آیا بعد از خلیج فارس شاهد ناامنی در دریای مدیترانه خواهیم بود؟
از مصر گرفته تا یونان، قبرس، لبنان، ترکیه، سوریه و فلسطین (چه نوار غزه و چه اسرائیل) همگی طی چند دهه گذشته درگیر بحرانهای داخلی و نیز درگیریها و تنشهای دوجانبه و حتی چندجانبه بودند، با این حال این مسئله تا زمان کشف منابع نفت و گاز در این منطقه موجب تنش و درگیری در پهنه این دریا نشده بود.
به زعم کارشناسان، اکتشافات اخیر نفت و گاز آن هم با حجمی بسیار عظیم باعث وقوع تغییرات ژئو-منطقهای در حوزه این دریا شد و بر بحرانهای منطقهای جهان دامن زد.
گرچه تشکیل سازمان و نهادی منطقهای برای منابع گاز منطقه دریای مدیترانه زمینه ترسیم مرزها را هم بین کشورهای متخاصم این منطقه نیز فراهم کرد، با وجود این، به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، کشف منابع انرژی در این منطقه پیش از آنکه ثروت و رونق را برای کشورهای منطقه به ارمغان آورد احتمال سرایت بحرانهای منطقه خلیج فارس به این منطقه را پررنگتر از گذشته کرده است.
این مساله از درگیریهای اخیر ترکیه با کشورهای همسایهای همچون یونان تا تنشهای ایجادشده بین اسرائیل و لبنان در سایه ترسیم مرزهای دریایی، حضور و استقرار قدرتهای جهانی از جمله روسیه و آمریکا در دریای مدیترانه و تنشهای شکلگرفته بین مصر و ترکیه نمایان شد؛ این در حالی است که به طور قابل توجهی نیز شاهد افزایش رزمایشهای منطقهای و بینالمللی در این حوزه هستیم.
به گفته کارشناسان، با وجود همسویی قابل توجه ترکیه، مصر و اسرائیل که شاید بیشترین همکاری با یکدیگر را در منطقه حوزه شرق دریای مدیترانه داشتند، اکنون آنها با کشف منابع گاز طبیعی، نوعی تنش را بین خود شعلهور میبینند.
این در حالی است که دامنه اکتشافات ترکیه تا مناطق فلات قاره یونان هم پیش رفته است.
به گمان کارشناسان، اگر برای مصر در آمدهای حاصل از صدور گاز امری بسیار حیاتی محسوب می͏شود، برای اسرائیل از یک سو و ترکیه از سوی دیگر رهایی از زیر فشار فروشندگان انرژی ارجحیت بشتری نسبت به فاکتور هزینه واردات آن دارد.
شاید از همین رو بود که کشف منابع انرژی سبب تقویت همکاری بین مصر و اسرائیل، و افزایش تنش و رقابت بین ترکیه و کشورهای پیرامون این دریا شد؛ امری که رویکرد واقعگرایانه رجب طیب اردوغان هم نتوانسته بر آن سایه افکند و بسیاری از کارشناسان را بر آن داشته تا از وقوع بحرانهایی نهچندان کوچک در حوزه این دریا سخن بگویند.