روایت مینو محرز از 16 ماه مبارزه با کرونا!
به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*ما ۳۰بهمن سال ۱۳۹۸ اولین مورد را داشتیم. خود وزیر به من زنگ زد و اطلاع داد. بیماران، دو نفر زن و شوهر اهل تهران بودند که به قم رفته و به تهران برگشته بودند. وقتی آزمایششان بهصورت رسمی تایید شد، متوجه شدم که قبل از اینها، چندین مریض با ریه سفید وگرفتاری شدید داشتم که احتمالا اینها هم دچار کرونا بودند و ما نمیدانستیم. یکی از آنها نجات پیدا کرد، دو نفر هم از بین رفتند. بنابراین شناخت اولین مورد را ۳۰ بهمن متوجه شدیم؛ ولی چون درست همزمان با اپیدمی آنفلوآنزا بود، هنوز نمیدانستیم کرونا در کشور ما وارد شده است. بهعلت تحریمها دستگاه تست تشخیص نداشتیم. کمی طول کشید تا تستهای تشخیص را برای ما بیاورند.
*خیلی وقتها پیشآمده است داروهایی که ما همان ابتدا به بیماران داده بودیم و حتی نتیجه نسبتا خوبی هم گرفته بودیم، تغییر کرده است. طی مطالعاتی که در دنیا انجام دادند و حتی مطالعاتی که خود ما در ایران داریم، اطلاعات دائما بهروز میشود و شرایط دارویی هم تغییر میکند. مطالعات ما در ایران جزو گروه سازمان جهانی بهداشت هست و بیشترین مطالعات را داشتیم. بهعنوان مثال اینجا ثابت شد که داروی کلروکین که ما به مالاریا میدادیم در بستری تاثیری نداشت؛ ولی در درمان سرپایی هنوز داده میشود. در دنیا برای کرونا مقاله زیاد است. ما تحقیقات آنها را در نظر داریم؛ ولی خودمان هم تمام این داروها را در ایران آزمایش میکنیم.
*واقعا اعتقاد دارم قرنطینه را به شکلی که در گذشته بوده است، دیگر نمیتوان انجام داد. آنچه منظور ماست، فاصلهگذاری است. برداشتی که از مصاحبه من شد در پی شیطنت فضای مجازی بهوجود آمد؛ چون قسمتی از مصاحبه را بریده و بقیه را نشان ندادند. ابتدای مصاحبه گفتم که من با قرنطینه مخالفم؛ اما درمورد قم صحبت کردم که راههای ارتباطی آنجا باید بسته شود. قرنطینه بهمعنایی که در زمان گذشته بوده یعنی هیچ چیزی به کشور وارد نشود و حق رفتوآمد ندارند. قرنطینهای که در ووهان چین انجام شد با کمک ارتش به روش بسیار وحشیانه اتفاق افتاد. در خانه مبتلایان را جوش میدادند؛ من منظورم این مدل قرنطینه بود. وقتی این همه کارگر مهاجر از اطراف هر روز باید به شهر بیایند و آنجا کارکنند، مگر شما میتوانید از نظر اقتصادی آن نوع قرنطینه به سبک صد سال و دویست سال قبل را انجام دهید؟ بنابراین قرنطینه درست نیست. فاصلهگذاری فیزیکی بهتر است. به اینصورت که خودتان را در خانه قرنطینه کنید؛ یعنی در خانه بمانید نه اینکه شهر قرنطینه شود. متاسفانه چین به دنیا بدآموزی کرد، حالا نمیدانم بلد نبود یا عمدا انجام داد. اولا که او مردم خودش را خوب میشناسد؛ چون جمعیت چین زیاد است؛ آموزش و کنترل خیلی سخت صورت میگیرد و آنها هم خیلی گوش به حرف نمیدهند و یکسری مسائل را رعایت نمیکنند. چین با آن شناختی که از مردمش داشت، آنطور وحشیانه مردم را قرنطینه کرد. اگر مردم از خانه بیرون میآمدند آنها را دستگیر میکرد. من با آن نوع قرنطینه بسیار مخالفم. دنیا هم از نظر حقوق بشر به آنها ایراد گرفت. اما در مخیله ما چنین برخوردی که حکومت چین کرد، نمیگنجد؛ چون اصلا کاراکتر ما با آنها فرق دارد. به نظر من از نظر اجرایی باید فقط مردم در خانه بمانند و جاهایی که تجمع هست، قرنطینه شود. در غیر اینصورت مگر میتوان اینهمه موادغذایی که از خارج وارد میشود یا اینهمه کارگر را که به شهر میآیند، قرنطینه کرد؟ اصلا چنین چیزی امکان ندارد. در ایران اسمش را فاصلهگذاری اجتماعی گذاشته بودند. من با این اسم هم مخالف بودم. باید بگوییم فاصلهگذاری فیزیکی؛ چون ما نه بهصورت اجتماعی بلکه فیزیکی از هم فاصله میگیریم.
* همین فاصلهگذاری باعث شد بیماری تا حدود زیادی کنترل شود. بیمارستانی که ما کار میکردیم اگر صدنفر بیمار سرپایی مراجعهکننده داشت، در اردیبهشت (منظور اردیبهشت سال ۱۳۹۹ است) به دو یا سه تا بستری رسید. کمکم بخشها را هم به حالت عادی برگرداندند. وقتی همهجا باز، مردم هم خسته شدند و ماسکها را برداشتند، دوباره بهطرز وحشتناکی کرونا زیاد شد. خانوادهها همهباهم بیمار میشوند. تنها راهحل که در دنیا انجام میشود، ماسک است. یعنی دولت باید ماسک را اجباری کند و هرکسی را که ماسک نمیزند، جریمه کند. ماسک نزدن هم به خود فرد آسیب میرساند هم به دیگری. این تجاوز به حق سالم بودن بقیه است و جرم است.
*آمارهای ارائهشده از سوی ما، به تستهای مثبتی که از سوی مراکز درمانی اعلام میشود، مربوط است. یعنی وقتی تست مثبت باشد آن را جزو آمار قبول میکنیم. ابتدا امکانات برای تست همه بیماران را نداشتیم. دانشگاه و وزارت بهداشت بهصورت رایگان برای بیمارانی که بستری شدند، تست انجام میدادند. بنابراین اگر مثبت نباشد، وزارت بهداشت قبول نمیکند. اگر وزارت بهداشت آمار بدهد، آماری است که تست مثبت آنها ثابت شده است. آن اوایل که من در جریان آمار بودم، میدیدم که شبکهها خارج از کشور در ارائه آمارها بهطرز وحشتناکی مبالغه میکنند. من به آمار علمی که در کشور اتفاق میافتد، تعصب دارم. آمارهایی که آن شبکهها منعکس میکنند، واقعیت ندارد. آماری که سازمان جهانی بهداشت ارائه میدهد فقط همانهایی است که با تست مثبت مشخص شده است. بنابراین اگر بعضی بیماران اصلا تست ندهند یا عدهای مبتلا به کرونا تست بدهند و جوابش منفی کاذب باشند، آنها جزو آمار محسوب نمیشوند.
*من در باره واکسن روسی گفتم. بهعنوان متخصص باید بگویم که راه پیشگیری از بیماریهای عفونی در حقیقت واکسن است؛ یعنی برای بیماری عفونی باید واکسن زد و اگر بیماری اتفاق افتاد، درمان میکنیم. بنابراین ضد واکسن نیستم؛ ولی همیشه در این مدت - اکنون چهلوچند سال است که طبابت میکنم و در دانشگاه درس میدهم.واکسنی که برای مصرف عمومی وارد کشور میشد، تاییدیه بینالمللی داشت، یعنی قانون چنین بود که باید تاییدیه بینالمللی داشته باشد تا بتوان از آن استفاده کرد. واکسن روسی هیچوقت چنین تاییدیهای نداشته است. حتی واکسن آنفلوآنزای روسی هم همینطور بوده و ما تجربهای از واکسن و مواد دارویی که از روسیه بخواهد بیاید، نداشتهایم. روسیه هم هیچوقت با سیستمهایی بینالمللی مشارکت نمیکند. البته بعد از کووید-۱۹ فهمیدهاند که باید این کار را بکنند. روسها میگویند ما خودمان روی خودمان امتحان کردهایم و واکسن خوبی است. در واقع ممکن است در کشور آنها برای واکسنی که ساخته شده مجوز تزریق بدهند، اما این مجوز سازمان غذاودارو به درد کشورهای دیگر نمیخورد. بنابراین واکسن را باید موقعی که تاییدیه بینالمللی گرفت، استفاده کرد. علت مخالفت من با واکسن روسی آن موقع این بود. با واکسن چینی سینوفارم هم آن موقع من مخالفت نکردم. وزارت بهداشت مخالفت کرد؛ چون این واکسن در آن مقطع داشت مرحله سوم تست را میگذراند و کشورهای اطراف ما هم از همان مرحله سوم رفتند در فاز آزمایش مرحله سوم که تعداد بیشتری را واکسن بزنند. سینوفارم هم جدیدا تاییدیه گرفته؛ گرچه قبلا نداشت. بنابراین بهعنوان کسی که یک عمر است با واکسنهای وارداتی و داخلی کار میکنم، همیشه هدف و خواستهمان این بوده که واکسنی که وارد ایران میشود، مورد تاییدیه یکی از مراجع بینالمللی باشد. مراجع بینالمللی هم سازمان بهداشت جهانی یا FDA آمریکا یا اتحادیه اروپا یا در ژاپن است.
*ما به علت تحریم امکان ساخت واکسن را در ایران نداشتیم. برای ساخت واکسن باید روی ویروس در آزمایشگاه کار کرد و ایمنی آزمایشگاه باید سطح ۳ به بالا باشد. همچنین در ایران آزمایشگاهی اینچنینی نداشتیم و بعد مهیا شد. بنابراین همه این تشکیلاتی که درست کردند که به درد واکسیناسیون آینده میخورد، همه را با دور زدن تحریم و چندین برابر قیمت واقعی پرداخت کردن امکانات ساخت میسر شد. درواقع در ایران، واکسن ویروس ضعیفشده را ساختند و حالا انواع دیگر را هم میسازند. یک عده جوان باهوش و افتخارآفرین در کشورمان این کار را میکنند. بنابراین نداشتن امکانات به علت تحریم است که دیر شروع شد. واکسن ایرانی تا حالا نتیجه ایمنی و تاثیرپذیریاش را در دو مرحله گذرانده و ایمنی زاییاش خیلی خوب بوده است؛ حدود ۸۰درصد و عارضهای هم نداشته است. خودم هم این واکسن را زدم؛ چون از ابتدا بر آن نظارت بالینی داشتیم و در جریان مراحل ساختش بودم. از این رو ما هم قبول کردیم تا به مردم با خیال راحت بگوییم این واکسن موثر و ایمن است و میتوانیم واکسن خودمان را بزنیم و منتظر نباشیم از جاهای دیگر هرکسی واکسنش مانده به ما بفروشد یا نه. الان برای دور دوم یک عده واکسن ندارند برای اینکه امکانات ساخت واکسن در دنیا پایین آمده است.