زن و شوهرهای جوان! هیجانزده نشوید، برای دعوا وقت بسیار دارید
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس، از همان ابتدای زندگی زناشویی می بایست زوجین مهارت کنترل هیجانات خود را داشته باشند از خیلی از زوجین بعد از طلاق علت اختلافاتشان را که می پرسیم، خودشان هم نمی دانند چه اتفاقی افتاده و فقط انگار همه چیز از دستشان خارج شده و می گویند: «نفهمیدیم چه شد!»
اگر به دفاتر ازدواج و طلاق و دادگاه ها سری بزنیم، خیلی از جوان هایی را می بینیم که در همان سال های ابتدایی زندگی با همان هیجان و سرعتی که ازدواج کردند، طلاق هم می گیرند و خانواده هایشان هم یا کاری نمی توانند بکنند یا همراهشان هستند.
این خیلی مهم است که از همان ابتدای زندگی مهارت کنترل هیجانات خود را داشته باشیم و زمانی پیش نیاید که برای مسائل ساده و پیش پا افتاده ، عصبانی شده و کنترل خود را از دست بدهیم که خیلی جاها دیگر قابل جبران و پشیمانی نیست. بنابراین مهارت تنظیم هیجان و کنترل خشم می تواند به ما در این زمینه کمک کند. در شماره قبلی گزارش مهارت های خانوادگی اوایل ازدواج و اختلاف ها در همین حد به بحث تنظیم هیجان در خانواده اشاره کردیم که از اینجا قابل مطالعه است، اما در این گزارش به صورت مبسوط به بحث کنترل هیجانات و خشم می پردازیم.
*مهارت های کنترل هیجانات منفی/شناخت هیجانات
در وجود همه ما انسان ها حالت های هیجانی و عاطفی مثبت و منفی نهاده شده است، از خوشحالی، شادی تا ترس، تعجب، اندوه، خشم و ... این هیجانات را تشکیل می دهند که به زندگی ما رنگ و جهت می دهند اما هیجانات منفی هرجایی که بیشتر از مثبت شود،دردسرهای زیادی هم خلق می کند به خصوص اگر برای فردی هیجانی که به تازگی هم ازدواج کرده باشد، قطعا بعد از مدتی کنترل هیجانات با هر بحث و مشکل کوچکی بالا می گیرد.
بنابراین یادمان باشد که هیجانات پدیده های طبیعی و اجتماعی هستند و برای زندگی ما ضروری اند اما هیجاناتی مثل ترس، اضطراب، عصبانیت، اندوه، خشم .. اگر به درستی مدیریت نشوند، دردسرساز می شود و ما هم می بایست در کنترل آنها دخیل باشیم نه اینکه آنها را نادیده بگیریم یا افسارمان به دستشان باشد و به دیگران و خودمان آسیب بزنیم. به همین دلیل هم هست که در علم روانشناسی مبحثی به نام مدیریت هیجانات وجود دارد که در واقع افرادی که می توانند هیجانات خود را تحت کنترل داشته باشند از هوش هیجانی بالاتری از دیگر افراد جامعه نیز برخوردارند.
پس نکته اول این است که هیجانات خود را بشناسیم و در برابرشان خودآگاهی داشته باشیم بدانیم در کجا می بایست عصبانی بشویم و نیاز زندگی مان است و در کجا باید خود را کنترل کنیم، همینطور در ارتباط با دیگر هیجانات نیز همینطور است. در زندگی زناشویی نیز گام مهم شناخت هیجانات یکدیگر و درک آن به درستی است به طور مثال مردی که می گوید من نمیفهمم همسرم چرا وقتی من پول زیاد خرج میکنم عصبانی می شود یا اینکه وقتی دیر به قرار ملاقات می رسم، ناراحت می شود؟ این همان هیجان خشم و شناخت علت آن است که می بایست مورد توجه قرار بگیرد.
*راهکارهای کنترل خشم
زوجین جوان زمانی که شرایط زندگی قدری تنش زا می شود یا با مشکل و چالشی روبه رو می شوند عموما نمی توانند ناراحتی و خشم خود را کنترل کنند و شرایط را مدیریت داشته باشند، بنابراین به بحث و جدل با هم می پردازند و گاها کار بالا می گیرد و شرایط بدتر می شود اما نخستین نکته این است که بدانیم در این طور مواقع شرایط باید تغییر دارد. افکار خود را تجزیه و تحلیل کرده و آنها را تغییر دهید تا بتوانید به راهکار صحیح برسید، بنابراین به جای جنگ و جدل بیهوده به دنبال راهکار باشید.
در مواقعی هم که عصبانیت زیادی بر وجود ما غالب می شود که احساس میکنیم نمی توانیم خود را کنترل کنیم، بهترین حالت این است که موقعیت را ترک کنید و صحبت را برای زمان آرام تری بگذارید. یا اینکه چند قدمی بزنید چای یا نوشیدنی میل کنید و بعد دو مرتبه به موقعیت گفت وگو باز گردید. نفس عمییق بکشید و چند ثانیه نفس را در سینه حبس کنید و بعد با فشار بیرن هید، یا با یک دوست یا یک مشاور صحبت کنید، حتی یک دوش بگیرید و خانم ها در منزل می توانند به نظافت خانه و کارمندها هم به نظافت محل کار خود بپردازند یا میزشان را مرتب کنند یا یک موسیقی گوش بدهند.
*احساسات خود را با افکارتان بررسی کنید
هر روز دقایقی را به بررسی احساسات و ارتباطات آنها با افکار و باورهایتان بپردازید چرا که این هیجانات ریشه در عمق وجود ما دارند و اگر همسر ما مدام به ما می گوید که مواقع عصبانیت نمی توانی خودت را کنترل کنی، قطعا نیاز به بررسی شرایط عصبانیت و حالت های جسمی و فکری مان داریم. با این روش شما می توانید افکاری که باعث ناراحتی تان شده شناسایی و آن را با احساس رضایت و شادی جایگزین کنید.
بطور مثال افرادی که دارای اضطراب اجتماعی هستند باور دارند اگر جلوی جمع اشتباه کنند آبرویشان خواهد رفت. اگر همین افراد باور خود را به باوری واقع گرایانه تغییر دهند اینکه دیگران آن قدر هم توجه شان روی آنها نست، حتماً آرامش بیشتری پیدا خواهند کرد.
*برخی فعالیت های گروهی اثرگذار
گاه پیش می آید که در جمع دوستانتان هستید و با هم صحبت می کنید اتفاقا نقاط ضعف همسرتان را هم به رخش می کشید و باعث عصبانیت و ناراحتی اش می شوید به طوریکه بعد از آن بعد از مدت ها با هم درگیر هستید، بهتر است در این جمع ها به جای طرح این دست مسائل به بررسی احساسات و هیجانات خود بپردازید و اطلاعات زیادی از دوستانتان بگیرید و در این صورت هیجانات مثبت و مطلوب خود را افزایش دهید و اگر هم در جمع مسئله ای خاطر همسرتان را مکدر کرد بعد از آن با حضور صحبت کنید و از احساسات خودتان برایش بگویید که قصد تمسخر او را نداشته باشید.
یکی از نکاتی که بیشتر اوایل ازدواج به چشم می آید این است که همسران در جلوی هم خیلی مسائل را مطرح نمی کنند، مثلا اگر مردی از غذای همسرش خوشش نمی آید به او نمی گوید اما در جایی آن را مطرح می کند که متأسفانه عواقب منفی زیادی دارد بهتر است این را در نظر داشته باشید که اگر نکته ای در زندگی مشترک شما را آزرده می کند در حالت و عاطفه مثبت آن را با همسرتان در میان بگذارید به جای اینکه در جمع او را کوچک کنید یا به اطلاع خانواده خودتان یا همسرتان برسانید.
*برای احساسات خود و دیگران اسم بگذارید
اگر در حال تماشای یک فیلم یا سریال با همسرتان هستید یا در خیابان قدم می زنید و دیگران را تماشا می کنید، می توانید برای شناخت بهتر از احساسات و هیجاننات دیگران و خود برای آن هیجانات اسم بگذارید مثلا اینکه بگویید این خانم در فیلم چقدر غمگین است یا چقدر حسادت می کند. حتی گاهی درباره احساساتتان بر روی یک برگ کاغذ برای همسرتان بنویسد اینکه از دست او شب قبل که به منزل پدرش رفته بودید عصبانی شدید و او نمی بایست در جمع شما را به خاطر اضافه وزن تمسخر میکرد!
هیجانات منفی ما از جمع نیازهای هیجانی برآورده نشده ما به وجود می آید، بنابراین بهتر است درباره هیجانات به ظاهر منفی مثل خشم گفت وگو کنید. از دستور دادن، تویهن و قضاوت همسرتان و نصیحت کردنش پرهیز کنید و به جای آن با او گفت وگو کنید و به صحبت هایش گوش دهید ، بدون اینکه سریع هیجانات خود را بروز دهید. مشکل اصلی در روابط اوایل ازدواج این است که زوجین به سرعت می خواهند در برابر هم احساسات منفی خود را بروز دهند در حالیکه قبل از ازدواج و در دوران آشنایی و نامزدی بیشتر احساسات مثبت خود را بروز می دادند اما این روند بعد از ازدواج زیاد ادامه پیدا نمی کند.
مثلا زنی گله می کرد که همسرش همیشه سالگرد ازدواجشان را فراموش میکند و برای او کادو نمی خرد به خاطر همین هم هرسال جنگ و دعوای بزرگی سر سالگرد ازدواج دارند، بهتر است این زن قبل از زمان سالگرد این را به همسرش یادآوری کند و به دیالوگ مناسب به او بگوید که برایم مهم است و حتی یک سال هم خودش همسرش را غافلگیر کند.
نکته پایانی اینکه هر گاه تصور کردید از نظر احساسی و هیجانی به کم نیاز دارید با یک روانشناس خانواده یا مشاور مشورت کنید و سعی کنید رفتارهای هیجانی نامطلوب را ترک کنید تا از اثرات مخرب آن در امان باشید هر چند کار ساده ای نیست و این هیجانات یک عمر با ما همراه بوده اند اما با کمک یک مشاور این کار شدنی است بنابراین با تکریم محبت و عشق هیجانات منفی را می توان به مثبت تبدیل کرد نخست اینکه بپذیریم برای مهار هیجاناتمان باید اول قدم برداریم مثل اینکه نشانه های بدنی، روانی و کلامی و باورهای خودمان را بشناسیم.