«تان» مهمی که پیرمرد روستایی به وزیر گفت / چالش مهم دولت جدید
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از قرن نو ،پیرمرد حرف هایش را که می زند خطاب به مرد مسئول می گوید، حالا خودتان می دانید و مملکتتان و بعد می رود . جمله ای که این روزها شاید به زبان نیاوریم اما بسیاری از ما در برابر بسیاری از حوادث زیاد می گویید . تصمیم گیران کشور اگر همان زمان «تان » پیرمرد را جدی گرفته بودند حالا مشارکت در مهم ترین رویداد سیاسی کشور به 50 درصد نمی رسید .
مردم این میزان به ناامیدی نرسیده بودند و تلاش برای رفتن در بخشی از جامعه از کشور بیشتر نمی شود . آیا می توان این بی انگیزگی در تعیین سرنوشت کشور را یک افسردگی گسترده اجتماعی بدانیم .
«سیدحسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان این که یکی از معیارها و ملاکهای ظرفیتسازی برای سرمایه اجتماعی در هر جامعهای مشارکت سیاسی مردم در حوزههای مرتبط با این بخش است، به قرن نو گفت: نرخ مشارکت حضور مردم در انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم و همچنین در انتخابات مجلس، نسبت به گذشته پایین آمده بود و البته برای کاهش حضور در انتخابات امسال دلایل زیادی مطرح شد از جمله کرونا و نگرانی مردم از ابتلا به این ویروس و همچنین موضوع احراز صلاحیتها که مقام معظم رهبری نیز در خصوص آن اعلام کردند به برخی ظلم و جفا شده است...
وی ادامه داد: در کنار همه این موضوعات، این را هم باید مدنظر داشته باشیم که علیرغم مشارکت بالا در انتخابات ادوار مختلف (از جمله دو دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری) نتیجه این حضور، رواج فقر عمیقتر و گستردهتر در جامعه بود و یا حاصل آن «مشارکت سیاسی»، گزارشهای اختلاس مسئولان و آقازادگان بود که این اختلاسها، گاه به نزدیکان مقامات اول کشور نیز رسیده بود همه اینها عاملی است که امید برای بهبود شرایط را کاهش میدهد.
موسوی چلک گفت: من واژه «افسردگی اجتماعی» را به کار نمیبرم، بلکه «افزایش بیتفاوتی و کاهش امید» گزینه مناسبتری است که این بیتفاوتی گاهی دلایل فردی و گاهی دلایل اجتماعی دارد. در واقع در انتخابات گذشته، علیرغم همه تحرکات بیگانگان تصور این میزان مشارکت هم نبود زیرا نظرسنجیها ارقام دیگری را نشان میداد.
او در ادامه اظهار داشت: اعتقاد من این است که این رفتار مردم محدود به زمان انتخابات نیست چون کاهش مشارکت تنها به یک دوره بر نمیگردد. وقتی ناامیدی افزایش پیدا میکند، مسئولیتپذیری هم کمتر میشود و بیتفاوتی در قبال جامعه و سرنوشت جامعه بالاتر میرود. در چنین شرایطی، دولتها برای اجرای برنامهها و تحقق وعدههایشان دچار مشکل خواهند شد و اگر بابت هر تغییری نیاز به پشتوانه اجتماعی داشته باشند، دیگر از حمایت لازم برخوردار نخواهد بود. بدیهی است که در این شرایط، گام اول اقداماتی است که در زندگی و سفره مردم اثر بگذارد و مردم این اثربخشی را ببینند و بعد امکان مشارکت و مسئولیتپذیری متصور خواهد بود.
این کارشناس تأکید کرد: شرایط کنونی حاکم بر جامعه تجربه سختی است و تنها با اعتمادآفرینی، اعتمادسازی و امیدآفرینی میتوان پشتوانه مردمی برای پیشبرد امور را به دست آورد.