شوک کرباسچی به اصلاح طلبان/ سکوت فرزندان معنوی آیتالله هاشمی شکست
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از قرن نو، مدتها بود که صدای ناکوک از درون حزب کارگزاران به گوش میرسید اما هرباراعضای این حزب وجود هر اختلافی زیر سقف تکنوکراتها را انکار میکردند تا اینکه بعد از 25 سال غلام حسین کرباسچی ردای دبیرکلی حزب را از تن درآورد و جای خود را به حسین مرعشی داد؛ تغییراتی یکباره که بسیاری را شوک زده و متعجب کرد و حالا دیگر انکار اختلافات در بین فرزندان معنوی مرحوم آیت الله هاشمی کار سادهای نیست اما این ماجرا از کجا شروع شد و چرا به این تغییرات در راس هرم حزب رسید؟
استعفای دستهجمعی در حزب کارگزاران؛ واقعیت یا ...
ماجرای اختلافات در کارگزاران وقتی به اوج رسید که خبرها از یک استعفای دسته جمعی حکایت میکرد؛ چهارماه پیش زمزمه استعفای دسته جمعی از حزب کارگزاران به گوش رسید آن هم بعد از صحبتهای فرزانه ترکان درباره علت استعفایش از حزب؛ او در همان مقطع به برنا گفت: «من به دلیل زاویهای که با برخی سیاستهای حزب کارگزاران، خصوصا در انتخابات اخیر پیدا کردم از عضویت در حزب کارگزاران استعفا دادم. چند نفر از افراد صاحبرأی و بزرگان حزب هم علاوه بر من از عضویت در حزب کارگزاران استعفا دادند.»
ترکان با انتقاداتی که بیشتر شخص کرباسچی را نشانه میرفت گفت «اگر قرار باشد همیشه دبیر، رییس و کمیسیون سیاسی ما در اختیار همان افرادی باشد که ۲۰ سال قبل بود، نمیتوان تغییری حس کرد» او نسبتبه بیتوجهی برخی اصلاحطلبان به جوانگرایی انتقاد کرده و گفته بودد« باید اجازه بدهیم که ایدههای نو و جوانهایی که خلاق هستند بیایند و برنامه، کمک و راهکار ارایه بدهند.»
کمی بعدتر خبر استعفای طاهرنژاد نیز مطرح شد که او در واکنش به این خبرها عنوان کرد از شورای مرکزی استعفا داده نه عضویت در حزب. در این میان زمزمه های استعفای حسین مرعشی نیز شنیده شد اما این استعفا نیز تکذیب شد. زمزمه هایی که هرکدام حکایت از برخی اختلافات در این حزب داشت.
شکسته شدن سکوتهای سیاسی
بعد از آنکه غلامحسین کرباسچی در آخرین کنگره وارد گود رقابت برای کرسی دبیرکلی نشد و حسین مرعشی با اکثریت رای در این جایگاه قرار گرفت دیگر چیزی برای پنهان کردن باقی نمانده بود و همه از اختلافات درون حزبی کارگزارانیها با خبر شده بودند و حالا دیگر دلیلی برای ادامه پیدا کردن سکوت نبود و برای همین کرباسچی مهر سکوتش را شکست و به اتفاقات و اختلافات درون حزب پرداخت. او با اشاره به تغییر و تحولات اخیر به اعتماد گفت: « بالاخره همه مشکلاتی در احزاب وجود دارد و ما هم با بعضی اعضای حزب اختلافنظرهایی داشتیم. درواقع شخصا به بعضی تصمیمات و کارهایی که با عجله در حزب صورت گرفت، انتقاد داشتم. ازجمله در همین بحث کنگره، من معتقد بودم که نباید پیش از آنکه وزارت کشور لیست اعضای کنگره را تایید کنند، ضرورتی نداشت که برای انجام تغییر و تحول در ارکان حزب عجله کنیم.»
او ادامه میدهد: «من از گذشته هم این مسئله را درباره تغییر دبیرکل مطرح و تاکید داشتم که تمایلی به ادامه همکاری در مسیر کار اجرایی حزب ندارم و از 3 دوره قبل تا بهحال، با اصرار دوستان قبول مسوولیت میکردم. همچنین در آخرین کنگره پیش از این کنگرهای که اخیرا برگزار شد هم دوستان در جمع تعهد کردند که در دوره بعد یعنی همین دوره اخیر از من نخواهند که قبول مسوولیت کنم اما درمورد چگونگی اعلام این مسئله و نیز اینکه در چه زمان و تحت چه شرایطی باید این تغییر و تحول در حزب را انجام دهیم، اختلافنظرهایی وجود داشت. بدینترتیب که من معتقد بودم باید صبر کنیم تا هم وزارت کشور تکلیف کنگره و صلاحیت اعضای منتخب را روشن کند و بعد از آن، ما نسبتبه انتخاب دبیرکل و اعضای شورای مرکزی از میان افرادی که بنابه قانون ازسوی وزارت کشور به این منظور تایید شدهاند، اقدام کنیم. ضمن آنکه تاکید داشتم دوستان اجازه بدهند از مسائل حاشیهای که درپی برگزاری انتخابات ریاستجمهوری اخیر رقم خورد، فاصله بگیریم و پس از آن، در فضایی مناسب و نرمال این تغییر و تحول انجام شود. اما بعضی دوستان عجله داشتند که من این شیوه را نمیپسندم.»
این روایت کرباسچی درحالی مطرح می شد که برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که در صورت کاندیدا شدن کرباسچی احتمال رأی نیاوردن او بیشتر بوده است و انتقادات از او و مواضعش در حزب طی چندسال اخیر جدی شده است.
اختلافات در درون احزاب اصلاحطلب البته امری جدید نیست و همین چند وقت پیش نیز اختلافات در حزب اعتماد ملی از دیگر احزاب شناخته شده این جریان، کار را به جدایی از حزب کشاند.
«اعتمادملی» آینه عبرتی برای «کارگزاران»
سه سال پیش بود که اختلافات درون حزب اعتماد ملی و دو دستهگی میان حامیان «رسول منتجبنیا» و «الیاس حضرتی» اوج گرف اما بدون آنکه اقدام موثری برای حل و فصل این اختلافات صورت بگیرد به قول معروف موضوع استخوانی لای زخم به پیش رفت تا اینکه سال 97 کنگره حزب اعتمادملی به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد و در نهایت رسول منتجبنیا با تعداد دیگری از این اعضا از حزب اعتماد ملی استعفا دادند و یک حزب دیگر ایجاد کردند.
این قصه میتوانست دوباره تکرار شود البته این بار برای کارگزاران چراکه در نتیجه اختلافات تعدادی از اعضای کارگزاران از این حزب کنار کشیدند و آن طور که گفته میشد حتی افرادی مانند فائزه هاشمی که بارها در صحبتهایش از رویکرد کارگزاران انتقاد کرده بود دیگر در جلسات شرکت نمیکرد و از قضا بعد از تغییرات رخ داده به جلسات حزب بازگشته است.
از سوی دیگر احتمال انشقاق در حزب کارگزاران آنچنان در نزدیکی این حزب قرار داشت که حتی حسین مرعشی نیز تلویحا به آن اشاره میکند و به نوعی آخرین کنگره و تغییرات آن را سدی در برابر این انشقاق معرفی میکند و این موضوع را میتوان در بازگشت برخی چهرهها به جلسات حزب از جمله فائزه هاشمی به خوبی دید.
رتی برای «کارگزاران»
سه سال پیش بود که اختلافات درون حزب اعتماد ملی و دو دستهگی میان حامیان «رسول منتجبنیا» و «الیاس حضرتی» اوج گرف اما بدون آنکه اقدام موثری برای حل و فصل این اختلافات صورت بگیرد به قول معروف موضوع استخوانی لای زخم به پیش رفت تا اینکه سال 97 کنگره حزب اعتمادملی به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد و در نهایت رسول منتجبنیا با تعداد دیگری از این اعضا از حزب اعتماد ملی استعفا دادند و یک حزب دیگر ایجاد کردند.
این قصه میتوانست دوباره تکرار شود البته این بار برای کارگزاران چراکه در نتیجه اختلافات تعدادی از اعضای کارگزاران از این حزب کنار کشیدند و آن طور که گفته میشد حتی افرادی مانند فائزه هاشمی که بارها در صحبتهایش از رویکرد کارگزاران انتقاد کرده بود دیگر در جلسات شرکت نمیکرد و از قضا بعد از تغییرات رخ داده به جلسات حزب بازگشته است.
از سوی دیگر احتمال انشقاق در حزب کارگزاران آنچنان در نزدیکی این حزب قرار داشت که حتی حسین مرعشی نیز تلویحا به آن اشاره میکند و به نوعی آخرین کنگره و تغییرات آن را سدی در برابر این انشقاق معرفی میکند و این موضوع را میتوان در بازگشت برخی چهرهها به جلسات حزب از جمله فائزه هاشمی به خوبی دید.