در «بلک فرایدی» مردم خرید می‌کنند یا خرید به آن‌‌ها تحمیل می‌شود؟

کدخبر: ۶۸۸۹۹۷
این روزها «شیرآهن‌کوه‌مردی» می‌خواهد که در برابر بمباران تبلیغاتی که از شش جهت و بیشتر روانه ذهن و ضمیر آدمی می‌شوند، مقاومت کند و لحظه‌ای بیندیشد که آیا فلان چیز را نیاز دارد حقیقتاً یا نه؟
در «بلک فرایدی» مردم خرید می‌کنند یا خرید به آن‌‌ها تحمیل می‌شود؟

به گزارش اقتصادنیوز،‌ روزنامه هم میهن نوشت: یکی از تالی‌فاسدهای اینترنت و بخصوص شبکه‌های اجتماعی در میان حُسن‌های بی‌شماری که دارند همین است که ما را در «معرض» قرار داده است.

ما به عنوان کاربر، سوژه‌هایی هستیم به مثابه عددهایی که در معرض کسب و کارهای کوچک و بزرگ قرار داریم. از سوی دیگر خودمان هم عادت کرده‌ایم به در معرض قرار دادن خودمان. زندگی سراسر نمایشی‌ای که ما را از کنه زندگی، فارغ از اینکه کنه زندگی چه باشد و نباشد دور می‌کند.

کنه زندگی هرچی باشد، این نیست که ما سوژه‌های خرید و گردش سرمایه باشیم. همه برپایی این زندگی نمایشی برای همین است که ما دائماً خرید کنیم؛ که دم به دم کالایی نو را به ما عرضه کنند و بگویند برای این زندگی نمایشی برای عقب نماندن از این رقابت ناچار هستید این را بخرید. اسطوره و حتی قدیس این وضعیت دلالان و استثمارگران می‌شوند و با نام کارآفرین تقدیس و روحانی‌ترین سخن هم این می‌شود که «فروختن آب به کسی که در بیابان مانده کار آسانی‌ است که هر کسی می‌تواند آن‌را انجام دهد. اما موفقیت در انتظار کسی است که بتواند به صحرانشینان شن بفروشد.»

بلک فرایدی، یا حراج جمعه بزرگترین حمله ساختار به انسان امروزی برای تبدیل کردن او به یک سوژه خریدکننده صِرف است. روزی که کسب و کارها با انواع و اقسام حیله‌ها و دسیسه‌هایی که با نام فنون بازاریابی روکش می‌شوند، همه تلاش‌شان این است که در برف آب بفروشند و در صحرا شن. روزی که انبارهای کسب و کارها و جیب مشتریان خالی می‌شود تا برای عرضه جدید همگی آماده شوند.

 آدمی حتی اگر پولش هم حد نداشته باشد و توان خرید کردنش نامتناهی باشد، باز اگر در سیاهچاله حرصِ خرید کردن و همه چیز داشتن بیفتد، می‌شود بنده و مطیع هر لحظه داشتن چیزی دیگر. لحظه‌هایی که فرصت زندگی محدود ما برای هر کاریست.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید