چه کسی مقصر وقوع موج چهارم کرونا است؟
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از خبرآنلاین، چند ماه از موج سوم کرونا گذشت و در حالیکه علی رغم هشدارهای متخصصان نسبت به شکننده بودن وضعیت و خطر وقوع موج چهارم کرونا، خیال مردم کمی از این بابت راحت شده بود، موج چهارم بدتر از همیشه از راه رسید و ترسها را تبدیل به واقعیت کرد.
در این بین مانند همیشه عمده تقصیر به گردن مردم انداخته شد که با رفتارهای پرخطر خود در عید نوروز مانند رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی، دیدوبازدید نوروز، سفر و خریدهای عید این موج خطرناک را رقم زده اند ولی این در حالی است که پیش از تعطیلات نوروز هیچ مقررات جدی برای محدودیت سفرها و... وضع نشد و مسئولان مربوطه تنها به توصیههایی که الزام آوری خاصی نداشتند، اکتفا کردند. همین مسئله باعث شد تا عموم جامعه انداخته شدن تقصیر به گردن مردم را تحمل نکرده و نسبت به این رویکرد همیشگی مسئولان انتقاداتی جدی داشته باشند.
خبرآنلاین در همین رابطه، گفتوگویی با دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعه شناس داشت که در ادامه آن را میخوانید.
بیش از یک سال است که با کرونا زندگی میکنیم و این دومین نوروزی است که با حضور کرونا گذشته است اما سال گذشته رفتار مردم در قبال این همه گیری متفاوتتر بود و امسال با وجود اینکه شرایط تفاوتی نداشت، مردم مانند سالهای قبل رفتار کردند. همین باعث شیوع موج چهارم کرونا شد و مسئولان بار تقصیر را به گردن مردم انداختند. به نظر شما میتوان مردم را مقصر دانست؟
اینکه موج چهارم کرونا در کشور گسترده شده است، نمی توان گفت تقصیر مردم است؛ به این دلیل که وقتی همه گیری یک بیماری مسری تنفسی در جامعه اتفاق میافتد، لازم است مجموعه اقداماتی هم در سطح خرد و هم کلان انجام شود. در این باره انتظار میرود دولت به وظایف خود عمل کند و اقداماتی را برای کنترل و پیشگیری از همه گیری انجام بدهد و از سمت دیگر مردم هم رفتارهای خود را در جهت پروتکلها شکل داده و در قبال همه گیری مسئولیت فردی بپذیرند.
آنچه که ما در نوروز ۱۴۰۰ منتظر آن بودیم، این بود که با توجه به اینکه آیین نوروز را میشناسیم و میتوانیم رفتارهای مردم را در این بازه پیشبینی کنیم، دولت برنامه و سیاست مدونی برای کنترل رفتارهای مردم داشته باشد و به توصیه اکتفا نکند؛ اما متاسفانه اینطور نبود و تنها به توصیههایی اکتفا شد که هیچ الزام آوری نداشتند و در واقع هیچ قاطعیتی در رویکرد برنامهریزان وجود نداشت.
از طرف دیگر کاری که دولت میتوانست برای کنترل همه گیری انجام بدهد این بود که واکسینانسیون عمومی را پیش ببرد در حالیکه در حال حاضر نه تنها واکسیناسیون عمومی شروع نشده که حتی واکسیناسیون کادر درمان هم به اتمام نرسیده است.
در اکوایران ببینید:تمدید وضعیت سیاه
از سوی دیگر مردم هم به مسئولیت فردیشان در قبال یک همه گیری عمل نکرده اند و این خودش دلایلی دارد. مانند اینکه محدودیتهای کرونا مدت زمان زیادی طول کشیده و مردم را افسرده و خسته کرده است. از طرفی وقتی مردم دیدند که برنامه ریزان بهداشتی هم نسبت به برنامههای نوروز منع جدی ندارند، خودشان را آزاد دیدند که نوروز را مانند سالهای قبل برگزار کنند و دید و بازدید و سفر بروند و یا خریدهای عیدشان را انجام بدهند که نتیجه آن را الان میبینیم.
به نظر شما بخشی از این رفتار میتواند ناشی از به بیاعتمادی مردم به دولت باشد؟ یعنی پیش از نوروز مسئولان بهداشتی بارها به مردم هشدار دادند که شرایط خوب نیست و از آنها خواستند که سفر نرفته و پروتکلهای بهداشتی را جدی بگیرند .
بله قسمتی از این بی اعتنایی مردم به علت همین بی اعتمادی است چون دولت برنامه مدونی در قبال همه گیری کرونا نداشته است. مثلاً ما میبینیم که حتی در موقعیتهای خطرساز دوگانه برخورد کرده است. مثلا درمورد برخی آداب و مراسم اغماض میکنند و درمورد برخی مناسبت ها مثل نوروز، چهارشنبه سوری و سیزده به در ممکن است پیامهای بهداشتی بیشتری بدهند که البته این پیامها هم الزام آوری نداشتهاند.
به هر حال نمیتوان تمام بار این بیماری را بر دوش مردم گذاشت که به پروتکلها پایبند نبودهاند، باید در نظر داشته باشیم که دولت به وظایفاش عمل نکرده و مدیریتاش در کنترل اپیدمی ضعیف بوده است. ما یکی از کشورهایی هستیم که درگیریمان با مساله کرونا بیشتر از خیلی از کشورهای دنیا بوده است و انتظار می رود که دولت در کنترل بیماری بهتر از دولتهای دیگر عمل کند که متاسفانه تاکنون عملکردش ناامیدکننده بوده است.
در روزهای اخیر تنها راه نجات کشور را تعطیلی سراسری دوهفته ای دانستند، اما در این خصوص وحدت رویه بین مسئولین وجود نداشت. به نظر شما برای آینده باید چه کرد؟
در حال حاضر وحدت رویه در مجموعه حاکمیت وجود ندارد و به نظر میرسد اصلا اراده ای هم برای کنترل همه گیری وجود ندارد. به نظر می رسد هدف دولت بیشتر از آنکه کنترل همه گیری باشد، رعایت و در نظر داشتن ملاحظات دیگر است. مثلاً در مورد تعطیلی سراسری به عنوان یک راه کاهش سرعت انتشار بیماری، ملاحظه دیگر این است که ممکن است تبعاتی داشته و نارضایتی در بین برخی گروه های ذینفع ایجاد کند؛ به طور مثال هیچوقت در مقطع خریدهای نوروزی محدودیتی ایجاد نشد که بازار ناراضی نشود. از طرف دیگر می بینیم بعضی مسئولان برای اینکه نشان بدهند که بیشتر به فکر سلامت عمومی جامعه هستند، پیشنهاداتی میدهند اما مجبور به عقب نشینی میشوند.
اینجا چیزی که نیاز است، این است که اگر هدف کنترل همه گیری است، اقدامات لازم و متناسب با آن اتخاذ شود که چند برنامه بیشتر نیست و با گذشت بیش از یک سال از این همه گیری ما میدانیم که چه اقداماتی موثر خواهد بود و چه اقداماتی خطرساز است.
یکی از این اقدامات موثر اجرای بیتنازل پروتکلهای بهداشتی است و اگر کشور به سطح بالایی از شیوع بیماری رسیده، لازم است قرنطینه و تعطیلی عمومی اجرا شود فارغ از اینکه بازار یا برخی اصناف ممکن است ضرر و زیان ببینند؛ اگر واقعا هدف سلامت عمومی است باید از بعضی مسائل چشم پوشی شود. علاوه بر این باید تلاش شود برنامه واکسیناسیون عمومی هرچه سریعتر به نتیجه برسد.