محسن قرائتی: «استقبال از محرم دیگر چیست؟»
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی در حالی از برنامۀ استقبال از محرم سخن گفته که 4 سال پیش مشهورترین معلم قرآن گفته بود: استقبال از محرم و عاشورا مبنا ندارد: «ما چیزی به نام استقبال از عاشورا نداریم. عزاداری هم باید مبنا داشته باشد. نه این که عزاداری خلق کنیم.»»
به بهانۀ سخنان حجتالاسلام «روحالله حریزاوی» قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی میتوان سخنان حجتالاسلام م حسن قرائتی در چهار سال قبل و در برنامۀ پربینندۀ مذهبی تلویزیون را یادآور شد که به صراحت گفت:
«جایی دیدم گفته شده یا نوشته شده 80 روز به محرم. 79 روز به محرم. 78 روز به محرم. اصل را گذاشتهاند محرم. حساب خود عاشورا البته جداست. اما استقبال از محرم یا استقبال از عاشورا دیگر چیست؟ واجب است؟ مستحب است؟ کی گفته باید به استقبال از عاشورا رفت؟ ما چیزی به نام استقبال از عاشورا نداریم. عزاداری هم باید مبنا داشته باشد . نه این که عزاداری خلق کنیم.»
با هر متر و معیار، سن و سابقه و شهرت و اطلاعات و اشتغال به تبلیغ دین و مذهب شیعه، محسن قرائتی از روحالله حریزاوی حجت الاسلامتر و در تبلیغ دین معتبرتر و سخن او مستندتر است اما چگونه است که قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی از برنامۀ استقبال از محرم خبر میدهد و شناختهشدهترین چهرۀ تبلیغات اسلامی در جمهوری اسلامی که 42 سال است هر هفته و در ماه رمضان - هر شب و با احتساب برنامه های رادیویی بیش از 100 برنامه در سال- قرآن درس می دهد تصریح میکند: استقبال از محرم نداریم؟
محسن قرائتی با امثال روحالله حریزاوی 5 تفاوت بارز دارد:
1. معیار برای آقای قرائتی قرآن است. یکی از مهمترین انتقادات به حوزههای علمیه این بود که قرآن به حاشیه رانده شده و محسن قرائتی برای خود این مأموریت را تعریف کرد و از این نظر با بسیاری از هم لباسان خود متفاوت است.
2. محسن قرائتی تحت تأثیر آموزههای مرحوم مطهری است و مطهری بود که او را به جامعه معرفی کرد و از معلم قرآن نوجوانان کاشی به چهره ای در سطح ملی بدل شد.
استاد مطهری نگاه عقلانی به محرم و عاشورا داشت و در نقد خرافه پیرامون عاشورا سخنرانی کرد وکتاب نوشت. با این پیشینه است که قرائتی می گوید: عزاداری باید مبنا داشته باشد.
3. محسن قرائتی اصل را بر گریه و اندوه نمیگذارد و نگران آن است که برنامههایی از این دست کفۀ اندوه و گریه را سنگین کند در حالی که او تمام تلاش خود را به کار بسته تا با تمثیل و خنداندن آموزش دهد. به عبارت دیگر می خواهد جذب کند نه آن که براند و نمی خواهد مبتنی بر احساسات صرف باشد.
4. او که سالهاست همت و دغدغۀ خود را صرف رواج نماز و زکات کرده نمیتواند بپذیرد به جای تبلیغ جوهرۀ مورد اتفاق همگان بر موارد دیگر تأکید شود.
تفاوت پنجم هم این که محسن قرائتی به نسلی از روحانیون تعلق دارد که رابطۀ خود را با جامعه حفظ کردند در حالی که نگاه امثال قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی اداری و بودجهای و پروژهای است.
جدای سخنان آقای قرائتی میتوان پرسید اگر هدف ترویج فرهنگ عاشوراست، مگر عاشورا جز درس شجاعت و حفظ استقلال و عقیدۀ شخصی و تن ندادن به زور و تحمیل و تهدید و تحقیر است؟ آیا رواج چنین ارزشی که با معیارهای زیست آزادانه و مستقل در دنیای مدرن هم سازگار است مستلزم آن است که 100 روز سال را سیاهپوش کنیم؟ کل سال 365 روز است و 100 روز یعنی نزدیک به یک سوم سال! اگر وجه سیاسی محرم و عاشورا مد نظر باشد انقلاب ایران مبتنی بر وجوه نمادین و حماسی عاشورا می شوراند و تهییج می کرد نه با سیاهپوشی و عزاداری صِرف و اگر قرار است به سنتهای صفوی بازگردیم آنها نیز استقبال از محرم و عاشورا نداشتند و با رواج فرهنگ شیعی در پی ایجاد تمایز با عثمانیها بودند و به تمدن سازی بها میدادند. در برنامۀ سازمان تبلیغات اسلامی از کدام یک میتوان نشانه ای جُست؟