وقتی طرفداران ناطق نوری نگران شدند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی(ره) از نادر شخصیت های طراز اول جمهوری اسلامی است که بیش از سه دهه به طور روزانه و مستمر خاطرات روزانه خود را به رشته تحریر درآورده است.این خاطرات که از وقایع ریز و درشت سیاسی تا امور شخصی را شامل می شود، از یکسو به دلیل جایگاه بسیار مهم نویسنده و از طرف دیگر به خاطر «مختصر و مفید نویسی»، از اهمیت و ارزش بالایی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی برخوردار است.
آنچه در پی می آید، قسمتی این خاطرات است:
۲۸ اردیبهشت ۱۳۷۶
اخوی محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور] گفت، دوستانش اصرار دارند که اعلان حمایت از آقای [سیدمحمد] خاتمی بنماید و خودش موافق نیست؛ نظرش را تأییدکردم. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتیم؛ منجمله شورای صنایع الکترونیک و شورای بهرهوری و نیازهای بازسازی زلزله.
آقایان [محسن] نوربخش و [غلامحسین] کرباسچی آمدند و شکایت داشتند که با فشارهای مختلف، از وزرا برای تأیید آقای ناطق [نوری] امضا میگیرند. شب فائزه آمد. گفتم مصلحت نیستکه در فیلم تبلیغاتی حمایت از آقای [سیدمحمد] خاتمی صحبت داشته باشد؛ چون منتسب به من است و من اعلان بیطرفی کردهام.
عفت از سفر رفسنجان برگشت. از دیگران نقل میکند که در اصفهان، یزد، رفسنجان و کرمان، اکثریت آراء با آقای خاتمی است. آثاری که سخنرانی روز جمعه من در جامعه ایجاد کرده، جناح خاتمی را خوشحال و جناح ناطق را نگران کرده است. میتواند تعبیر خوابی باشدکه شب شنبه در دوشنبه تاجیکستان دیدم؛ مضمون خواب این بود که در جلسه آیتالله خامنهای، میخواستند از تریبون برای آقای ناطق [نوری] که نشسته بود، صحبت کنند، ممکن نشد. من هم خسته شدم و جلسه را به سوی مقر خودم ترک کردم. در مسیر با مشکلاتی برخورد کردم. یک لنگه کفشم را عوضی پوشیده بودم که قابل استفاده نبود و در مسیر در حوضآبی هم افتادم. سرانجام با آقای [مرتضی] الویری مواجه شدم که آثار خستگی را در صورت من خواند و به جناح رقیب خود منتسب کرد.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۷۶
آقای مسیح مهاجری، [مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد و از نوع تبلیغات صداوسیما و تأیید رهبری و تبلیغات یکطرفه ائمه جمعه منتسب به رهبری اظهارنگرانیکرد. نگران است که باعث جدایی جوانان از مرکزیت نظام بشود و از من علاج خواست و راجع به ادامه کار در روزنامه مشورت کرد؛ گفتم بماند. از سخنرانی نمازجمعه من تعریف کرد.
آقای [محمدعلی] کینژاد، [دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی]، برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. عصر سلمانی برای اصلاح آمد. دکتر حبیبی، [معاون اول رییسجمهور] برای مسایل مجمع تشخیص مصلحت نظام آمد. راجع به انتخابات [ریاستجمهوری] صحبت شد. از صحبتهای من در نمازجمعه تشکر کرد.
دو نفر از کارکنان دفتر آمدند و از وضع تبلیغات یکسویه صداوسیما شکایت کردند و گفتند اگر خطبههای جمعه من نبود، خیلیها به کلی بدبین میشدند.
۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۶
آقای [عباس واعظ] طبسی، [تؤلیت آستان قدس رضوی] آمد. گرفتار کمردرد شدیدی بود. معتقد است، آقای ناطق [نوری] اکثریت آراء را دارد. برای امور عمرانی آستانقدس استمداد کرد و اظهار توقع داشت که به نحوی از آقای ناطق حمایت کنم. آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صدا و سیما]، گزارش افکارسنجیها را آورد که به تدریج آقای خاتمی جلو افتاده و معتقد است، حمایت کارگزاران اثر کرده است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت؛ با تصویب بخشی از آییننامه [داخلی] و تعیین کمیسیون بررسی اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر و دو طرح مصوب مجلس که با مخالفت شورای نگهبان به مجمع رسیده بود. مباحثهای بین دو خط بر سر نظارت بر انتخابات شد.
عصر تا شب کارها را تکمیل کردم. افکارسنجیهای [وزارت] اطلاعات و خبرگزاری [ایرنا] و کارگزاران رسید که مجموعاً آقای خاتمی را جلو نشان میدهد. آقایان [محسن] نوربخش و [سیدمحمد] موسوی خویینیها آمدند. از احتمال صحبتهای یکطرفه رهبری در سخنرانی فردا، اظهارنگرانی کردند.
شب میهمان رهبری بودم. گزارش سفر به تاجیکستان و ترکمنستان را دادم. ایشان ابقای توافق خط لوله گاز از ترکمنستان به ترکیه از طریق ایران را ستایش کردند. درباره انتخابات صحبت شد. ایشان هنوز ناطق را جلو میداند، اما فکر میکنند که به مرحله دوم میرسد، ولی حساسیتی روی پیروزی احتمالی آقای خاتمی نشان ندادند و گفتند، دستور دادهاند که با اخلال و تقلب و برخوردهای خشن برخورد شود. گفتند، بنا ندارند فردا حمایت صریحی از کسی داشته باشند. گفتند، فیلم [تبلیغاتی] دیشب آقای خاتمی، خیلی قوی تهیه شده بود. از سفر من به منطقه زلزله زده خراسان، اظهارخوشحالی کردند.
آقای موسوی خویینیها، تلفنی خبر داد که با حکم دادگاه انقلاب، امشب دارند ستاد انتخابات آقای خاتمی را تخلیه میکنند؛ به آقای [محمد] یزدی، [رییس قوه قضاییه]، تلفن کردم که جلوگیری کنند.
۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۶
آقای [محمدحسین] رضایی، مسئول [سازمان] حج [و زیارت] آمد. گزارش حج را داد و از خطبههای جمعه من تشکر کرد. گفت مردم خیلی ممنوناند از این صحبتها. آقای [ابوالفضل] توکلیبینا، [مشاور رییسجمهور در امور اصناف] آمد. گزارش حج و کارهای بنیاد خیریه پاکستان را داد. [آقای هدایت لطفیان]، فرمانده ناجا [= نیروی انتظامی] آمد. مطابق معمول، مطالب منفی فراوان در وضع ناجا گفت و استمداد کرد.
عصر در جلسه هیأت دولت چند مصوبه داشتیم؛ من جمله لغو انحصارات در نشر. محسن خبر داد که وزارت کشور میگوید، از دفتر رهبری گفتهاند، کارت به بازرسان برای انتخابات ندهید. تلفنی با رهبری صحبت کردم و پرسیدم؛ گفتند گزارش شده که برای ۵۰۰ نفر از افراد دفتر تحکیم وحدت کارت خواستهاند. آن را منع کردهاند که وسیلهای برای تبلیغات منفی آنها نشود. گفتم گزارش درست نیست. قرار شد رفع منع شود. تا ساعت ده شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.
پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۷۶
به وزارت کشور رفتم. در ستاد انتخابات از شیوه کارها بازدیدکردم. سیستم قابل اطمینانی است و بعید است تقلب پوشیده بماند. سپس برای اطمینان مردم، صحبت و مصاحبه نمودم. به دفترم رفتم. تا ساعت پنج بعد از ظهر، کارها را انجام دادم و به منزل آمدم.