تاثیر حضور طالبان در کریدورهای منطقه
به گزارش اقتصادنیوز ؛ تأکید طالبان بر تبدیل افغانستان به بخشی از کریدور اقتصادی چین - پاکستان این نگرانی را به وجود آورد که آیا با این شرایط مسیر همکاری سه جانبه ایران، هند و افغانستان از اولویت خارج خواهد شد.
اتاق بازرگانی تهران در گزارش به این موضوع پرداخته که تأکید طالبان بر تبدیل افغانستان به بخشی از کریدور اقتصادی چین - پاکستان به آن معناست که مسیر همکاری سهجانبه ایران، هند و افغانستان بر محور چابهار در آینده اولویتی نخواهد داشت. یکی از مهم ترین تاثیرات اقتصادی ایران از تحولات در کشور همسایه افغانستان می تواند به موضوع کدیورهای حمل و نقل منطقه ای و حتی جهانی بازگردد. افغانستان به دلیل نقطه جغرافیایی در مسیر راه ابریشم چین قرار دارد و از سوی دیگر یکی از مهم ترین کدیورهای دسترسی به آسیای میانه محسوب می شود؛ از همین رو روی کار آمدن طالبان در این کشور می تواند معادلات اقتصادی در منطقه را به شدت دستخوش تغییرات کند. در سال های گذشته یکی از مهم ترین طرح های درحال اجرای بندری ایران به توسعه سواحل مکران باز می گردد که سرمایه گذار خارجی آن هند است و میلیاردها دلار درمنطقه به امید دسترسی به بازار افغانستان و آسیای میانه از طریق ایران، هزینه کرده است. اما حالا با تحولات رخ داده به نظر می رسد که این سرمایه گذاری بخش مهمی از توجیح اقتصادی اش را برای دسترسی این کشور به افغانستان از دست داده است زیرا طالبان تحت نفوذ پاکستان هستند که با هند دشمن دیرینه محسوب می شوند.
خاستگاه اصلی گروه طالبان، پاکستان است و حتی در جریان جنگ با گروه مقاومت دره پنجشیر، مسائلی نیز در مورد حمایت دستگاه اطلاعاتی پاکستان از نیروهای طالبان مطرح شد. فارغ از همه مسائل، سران طالبان که در جریان تعریف ساختار دولت امارت اسلامی، خود را برای برقراری روابط با همه کشورها حتی آمریکا راغب نشان دادند، دوستی محکمتری با پاکستان دارند و روی همکاری چین نیز بهعنوان رقیب اقتصادی آمریکا حساب ویژهای باز کردهاند. افزون بر این طالبان به شدت بر همکاری با چین و پاکستان تأکید کرده و صریحاً افغانستان را به عنوان بخشی از کریدور اقتصادی چین-پاکستان برشمرده است. با این تفاصیل بهنظر میرسد طالبان با پیشبینی روابط پرتنش با ایالاتمتحده و تداوم تحریمهای این کشور میکوشد بیشتر به چین نزدیک شود تا بخشی از مشکلات اقتصادی از این مسیر کاهش یابد و در این وضعیت نیازهای خود برای اداره کشور را نیز از پاکستان فراهم خواهد کرد. تأکید طالبان بر تبدیل افغانستان به بخشی از کریدور اقتصادی چین - پاکستان به آن معناست که مسیر همکاری سهجانبه ایران، هند و افغانستان بر محور چابهار در آینده اولویتی نخواهد داشت و حاکمان جدید افغانستان تمایلی به استفاده از مسیر چابهار برای نقلوانتقال کالا نخواهند داشت. بهعبارتدیگر، رقابت قدیمی چابهار با گوادر و کراچی با سلطه طالبان بر افغانستان، احتمالا به سود گوادر و کراچی حلوفصل میشود و وقتی افغانستان بخشی از کریدور اقتصادی چین - پاکستان باشد، حداقل موقعیت ایران در حملونقل و ترانزیت افغانستان تضعیف خواهد شد. در این میان اگر توسعه معادن افغانستان آغاز شود، بهاحتمالقوی بخش عمده محمولههای معدنی از کریدور پاکستان چین و بندر گوادر وارد بازارهای جهانی خواهد شد.
البته اگرچه سلطه طالبان در بدترین حالت میتواند سهم بندر چابهار از تأمین نیازهای افغانستان را به صفر برساند و با قطع ارسال کالاهای هندی از این بندر به مقصد افغانستان، بخشی از خدمات بندر چابهار متوقف شود، اما این بندر همچنان جایگاه استراتژیک خود را در اتصال کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد حفظ میکند و تقریبا در اهداف رؤیایی آن تغییری ایجاد نمیشود؛ اما مسئله اینجاست که در آنسوی آبهای آزاد، جدیترین رقیب خارجی بندر چابهار با سرعتی باورنکردنی مسیر توسعه را پیموده و به جایگاهی رسیده که عملا چابهار در برابر آن هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشد. بندر صحار عمان که حدود یک دهه پیش، برنامه توسعه آن با بندر شهید بهشتی چابهار در یک بازه زمانی آغاز شد، با جذب 27میلیارد دلار سرمایهگذاری به یک هاب لجستیک در منطقه بدل شده درحالیکه بندر چابهار تقریبا در همان شرایط اولیه باقیمانده و حتی وعده سرمایهگذاری ۵۰۰میلیون دلاری هند در آن نیز بهطور کامل عملیاتی نشده است. شکاف فزاینده میان توسعه صحار و چابهار را میتوان نماد تأثیر مخرب تحریم بر موقعیت ژئواکونومیک ایران دانست.