نقد سازمانی مصرفگرا به نام صداوسیما!
به گزارش اقتصادنیوز سجاد بهزادی در عصر ایران نوشت، این یادداشت عملکرد صداوسیما را از منظر سیاسی ویا تولید محتوا مورد تحلیل و بررسی قرار نمی دهد. زیرا که این قصه خود "مثنوی هفتاد من" است و مجالش اینجا نیست.
روشن است که بخش قابل توجهی ازجامعه ایران بخاطر ایجاد انحصار رسانهای توسط صداوسیما و نقض حق دسترسی به گردش آزاد اطلاعات ، به اینترنت و شبکه های اجتماعی پناه برده اند و خبرها وبرنامه های مورد علاقه خود را در این شبکه ها دنبال می کنند؛ اما نمایندگان مجلس می گویند " حالا که به صداوسیما توجه ندارید و خبرها وبرنامه های خود را در جای دیگری جستجو می کنید پس باید هر ایرانی مبلغی برای صداوسیما کنار بگذارد تا من بر محتوای آنچه او در دیگر رسانه ها دنبال می کندنظارت کنم."
پدیده ای نوظهور در جهان ارتباطات. مجلس هم که این روزها به کام رادیکال هاست؛ اینترنت را گران می کند تا سالانه ۳ هزار میلیارد از جیب کاربران فضای مجازی به حساب چند سازمان از جمله صدا و سیما واریز گردد.
صداوسیما علیرغم اینکه بنظر می رسدبه شدت با فقر مخاطب روبرو است وعملکردش طی سالهای گذشته بارها زیر سوال بوده است یک سازمان فربه و مصرف گرا بحساب می آید ؛ بدون اینکه نقش مهمی در توسعه جامعه داشته باشد و اندکی از آلام ها بکاهد. این سازمان هم از بودجه و هم از صندوق توسعه ملی میلیاردها میلیارد تومان در سال پول دریافت می کند.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که دیماه سال جاری اعلام و روزنامه اعتماد آن را منتشر کرد، بودجه سازمان صدا و سیما را اینگونه تشریح می کند."برای سال آینده صدا و سیما علاوه بر ۲۸۳۵ میلیارد تومان اعتبار این سازمان در فصل رسانه، به اندازه ۲۸۵۰ میلیارد تومان درآمد اختصاصی برایش پیشبینی شده که نسبت به سال جاری افزایشی ۳۰ درصدی را نشان میدهد. اما آنچه بودجه این سازمان را عجیبتر میکند، تکلیف دولت در قانون برنامه ششم برای لحاظ کردن هفتدهم درصد بودجه کل کشور برای این سازمان است که برای سال آینده مبلغی در حدود ۶ هزار و ۵۰۸ میلیارد تومان خواهد بود.مبلغ پرداختی به صدا و سیما در آینده علاوه بر رقم ۴ هزار و ۷۸۵میلیارد تومان کمک ارزی و ریالی دولت، دو هزار و ۸۵۰ میلیارد تومان درآمد اختصاصی این سازمان است که در نهایت ۷۶۳۵ میلیارد تومان خواهد بود."
رقم هایی درشت در این شرایط تحریم وبی پولی که حتی بسیاری از سازمان ها و حتی وزارتخانه های دیگر که مستقیما مسئولیت معیشت و آموزش جامعه را بر عهده دارند از آن محرومند.
حالا مجلس انقلابی افزایش مالیات اپراتورها نیزبه اندازه ۳ هزار میلیارد تومان به درآمدهای چند سازمان از جمله صداوسیما اضافه می کند.به راستی صداوسیما از جان ما چه می خواهد و چرا این سازمان این همه بودجه بیت المال را یک جا می خواهد بدون اینکه رضایت عمومی به دنبال عملکردش باشد.
صدا وسیما دست خود را اینبار به طور مستقیم در جیب مردمی کرده است که زیر بدترین شرایط اقتصادی و معیشتی قرار دارند.این سازمان به بسته اینترنتی ما هم رحم نمی کند و عرصه را بر جامعه تنگ تر کرده است.
چرا در ازای این همه پولی که به صداوسیما داده می شود نظارت شفافی بر بودجه ها وحساب های این سازمان نمی شود؟ چند بار مجلس شورای اسلامی اراده تحقیق وتفحص جدی از این سازمان را داشته است؟تنها یک بارنمایندگان مجلس ششم که مجلسی اصلاح طلب بود درخواست تحقیق و تفحص از صدا و سیما را کرد و از مجموع ۲۰۰ حساب این سازمان موفق شدند تنها ۵ حساب را مورد تحقیق و تفحص قرار دهند. فارغ از نتیجه جالب توجه آن تحقیق، پس از پایان ، علی لاریجانی رئیس وقت صدا وسیما ، تحقیق و تفحص از سازمانش را عملی "کشکی" خواند.
دولت هم که عملا زورش به صداوسیما نمی رسد.به گفته وزیر ارتباطات تنها در یک مورد ، دولت "سه سال در تلاش است فرکانسهای خود را از صداو سیما پس بگیرد و با در اختیار داشتن باندهای فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ مگاهرتز، از این فضا برای توسعه ظرفیت موبایل و رفع کندی سرعت اینترنت استفاده کند اما صداوسیما همکاری نمی کند."
صداوسیما همچنین متهم است به بهانه اینکه برخی کارمندانش "در مدار" قرار ندارند حتی به سرمایه های انسانی خود نیز رحم نمی کند. اخراج فردوسی پور را می توان مصداق روشنی از سرمایه سوزی در این سازمان دانست.این سازمان حتی گاهی اجازه پخش برنامه های پرطرفدار مردمی در بستر اینترنت را نیز نمی دهد و آن را توقیف می کند و علی کریمی جدیدترین قربانی این قصه است.
حق پخش تلویزیونی نیز از دیگر چالش های بحث برانگیز این سازمان با ورزش کشور است.صدا وسیما در این جا هم ، همه درآمدها را برای خودش می خواهد. یک بارعضو فراکسیون ورزش گفته بود "صداوسیما با قلدری حق پخش تلویزیونی را پرداخت نمی کند."