چرا مکران نمیتواند پایتخت باشد؟
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اعتماد نوشت: اساسا انتخاب پایتخت در دوران حاکمیتهای مختلف در ایران، عمدتا محصول دکترین امنیتی و سیاسی آن سلسله حکومتی بوده و تا حدودی مسائل قومیتی در آن دخالت داشته است. با این وصف باید گفت ایران در طول تاریخ پرفرازونشیب خود، شاهد تغییرات متعددی در پایتختهای خود بوده است. این تغییرات، اغلب به دلیل تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی رخدادهاند. بررسیها را از دوران باستان آغاز میکنیم.
چرایی تغییر مرکز سیاسی ایران
با مروری بر روند تغییر پایتخت در ایران، میتوان دریافت که تغییر پایتختها در طول تاریخ ایران، دلایل گوناگون و قابلبررسی داشته است. تاریخچه تغییر پایتخت در ایران نشاندهنده تحولات عمیق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این سرزمین است. هر یک از پایتختهای ایران، نقش مهمی در تاریخ کشور ایفا کردهاند و میراث فرهنگی و تاریخی غنی را برای آیندگان به یادگار گذاشتهاند. برخی از مهمترین این دلایل را میتوان اینگونه ارزیابی کرد. تغییر سلسلهها و حاکمیت سیاسی کشور، موقعیت استراتژیک، منابع اقتصادی، مسائل امنیتی، تغییرات سیاسی و اجتماعی، و آبوهوا از جمله این دلایل به شمار میآیند.
تاریخ تغییر پایتخت در ایران
دوران ایلامیان:
شوش: شوش یکی از قدیمیترین شهرهای ایران و جهان، در دوره ایلامیان (حدود 2700 تا 539 پیش از میلاد) پایتخت این تمدن قدرتمند بود. دلایل انتخاب شوش در آن دوران موقعیت جغرافیایی شوش در دشت حاصلخیز خوزستان، دسترسی به منابع آب و کشاورزی و قرار گرفتن در مسیرهای تجاری مهم به نظر میرسد.
دوران مادها:
هگمتانه (همدان): هگمتانه پایتخت پادشاهی مادها (حدود 728 تا 550 پیش از میلاد) بود. موقعیت استراتژیک هگمتانه در میان کوههای زاگرس، دسترسی به منابع معدنی و آب و دوری از تهدیدات احتمالی، ازجمله دلایل انتخاب این شهر به عنوان پایتخت بود.
دوران هخامنشیان:
پاسارگاد و پرسپولیس (تخت جمشید): پاسارگاد به عنوان اولین پایتخت هخامنشیان (حدود 550 تا 330 پیش از میلاد) توسط کوروش کبیر بنا شد. تخت جمشید نیز هرچند پایتخت سیاسی نبود، اما به عنوان پایتخت تشریفاتی و آیینی هخامنشیان شناخته میشد.
شوش (مرتبه دوم): شوش نیز در دوران هخامنشیان به عنوان یکی از پایتختهای مهم امپراتوری باقی ماند. پاسارگاد به عنوان مرکز قدرت کوروش کبیر انتخاب شد. تخت جمشید به عنوان نماد شکوه و عظمت هخامنشیان بنا شد. شوش به دلیل سابقه تاریخی و موقعیت تجاری خود همچنان موردتوجه بود.
دوران سلوکیان:
سلوکیه: سلوکیه، در نزدیکی بابل، پایتخت سلوکیان (حدود 312 تا 63 پیش از میلاد) بود. سلوکیان که از نوادگان اسکندر مقدونی بودند، سلوکیه را به عنوان پایتخت خود در منطقه بینالنهرین انتخاب کردند.
دوران اشکانیان:
هگمتانه: هگمتانه مجددا در دوره اشکانیان (حدود 247 پیش از میلاد تا 224 پس از میلاد) به عنوان یکی از پایتختهای مهم این سلسله موردتوجه قرار گرفت. این شهر امروز به دلیل تاریخ شکوهمند خود، در گزینههای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
تیسفون: تیسفون در نزدیکی سلوکیه، به عنوان پایتخت اصلی اشکانیان شناخته میشد. هگمتانه به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در مسیرهای تجاری مهم و تیسفون به دلیل نزدیکی به مراکز جمعیتی و منابع اقتصادی، به عنوان پایتختهای اشکانیان انتخاب شدند.
دوران ساسانیان:
تیسفون (مرتبه دوم): تیسفون در دوره ساسانیان (224 تا 651 پس از میلاد) همچنان به عنوان پایتخت اصلی این امپراتوری قدرتمند باقی ماند. تیسفون به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ساسانیان، از اهمیت بالایی برخوردار بود.
دوران اسلامی:
دوران خلفای اموی و عباسی:
دمشق و بغداد: در این دوران، ایران بخشی از خلافت اسلامی بود و پایتختهای خلافت در دمشق (دوره اموی) و بغداد (دوره عباسی) قرار داشتند.
دوران طاهریان و صفاریان:
نیشابور و زرنج: در این دوران، شهرهای نیشابور و زرنج به عنوان پایتخت سلسلههای طاهری و صفاری انتخاب شدند.
دوران سامانیان:
بخارا: بخارا، شهری در کشور تاجیکستان امروزی پایتخت سلسله سامانیان بود. این سلسله از منطقه تاجیکستان امروزی حاکمیت را به دست گرفته بودند.
دوران غزنویان:
غزنه: غزنه در افغانستان امروزی، پایتخت غزنویان بود. این اقدام بیشتر به دلیل کنترل شورشیان و نزدیکی به مراکز تجمع معترضین صورت گرفت.
دوران سلجوقیان:
ری، اصفهان، همدان: سلجوقیان در ابتدا شهر ری و سپس اصفهان و همدان را به عنوان پایتختهای خود برگزیدند.
دوران خوارزمشاهیان:
گرگانج: گرگانج، شهری در کشور ازبکستان امروزی پایتخت خوارزمشاهیان بود. انتخاب این شهر در آن دوران به مسائل قومیتی بازمیگردد.
دوران ایلخانان مغول:
مراغه، تبریز، سلطانیه: ایلخانان مغول در ابتدا مراغه و سپس تبریز و سلطانیه را به عنوان پایتختهای خود انتخاب کردند.
دوران تیموریان:
سمرقند، هرات: سمرقند و هرات در کشورهای ازبکستان و افغانستان امروزی پایتختهای اصلی تیموریان بودند.
دوران صفویه:
تبریز، قزوین، اصفهان: صفویان در ابتدا تبریز را به عنوان پایتخت انتخاب کردند، سپس قزوین و درنهایت اصفهان را به عنوان پایتخت دایمی خود برگزیدند. اصفهان در دوران صفویه به اوج شکوه و عظمت خود رسید.
دوران افشاریه:
مشهد: نادرشاه افشار مشهد را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد.
دوران زندیه:
شیراز: کریمخان زند شیراز را به عنوان پایتخت انتخاب کرد.
دوران قاجاریه:
تهران: آقا محمدخان قاجار، بنیانگذار سلسله قاجاریه، در سال 1786 میلادی (1200 هجری قمری) تهران را به عنوان پایتخت ایران انتخاب کرد. پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت، شهر به سرعت گسترش یافت و کاخها، مساجد، بازارها و ساختمانهای دولتی متعددی در آن ساخته شد. در دوران قاجار، تهران بهتدریج به مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و فرهنگی ایران تبدیل شد.
چرا تهران؟!
از دلایل مهم و حائز اهمیت انتخاب تهران به عنوان پایتخت ایران در دوران قاجار، میتوان به موضوعات زیر اشاره کرد:
موقعیت استراتژیک: تهران در نزدیکی محل استقرار ایل قاجار قرار داشت و به آقامحمدخان امکان کنترل بهتر بر ایل و مناطق اطراف را میداد. همچنین، این شهر در مسیر جادههای ارتباطی مهم قرار داشت.
فاصله از مراکز رقابت: انتخاب تهران به عنوان پایتخت، از رقابت بین شهرهای مهم و باسابقه آن دوره (مانند اصفهان و شیراز) جلوگیری کرد. این شهر نسبتا جدید بود و به آقا محمدخان این امکان را میداد که پایتخت خود را از صفر بسازد و نفوذ خود را بر آن اعمال کند.
دسترسی به منابع: تهران دسترسی خوبی به منابع آب و کشاورزی داشت و ازنظر آبوهوا نیز برای استقرار یک شهر مناسب بود.
نزدیکی به قزوین: تهران در نزدیکی شهر قزوین قرار داشت که در دوره صفویه پایتخت بود. این نزدیکی، امکان بهرهگیری از تجربیات پایتختی در قزوین را فراهم میکرد.
دلایل امنیتی: تهران در مقایسه با شهرهای جنوبیتر ایران، از امنیت نسبی بهتری برخوردار بود و در برابر حملات خارجی آسیبپذیری کمتری داشت.
مرکزیت 250 ساله تهران
اما در پاسخ به پرسش اساسی که چرا تهران تاکنون پایتخت ایران باقیمانده است، باید گفت علل این انتخاب به اینگونه بوده است:
توسعه زیرساختها،تمرکز قدرت و ثروت،تاریخ و هویت.
دولتها چرا تصمیم به انتقال پایتختها میگیرند؟
ساختارهای سیاسی و حاکمیتی در جهان نیز بنا بر شرایط و موقعیتی که کشور در آن بازه از تاریخ در آن قرارگرفته، اقدام به تغییر و جابهجایی پایتخت نمودهاند. اشاره به برخی از دلایل و نمونههای تغییر پایتخت در جهان برای تنویر موضوع میتواند مفید باشد.
تغییر رژیم سیاسی: گاهی اوقات پس از انقلابها یا تغییر نظامهای سیاسی، پایتخت نیز به عنوان نمادی از حکومت جدید جابهجا میشود. برای مثال، انتقال پایتخت روسیه از سنپترزبورگ به مسکو پس از انقلاب 1917.
تمرکززدایی: دولتها معمولا بهمنظور کاهش تمرکز قدرت و ثروت در یک شهر خاص، پایتخت را به منطقه دیگری منتقل کنند. این امر به توزیع عادلانهتر منابع و توسعه متوازن مناطق مختلف کشور کمک میکند.
اهداف نمادین: گاهی انتقال پایتخت باهدف اعلام استقلال، یکپارچگی ملی، یا ایجاد هویت جدید صورت میگیرد. برای مثال، ساخت پایتخت جدید نیجریه در آبوجا در دهه 1970 برای ایجاد یک پایتخت بیطرف و نماد وحدت ملی.
توسعه اقتصادی: برخی کشورها پایتخت را به یک منطقه درحالتوسعه منتقل کنند تا به رشد اقتصادی آن منطقه کمک کرده و سرمایهگذاری را جذب کنند.
کاهش تراکم: شهرهای پرجمعیت با مشکلات ترافیک، آلودگی و کمبود فضا مواجه هستند. انتقال پایتخت میتواند به کاهش این مشکلات کمک کند.
آسیبپذیری: پایتختهای واقع در مناطق زلزلهخیز، سیلخیز یا در معرض تهدیدات اقلیمی، ممکن است به مکان امنتری منتقل شوند.
دسترسی: پایتختی که در مرکز کشور قرار دارد یا دسترسی بهتری به مناطق مختلف دارد، میتواند کارایی دولت را افزایش دهد.
ملاحظات زیستمحیطی: گاهی پایتخت به دلیل مشکلات زیستمحیطی شدید (مانند آلودگی هوا) منتقل میشود .
یادآوری تاریخی: گاهی یک پایتخت قدیمی به دلیل اهمیت تاریخی و فرهنگی احیاشده و به عنوان پایتخت جدید انتخاب میشود.
تغییرات فرهنگی: تغییر پایتخت میتواند بازتابدهنده تغییرات فرهنگی و اجتماعی در کشور باشد.
پیامد تغییر پایتختها چیست؟
اما قاعدتا تغییر و انتقال پایتختها بدون پیامد مثبت و منفی نیست؛ بررسیهای تاریخی و تجربیات نشان میدهد این پیامدها شرایط تصمیمسازی را برای سیاستمداران دشوار میکند و ممکن است اتخاذ تصمیم نهایی را سالها به تعویق بیندازد.
پیامدهای مثبت:
توسعه منطقهای: انتقال پایتخت میتواند به توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق جدید کمک کند.
کاهش تمرکز: کاهش تمرکز قدرت و ثروت در یک شهر خاص میتواند به عدالت اجتماعی و توسعه متوازن منجر شود.
بهبود زیرساختها: ساخت یک پایتخت جدید اغلب با سرمایهگذاریهای بزرگ در زیرساختها همراه است.
نماد هویت ملی: یک پایتخت جدید میتواند نماد وحدت ملی و هویت جدید کشور باشد.
پیامدهای منفی:
هزینههای سنگین: ساخت یک پایتخت جدید بسیار پرهزینه است و ممکن است به اقتصاد کشور فشار وارد کند.
اختلالات اجتماعی: انتقال پایتخت ممکن است منجر به جابهجایی جمعیت و اختلال در زندگی مردم شود.
فساد و سوءاستفاده: پروژههای عظیم ساختوساز در پایتخت جدید میتواند زمینه را برای فساد و سوءاستفاده فراهم کند.
چالشهای لجستیکی: انتقال ادارات دولتی و کارکنان به پایتخت جدید میتواند چالشهای لجستیکی زیادی ایجاد کند.
تجربیات جهانی تغییر پایتخت در کشورها
برزیلیا (برزیل): انتقال پایتخت از ریودوژانیرو به برزیلیا بهمنظور توسعه مناطق داخلی و کاهش تمرکز در شهرهای ساحلی.
آلمان: برلین به عنوان پایتخت در سال 1871 انتخاب شد، پس از جنگ جهانی دوم، برلین به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و بن در آلمان غربی به عنوان پایتخت انتخاب شد و با اتحاد آلمان، دوباره برلین به عنوان پایتخت تعیین شد.
ترکیه: انتقال پایتخت از استانبول به آنکارا پس از سقوط امپراتوری عثمانی.
کانادا: پایتخت از کبک به مونترآل و سپس به اتاوا (1857) به دلایل سیاسی و جغرافیایی.
ایالاتمتحده امریکا: پایتخت در ابتدا در شهرهای مختلفی مانند فیلادلفیا و نیویورک بوده تا اینکه درنهایت واشنگتن دیسی به عنوان پایتخت انتخاب شد.
جاکارتا (اندونزی): اندونزی در حال برنامهریزی برای انتقال پایتخت خود به شهر جدیدی به نام نوسانتارا به دلیل مشکلات زیستمحیطی و تراکم جاکارتا است.
آستانه اکنون نور سلطان (قزاقستان): انتقال پایتخت از آلماتی به آستانه بهمنظور توسعه مناطق مرکزی کشور و دسترسی بهتر به مناطق مختلف.