ماجرای مسجدبدون مناره و گنبد پایتخت
به گزارش اقتصادنیوز در این گزارش آمده است: روی دیوار سیمانی به سبک شعارنویسیهای دهه ۶۰ جملاتی نقل شده؛ دیواری که بخشی از نمای یک پروژه بهرهبردارینشده شهری است که چهار سال پیش ۵۰ میلیارد تومان برای آن از جیب شهروندان تهرانی هزینه شده است. این پروژه با حاشیههای عجیبی همراه بوده است؛ حاشیههایی که همزمان با کلنگزنی آن در سال ۸۳ آغاز شد. زمینی که پارکینگ تئاتر شهر بود در زمان ساخت، به تالار قشقایی لطمه زد و اعتراض هنرمندان تئاتر را به دنبال داشت.
حکم توقف ساخت مسجد بدون گنبد و مناره
«مجتمع فرهنگی و مذهبی ولیعصر» در شورای چهارم حکم توقف ساختوساز داشته است. مجتبی شاکری آن زمان بازدیدی از این مسجد داشته و آن را برخلاف معماری ایرانی و اسلامی تشخیص داده و اعلام کرده بود ساخت آن متوقف شود. همان زمان مشاوری برای طرح گرفته میشود تا این بنا دارای گنبد و مناره شود، اما این بنا با همان طراحی تکمیل و در سال ۹۷ آماده بهرهبرداری میشود. بااینحال، پروژهای که به گفته معاون عمرانی شهرداری تهران فعالیتهای عمرانی آن به اتمام رسیده است، هنوز برنامهای برای بهرهبرداری ندارد. هرچند با وجود تأکید صفا صبوریدیلمی به تکمیل پروژه، برخی معتقدند هنوز این پروژه تکمیل نشده و از نظر ایمنی و استانداردهای آتشنشانی دچار مشکل است و سیستم اطفای حریق مکانیزه ندارد و اگر آتشسوزی در آن رخ دهد، جان افرادی که در آن هستند، در خطر است.
دلیل تأخیر در بهرهبرداری از این پروژه چیست؟
دلیل اینکه این پروژه هنوز به مدیریت شهری تحویل داده نشده، مقاومت روحانیای است که در سالهای دور مسئولیت نمازخانهای در این محل را بر عهده داشته است؛ امامجماعت حالا خود را مالک کل این بنا میداند.
برای این پروژه ۵۰ میلیاردی، طرحها و برنامههای زیادی تعریف شده است، اما حالا هر ظهر و غروب نماز جماعتی خلوت با حدود ۲۰ تا ۳۰ نمازگزار در آن برگزار میشود. پارکینگ و انبارهای آن هم غیررسمی در حال بهرهبرداری است. اگر ظهر یا غروب که درهای این مجتمع برای نماز باز میشود، سری به این مجتمع بزنید، دیوار دودگرفتهای را میبینید که نشان از حضور کارتنخوابها در این محل دارد. بهجز اذان ظهر و مغرب، گاهی هم رهگذران برای اقامه نماز به این مجتمع میآیند.
جرئت دارید خودتان مجتمع را پس بگیرید
چند سالی است که برای تعیین تکلیف این بنا از سوی مدیریت شهری تلاش میشود، اما به سرانجامی نمیرسد. یکی از اعضای شورای شهر تهران به شوخی میگوید اگر جرئت دارید خودتان این مجتمع را از امامجماعتش پس بگیرید. اخبار غیررسمی حکایت از شکایت از این روحانی در دادگاه ویژه روحانیت و محکومیت او در حکم بدوی دارد. سرانجام این حکم و حمایت نهاد قضائی میتواند به تعیین تکلیف این دارایی شهر کمک کند.
چرا مقابل تئاتر شهر، مسجد ولیعصر طراحی شد
محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران، معتقد است برای فهم درست چالش این بنا باید به تاریخ آن رجوع شود. او میگوید: با پایان دوره مدیریت غلامحسین کرباسچی، جریان آبادگران در فضای انتخابات پس از سال ۷۶ در شورای شهر به پیروزی رسید و محمود احمدینژاد به شهرداری آمد. نگاه احمدینژاد، تلاش برای رسیدن موقعیتی در میدان پاستور بود. اگر بخواهیم رویکرد وی در شهرداری تهران را مرور کنیم، شاید بهتر متوجه شویم که آن دوران چه اتفاقاتی افتاد. وی سراغ مجموعهای از طبقات اجتماعی رفت که احساس میکردند به آنها کمتوجهی شده یا ممکن است بعضی از ارزشهایشان دستخوش بیتوجهی شده باشد. یکی از مواردی که در دوران شهرداری و دولت محمود احمدینژاد با محوریت اسفندیار رحیممشایی (چه در سازمان فرهنگی هنری شهرداری، چه در میراث فرهنگی و چه در دفتر رئیسجمهور) دنبال میشد، مسئله ظهور بود. جایگاه و ویژگیهایی با محوریت حضرت ولیعصر صاحبالزمان (عج) مورد توجه جدی قرار داشت.
تفکر حجتیه به دنبال نمادسازی در شهر
وی ادامه میدهد: آقای احمدینژاد در دوران ورودش رویکردی مذهبی با محوریت گرایش ایدئولوژیک داشت. برخی معتقدند احیا، بازخوانی یا بازتولید تفکر انجمن حجتیه با نمادسازیهایی در شهر تهران دنبال میشد و عدهای بر این باور بودند که جامعه روشنفکری در آن مقطع زمانی، تفکر آقای احمدینژاد و گروهشان را خیلی برنمیتابیدند؛ چراکه طیفهای فرهنگی و هنری، جامعه سینمایی و تئاتری همراهی چندانی با دوران مدیریت وی نداشتند و به نوعی در کنار جریان رقیبشان (جریان اصلاحات) قرار داشتند.
به گفته حقشناس، با توجه به سوابق سیدمحمد خاتمی در وزارت ارشاد، طیف هنرمند از این جناح حمایت میکردند. در آن زمان، جایگاه مناسبی مانند تئاتر شهر یا تالار وحدت وجود نداشت که تفکرات جریان جدید را نمایندگی کند؛ نهتنها جایگاهی وجود نداشت، بلکه به نوعی مزاحمت هم بود. عدهای در نظر داشتند با رویکردی مذهبی، در کنار تئاتر شهر نمادی قرار دهند تا این مرکز تبدیل به محلی شود که فعالیت این حوزه را مدیریت کند. چنین اتفاقی بدون محمل قانونی رخ داد؛ چون زمین متعلق به شهرداری بود و شورای شهر باید مجوز واگذاری یا کاربری هر زمین را صادر میکرد. بر اساس قانون مصوب شورای شهر، واگذاری هر نوع ملک باید با تصویب شورای شهر باشد؛ درحالیکه هیچ واگذاریای در این مجموعه اتفاق نیفتاده است. آن زمان بدون گرفتن مجوزهای لازم و قانونی شورای شهر و با حضور برخی چهرههای شاخص مذهبی، کلنگی زده شد. این محل در حریم تئاتر شهر است و به لحاظ میراث فرهنگی، حفظ حریم جزء قانون است و باید رعایت شود.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران اضافه میکند: حضور احمدینژاد در شهرداری تهران طولانیمدت نبود؛ چراکه وی پس از یک سال به پاستور رفت. زمانی که قالیباف جایگزین وی شد، در سال اول همین رویکرد را ادامه داد و بدون مجوز شورای شهر آنجا واگذار شد. کارهای طراحی آن محل به یک تیم با محوریت آقای نقرهکار شیرازی که به تفکر آقای احمدینژاد و مجموعه دانشگاه علم و صنعت نزدیک بود، واگذار شد. در آن زمان با وجود آنکه آقای احمدینژاد در پاستور، آقای مشایی در میراث فرهنگی و آقای قالیباف در شهرداری بودند، حوزه اقتدار پررنگ و فشار اجتماعی آنقدر شدید بود که آقای قالیباف به ناچار خواسته افکار عمومی را مورد توجه قرار داد و کار را به گروه طراحی و معماری جدیدی سپرد. گروه جدید افراد شناختهشدهای بودند که معماری جدیدی را طراحی کردند تا این بنا تئاتر شهر را تحت تأثیر قرار ندهد. این گروه سعی میکردند از حس تقابل بکاهند و ساختمانهای جدید را هم به لحاظ مصالح مانند استفاده از بتُن، هم به لحاظ بهکارگیری نماد (عدم استفاده از نماد گنبد یا گلدسته) و هم به لحاظ ارتفاع که ارتفاع بالاتر از ساختمان تئاتر شهر نباشد و با ساختمان تئاتر شهر همخوانی داشته باشد، طراحی کنند. او معتقد است: در نقطهای که چشم تهران است، چه ضرورتی دارد که دو نماد مذهبی و هنری رودرروی هم قرار گیرند که بدترین کار ممکن بود. اگر عدهای آگاهانه دست به چنین اقدامی زدهاند، باعث تأسف است و اگر هم ناآگاهانه این اتفاق در حال شروعشدن بوده که به نظر میرسد آقای قالیباف هوشمندانه سعی میکند با حرکت مطالعهشده و معماری از تشدید و تقابل جلوگیری کند. بنابراین مطالعات آن زمان دارای چارچوب بوده است. تیم نزدیک به آقای قالیباف سعی کردند کار را با مطالعات علمی و مشاوره هماهنگ کنند که جای سپاسگزاری و قدردانی دارد.
شهر آنقدر بیحسابوکتاب نیست
حقشناس درخصوص تصرف این پروژه قبل از بهرهبرداری رسمی میگوید: اگر در آنجا تصرفی شده، این تصرف را به معنای یک تصرف غیرقانونی و دخالت در اموال عمومی شهر تلقی میکنیم. ما در قبال اموال مردم پاسخگو هستیم و برای شهر و مردم فرقی نمیکند که هنرمند، پزشک یا کسی به نام ارزشها، جایی را تصرف کند. هر نوع اقدام خلاف قانون از سوی هر شخص با هر لباسی، اقدام پسندیدهای نیست. قطعا شهرداری موظف به دفاع و حراست از اموال عمومی مردم است. تا زمانی که شورای شهر برای نحوه بهرهبرداری تعیین تکلیف نکند، قطعا شهرداری نمیتواند این محل را به جای دیگری واگذار کند. این در حالی است که برخی به خود اجازه میدهند به دلیل نوع پوشش و روابطی که دارند، خودشان را فعال مایشا بدانند؛ در نتیجه خود را خارج از قاعده و ضابطه تعریف کرده و مجاز میدانند که از قانون عبور کنند. به نظر نمیرسد شهر آنقدر بیحسابوکتاب باشد که کسی به خود اجازه چنین رفتاری را بدهد.
برای بهرهبرداری از این بنا، پیشنهادهای متفاوتی مطرح میشود؛ حقشناس در این رابطه توضیح میدهد: هنوز تهران در حوزه هنرهای تجسمی اسلامی جایگاه مناسبی در شهر ندارد. تهران موزه ایران باستان دارد که این موزه مربوط به دوره پیش و بعد از اسلام است. در دهههای ۴۰ و ۵۰ ما شاهد افتتاح موزه هنرهای معاصر هستیم و یکی از اتفاقهای خوب هنری این بود که هنرهای معاصر برای خودش جایی پیدا میکند، اما آنجا رویکرد اسلامی نداشت. با توجه به موقعیتی که این ملک دارد و درحالیکه تهران بهعنوان مرکز مهم فرهنگ جهان اسلام در کنار شهرهایی مثل استانبول، قاهره و بغداد پذیرفته شده است، میتوانست پذیرای یک موزه و مرکز جدی در زمینه نقاشی، خط، هنرهای تجسمی، آثار گرافیکی و نقاشیخطها برای هنرهای معاصر اسلامی باشد.
به گفته حقشناس چند سالی است که آثار هنرمندان ایرانی مانند احصایی و تناولی در حراجهای مهم فصل مثل کریستی در تهران و حتی دوبی تا رقم چند میلیارد به فروش میرود، بنابراین جای مکانهایی برای هنرهای معاصر اسلامی خالی است. ضمن آنکه پیشبینی میشد این مرکز میتواند به مرکزی برای هنرهای معاصر اسلامی تبدیل شود. بهرهبرداری دیگری که پیشنهاد شد، ایجاد سالنهایی برای برگزاری مراسمهایی برای هنرمندان بزرگ کشور بود.
حسن خلیلآبادی، رئیس کمیته میراث شورای شهر تهران نیز درباره اشغالشدن یک پروژه شهری میگوید: من از ابتدا با ساخت این بنا در حریم ساختمان میراثی تئاتر شهر مخالف بودم و برخلاف قوانین و مقرارت میراثی این بنا ساخته شده و میبینیم که از نظر بصری به ساختمان تئاتر شهر آسیب زده است. او ادامه میدهد: اگر میخواهیم کاربری برای آن تعریف کنیم، باید بر اساس کارکرد ساختمان تئاتر شهر، یک کاربری فرهنگی و هنری باشد و کمبودهای بنای مجاور را جبران کند.
خلیلآبادی درخصوص اینکه این پروژه شهری از سوی امامجماعت نمازخانهای که پیش از این در این محل قرار داشت تصرف شده است و هنوز مدیریت شهری نتوانسته آن را تحویل بگیرد، میگوید: این بنا که با عوارض و مالیات مردم تهران ساخته شده، متعلق به شهروندان تهرانی است. متأسفانه برخی گروهها هستند که قانون را رعایت نکرده و مالکیت شهرداری را هم بر اموال شهر به رسمیت نمیشناسند. این موضوع را شهرداری باید از طریق امور مساجد و قوه قضائیه پیگیری کند و کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران هم موضوع را پیگیری میکند و درخصوص آن تذکر لازم را میدهد.
مجتمع فرهنگی و مذهبی ولیعصر که هنوز از سوی مدیران شهری بهرهبرداری رسمی نشده، در حال تخریب است. پروژهای که میتواند به فهرست پروژههای تکمیلشده اضافه شود، در فهرست پروژههای بلاتکلیف مانده است.