رتبه جهانی ایران در اینترنت اشیا چقدر است؟ IOT کی به ایران میرسد؟
به گزارش اقتصادنیوز این نشریه نوشت: ایران در بحث اینترنت اشیا چه جایگاهی دارد؟ آیا پروژههای IOT در ایران با استانداردهای جهانی همخوانی دارند؟ آیا دستاوردهای ایران در حوزه اینترنت اشیا در کلاس جهانی میگنجد؟
این ایده که IOT در ایران با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد را تا چه اندازه میتوان قبول کرد؟ آیا میتوان پروژه اتوماسیون ملی را IOT دانست؟ این دغدغه آنقدر جدی بود که بخشی از کلابهاوس«نقش اینترنت اشیا در کسب و کار و زندگی شما چیست؟» به نوع نگاه جامعه ایران به IOT و فاصله IOT ایران با استانداردهای جهانی اختصاص یافت.
این کلابهاوس در بخش نخست به معضل نهادینه نشدن اینترنت اشیا در ایران؛ در بخش دوم به دغدغه دولت در مورد IOT پرداخت و در بخش سوم جایگاه ایران در اینترنت اشیا را بررسی کرده است. نشستی که تمام تلاش خود را صرف توسعه IOT در ایران کرده و قصد دارد تا با بیان تجارب، بستری را برای شکوفایی بیشتر این صنعت ایجاد کند.
*فاصله نجومی ایران با استاندارد جهانی
امیدعامری در بخشی از سخنان خود وضعیت IOT در ایران را قابل قبول ندانست و گفت: من خیلی دوست دارم که بدانم دوستانی که مرتب از ساختن صحبت کرده و در مورد ایران نگاه خوشبینانهای دارند، چطورمیخواهند کار ساختن را انجام دهند. ما در کشوری زندگی میکنیم که قفل ویندوز شکسته میشود. به نظرم با توجه به زیرساخت موجود، ما نمیتوانیم پروژهای را IOT بنامیم. با توجه به استاندارد کاری جهانی ما کجای کار ایستادهایم. من بر این باورم که هر پروژهای را نمیتوان IOT نامید. احساس من این است که دوستان نگاه بازاری نسبت به IOT دارند. وضعیتی که در ایران وجود دارد با استاندارد جهانی فاصله زیادی دارد. بیان افتخارآمیز از دستاوردهای موجود در حالیکه با واقعیت جهانی تطابق ندارد، در واقع به شعور حاضران در روم توهین میکند. در کشوری که همه نیروهای نخبهاش در حال مهاجرت از ایران هستند، اصلا نمیتوان از ساختن صحبت کرد.
داورنظری در واکنش این سوال را پرسید و گفت: سوال من از آقای عامری این است که ایشان تعریفاشون ازIOT چیست؟
امیدعامری در پاسخ اظهار داشت: تعریف IOT خیلی مشخص است. شما جواب سوال من را بدهید. سوال من را با سوال جواب ندهید. شما پاسخ من را بدهید که ایران کجای کار ایستاده است. ما چطور میتوانیم بسازیم. نوع نگاه برخی از دوستان در مورد IOT ایران ، در واقع توهین به شعور مخاطب است.
داور نظری به تجربیات خود اشاره و تصریح کرد: من میخواهم بدانم که تصویر من از IOT با تصویر شما یکی است یا خیر. اگر IOT را هزاران سنسوربدانیم که از یک پلتفرمی ارسال شده و ما آن را تجزیه و تحلیل بکنیم، میتوان وضعیت اخیر را IOT دانست. شما این نکته را مدنظر قرار دهید که در کارت سوخت این امکان فراهم شد تا میزان سوخت شما مدیریت شود. این راهکار در آن زمان ارائه شد و چهارده سال سابقه اجرایی دارد.
امیدعامری در ادامه افزود : یعنی شما 14 سال قبل IOT را در تهران اجرایی کردید؟
داورنظری در پاسخ به سوال عامری گفت: من صحبتم معطوف به قابلیتها است. 3300 پمپ بنزین و حدود 50 هزار میتربنزین داریم. من در سخنان خودم اشاره کردم که مدیران ما درکی از IOT ندارند، اما بهتر است الان یک جوالدوز هم به خودمان بزنیم و این سوال را مطرح کنیم که ما چه طرحی را ارائه کردیم که مدیران بخواهند آن را ارزیابی کنند. نمیتوان مرتب این عبارت را تکرار کرد که نخبگن رفتند و پخمگان ماندند و ایران به جایی نمیرسد. دوستان به ضعف امنیت اشاره کردند. سوال من این است که مشکل امنیت برای خیلی از شرکتهای بزرگ جهانی به وجود آمده است ما مرتب باید در حال ارتقای امنیت باشیم. این مشکل در همه جای دنیا وجود دارد و هیچ شرکتی از این مشکل در امان نمانده است. مشکلات امنیتی مختص ابرآروان نیست بلکه هر شرکت دیگری هم میتواند این تجربه تلخ را داشته باشد. شرکتها با زمین خوردن و از جا بلندشدن خود را میسازند. اگر هر فرد دیگری از مشکلات امنیتی تعجب میکند ما دیگر نباید تعجب کنیم! ما به وجود دولت با ظرفیت نیاز داریم. متاسفانه چنین چیزی وجود ندارد. به همین دلیل باید ظرفیت خود را به منظور تحمل شرایط موجود ارتقا دهیم. سیستمی مانند پمپ بنزین به اندازهای که خدمت ارائه میکند، میتواند استاپ کرده و روند ارائه خدماتش مختل شود. ما در حال حاضر دورهم جمع شدیم تا نظرات خود را در مورد مدل تجاری و تجربهها در میان بگذاریم تا حداقل دولت و نهادهای بالادستی در جریان امور قرار بگیرند.
امیدعامری به استاندارد جهانی اشاره و تصریح کرد: استاندارد IOT به سرعت نور در حال حرکت است و ما از این قافله عقب ماندیم. به همین دلیل نمیتوان به راحتی از«ساختن» صحبت کرد. این نحوه صحبت کردن واقعا درست نیست. ما که قصد بازاریابی نداریم اما انتظار دارم که دوستان واقعبین باشند.
محسن ابویی در واکنش به سخنان عامری گفت : من دنبال شخصی کردن بحث نیستم و نگفتم که میتوان همه چیز را ساخت. بحث من این است که مسائل فنی قابل حل است. این نگاه سیاه و سفیدی را قبول ندارم که هرسیستمی در خارج از کشور، زیرساخت لازم برای IOT را دارد اما در ایران هیچ چیز قابل قبولی وجود ندارد. من بحث اکوسیستم را مطرح کردم و گفتم که کار قابل قبولی را ارائه کردیم. ما پروژه عملیاتی در سطح ملی را انجام دادیم. باور من این است که باید از دستاوردهای قابل قبولی که در کشور انجام شده است، دفاع کنیم.
فرامرز در ادامه افزود: بحث IOT وارد بطن زندگی شده است و یک بازار سه میلیارد دلاری در ایران وجود دارد . این وضعیت مانند فنر جمع شده است. اما این پتانسیل عظیم در ایران وجود دارد که وقتی باز شود میتواند تحول بزرگی را انجام دهد. اگر دوستان بتوانند چراغ مجموعه را روشن نگهدارند، در شرایط بهبود اقتصادی ، قطعا شرایط بهتری را تجربه میکنند.
*دغدغه دزدیده شدن دستگاه کنترلگر
علی دوری به دغدغه دزدیده شدن اشاره و تصریح کرد: مشکلات اقتصادی موجب شده که IOT به خوبی در ایران نهادینه نشود. شما در آینده نزدیک شاهد هواپیمای هوشمند و ….هستیم. در حال حاضر برخی از سازمانها دنبال هوشمندسازی هستند. اگر این اتفاق رخ ندهد، در آینده با مشکل روبرو خواهندشد. این ضرورت در مورد شرکتهای بینالمللی دو چندان میشود. در بسیاری از شرکتها این دغدغه وجود دارد که هزینه زیادی بابت یک دستگاه کنترلگر پرداخت شود حال باید چه کار کرد که این دستگاه کنترلگر دزدیده نشود؟
مجید در ادامه افزود: به نظر من برخی از دوستان به بحث IOT در ایران کملطفی میکنند. شرکت ما توانسته 22 هزار خودرو را هوشمند کند. هرچند برخی از مسئولان دوست ندارند که ما در این حوزه فعالیتی انجام بدهیم. ما راهکارهای خوبی در حوزه بیمه داشتیم و با وجود ارائه پروپوزال 150 صفحهای مورد بیمهری قرار گرفتیم و شرکتهای بیمه با ما همراهی نکردند. شرکتهای فعال در این حوزه نیازمند همراهی دولت هستند تا بتواند پروژههای عظیم را اجرا کند.
عباس به تجربیات حضورش در آلمان اشاره و تصریح کرد:من تا سه سال پیش ایران بودم و الان مهاجرت کردم. وقتی وارد آلمان شدم و کارم را شروع کردم به این نتیجه رسیدم که توسعه کار در ایران راحتتر است. البته شرایط ایران در حال حاضر خاص شده ولی کار در ایران به مراتب راحتتر است. اگر این شب تاریک بگذرد تحول بزرگی رخ میدهد.
*معضلی به نام فقدان مالکیت معنوی
سادینا آبائی دوران پساتحریم را ترسیم کرد و گفت: در ایران به دلیل اینکه مالکیت معنوی را به رسمیت نشناخته و از نرمافزارها خیلی راحت و دمدستی استفاده میکنیم به همین دلیل نباید انتظار ساپورت شدن از طرف صاحبان نرمافزار داشته باشیم. من به زمانی فکر میکنم که تحریمها در ایران کمرنگ شده و این شرکتها بتوانند در ایران دفتر داشته باشند. در این صورت چه اتفاقی در این حوزه رخ میدهد؟
امید عامری در ادامه افزود: واقعیت این است که ما نمیتوانیم اگر میتوانستیم طی این چند سال یک ویندوز میساختیم. ما باید به این بحث جواب بدهیم که چرا نساختیم؟ ما همچنان مصرف کننده خواهیم بود. زیرساخت IOT مشخص است حال ما چه زیرساختی داریم؟ کدام شرکت را سراغ دارید که در بخش تحقیق و توسعه ،پژوهشی را انجام میدهد که قرار است جایگزین IOT شود. به نظر من باید واقعبین بود. شما یک پروژه اتوماسیون را نمیتوانید به نام IOT جا بزنید.
*مگر کانادا ویندوز ساخته!
جواد رضازاده نساختن ویندوز را شاخص درستی ندانست و گفت : خیلی از کشورها از جمله کانادا ویندوز نساختند. نساختن ویندوز دلیلی بر ناتوانی نیست. البته خیلی از چیزهای دیگر را ساختیم. در ایران میتوان با شرکتهای خیلی بزرگ کار کرد. این دستاورد آنقدر قابل توجه بوده که صاحبان شرکتهای بزرگ همچون کوکاکولا را مجاب کرده است که طبق هزینه فایده به این نتیجه برسند که بهتر است بابت IOTپول پرداخت کنند.
امیدعامری در ادامه افزود: من واقعیت نمیدانم چرا ما باید بسازیم. ما باید وارد بازی شویم و استفاده کنیم که هزینه آن به مراتب کمتر است. شما این واقعیت را در نظر بگیرید که شما در کشوری قصد ساختن دارید که اینترنت مرتب در حال قطع شدن است. ما باید به جامعه جهانی بپیوندیم و استاندارد جاری IOT را اجرایی کنیم. ساختن در دنیای امروز کار اشتباهی است.
حمید بهنگار در پایان تصریح کرد: این سخنان دوستمان از این فرهنگ نشات گرفته است که افرادی که رفتند نخبه بودند و افرادی که ماندند پخمه بودند. به همین دلیل هر چیزی که در داخل تولید شود،دروغ است. به هر حال چندین سامانه ملی ساخته شده است که در حال کار است. ما باید استانداردهای جهانی را در سیستممان به کار بگیریم. من خواهش میکنم که این نگاه را اصلاح بفرمایید چون ما ساختههای درخور توجهی در ایران داریم.