پیش بینی بورس با یک نسبت
به گزارش اقتصادنیوز، معمولا در یک اقتصاد تغییرات در بازارها و بخش های مختلف یا به دلیل تحول در حوزه بهرهوری و تولید رخ می دهد یا ناشی از رشد قیمت و انتظارات منفی ناشی از آن است.
در اقتصاد ایران سال جاری از یک جهت منحصر بفرد بود بورس تا مدت ها و یک تنه پیشتاز بازدهی و رشد قیمت بود. شاخص کل از کانال 400 هزار واحد در یک سال گذشته با همه فراز و فرودها به بالاتر از یک میلیون و 200 هزار واحد رسیده است؛ یعنی سه برابر افزایش. در نیمه تابستان شاخص به بالای مرز دو میلیون هم رسیده بود که در مقایسه با رقم پایانی سال عدد قابل ملاحظه ای بود. حتی مقایسه عدد 400 هزار پایان سال قبل هم با رقم 190 هزار ابتدای سال 98 بیانگر تغییرات بزرگی در آن دوره است. در واقع بورس دو سال رویایی را پشت سر گذاشت اما این روزهای رویایی چقدر با واقعیت و طبیعت اقتصاد ایران ساز گار بود؟
نسبت شاخص کل به شاخص قیمت
برخی تحلیل گران برای پاسخ به این سئوال سراغ نسبتی رفته اند تا حداقل یک فرضیه را به آزمون بگذارد. این نسبت کمک می کند اثر تغییرات تورمی گذشته در رشد شاخص بورس روشن شود.
نسبت شفاف کننده نقش تورم در رشد بورس در قالب کسری تعریف شده که صورت آن عدد شاخص کل بورس است و در مخرج آن شاخص قیمت مصرف کننده قرار دارد. از تقسیم این دو شاخص عددی حاصل می شود که خروجی آن تصویری تورم زدایی شده از شاخص کل بورس است.
این نسبت در یک بازه زمانی بلندمدت به خوبی همگرایی و واگرایی شاخص کل بورس از شاخص قیمت مصرف کننده را نشان می دهد.
نسبت شاخص کل و تورم
در بررسی که از سال 1383 تا کنون انجام شده روند تاریخی نشان می دهد نسبت تعریف شده تا خرداد 98 از عدد 500 بالاتر نرفته است؛ یعنی در تمامی این سال ها عددی که از تقسیم شاخص کل بر شاخص قیمت به دست آمده زیر 500 قرار داشته است.
به زبان ساده تر وقتی از شاخص کل بورس تهران تورم زدایی می شود در یک دهه و نیم گذشته عدد حاصل شده هیچ گاه بالاتر از 500 نبوده است.
نکته دیگر درباره روند حرکت شاخص کل با نسبت تعریف شده است. این روند نشان می دهد شاخص کل از سال 83 که نقطه آغاز بررسی است تا حدود سال 90 با نسبت مورد بحث همگرا بوده است و با هم در یک باند مشخص جلو رفته اند اما از سال 90 به بعد این همگرایی به هم خورده است.
بنابراین در یک بررسی اجمالی دو ویژگی می توان استخراج کرد: نخست نسبت تورم زدایی شده از شاخص نزدیک به 15 سال از عدد 500 بالاتر نرفته و دوم حرکت شاخص و نسبت تا سال 90 همگرا بوده است؛ اما همگرایی از سال 90 به هم خورده و سقف 500 نیز در سال قبل شکسته شده است.
نشانه های یک نسبت
یک: اگر ردیابی نسبت شاخص بورس به شاخص تورم در 16 سال گذشته دنبال شود یک ویژگی آشکار است شاخص کل بورس همواره مسیر صعودی داشته و حرکت آن رو به بالا بوده است.
دو: برای آنان که اتفاقات تاریخی را رصد می کنند و در پی شبیه سازی هستند یک نکته داغ وجود دارد. شبیه آنچه در مقطع کنونی رخ داد در ابتدای دهه 90 نیز رخ داده است. در این مقطع دقیقا یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال 92 شاخص کل بورس صعودی می شود. در آن مقطع اقتصاد ایران گرفتار تحریم های شدید بود و نرخ تورم نیز شدت گرفته بود درست شبیه مقطع کنونی. شاخص کل بورس از خرداد 91 روند صعودی به خود می گیرد و این حرکت صعودی تا سال بعد ادامه پیدا می کند. پس از این اتفاق نسبت تعریف شده نیز با یک تاخیر افزایشی می شود و در تابستان 92 به سقف 500 برخورد کرده است؛ اما با تعدیل شاخص کل بورس این نسبت نیز به سمت اعداد پایین تر سرازیر می شود.
سوم: مشابه اتفاق ابتدای دهه 90 در مقطع کنونی نیز رخ داد اما با یک تفاوت. برای اولین بار در 16 سال گذشته سقف 500 برای نسبت شاخص به تورم شکسته شد. به طوری که در دی ماه سال گذشته عدد حاصل شده به نزدیکی سه هزار می رسد؛ یعنی 6 برابر بالاترین قله تاریخی ثبت شده در گذشته.
چهارم: اما این همه مقدمه چینی و اشاره و نشانه چه معنی دارد؟ حداقل یک معنی؛ این نسبت به خوبی نشان می دهد که حرکت صعودی بورس بر اساس تورم گذشته نبوده است و این متغیر نمی تواند تایید کننده چنین صعودی باشد.
پنجم: احتمال دارد برخی بگویند چه کسی از تورم گذشته حرف زد، اتفاقات بورس ناشی از تورم آینده است. حرف درستی است اما وقتی در 16 سال گذشته و اتفاقا ابتدای دهه 90 که شرایط کاملا مشابه مقطع کنونی است هیچ گاه نسبت از 500 بالاتر نرفته است؛ بنابراین چرا انتظارات تورمی در آن مقطع این گونه عمل نکرد. با فرض برخی تفاوت ها آیا وضعیت انتظارت تورمی به حدی فوق بوده که نسبت 6 برابر قله تاریخی خود رکورد بزند. در واقع وقتی یک نسبت تعریف شده برای تورم زدایی از شاخص نشان می دهد در اوج های گذشته به خصوص رونق همزمان با تحریم های ابتدای دهه 90 هیچ گاه از عدد 500 عبور نکرده چگونه می توان گفت در این دور نسبت 6 برابر رکوردهای گذشته بالا برود؟ این تغییر نشان می دهد حتی انتظارات تورمی نمی تواند توضیح دهنده رشد بورس در میانه تابستان باشد.
ششم: تنها اتفاقی که می تواند رشد عجیب و غریب بورس را توضیح دهد هجوم پول های داغ با هدف کسب بازدهی بالا بوده است. به همین دلیل نیز شاخص کل بورس فراتر از میزان تغییرات شاخص قیمت مصرف کننده بالا رفته است. به بیان دیگر به نظر نمی رسد رشد بورس قابل مقایسه با رشد های طبیعی در اقتصاد ایران باشد.
هفتم: اگر این نسبت مبنا قرار گیرد با وجود افت سنگین از مرداد امسال تا کنون به نظر می رسد برای برگشت به تعادل بلندمدت خود راه درازی پیش رو داشته باشد. با این حساب یا باید شاخص قیمت مصرف کننده که مخرج کسر است بزرگ شود یا شاخص کل بورس که در صورت قرار می گیرد تعدیل شود. بنا بر این شاخص فعلا از رشدهای انفجاری قبلی در بورس خبری نیست و فعلا شاخص در فاز استراحت قرار دارد. تا چه پیش آید.