3 سناریو از آینده مذاکرات وین/آمریکا بلوف میزند؟
به گزارش اقتصاد نیوز، سید حسین موسویان، دیپلمات سابق و از اعضای اسبق تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات هسته ای با انتشار یادداشتی با عنوان «ایران خواهان یک توافق هسته ای پایدار است. تنها با لغو تحریم های آمریکا می توان به این مهم دست یافت» در پایگاه تحلیلی میدلیست آی سه سناریوی احتمالی درباره مذاکرات وین را مشخص کرده است.
متفاوت با سال 2015
هشتمین دور مذاکرات ایران و پنج قدرت جهانی برای احیای توافق هستهای 2015 ایران موسوم به برجام از روز دوشنبه از سر گرفته شده است. در پایان دور قبلی مذاکرات، علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد ایران گفت که «پیشرفت خوبی» حاصل شده است. به گفته او »در ابتدا شرکتکنندگان اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) پیشنهادهای ایران را رد کردند، اما در نهایت با ادامه مذاکرات بر اساس پیشنویس ایران موافقت کردند».
به نوبه خود، مذاکره کنندگان اروپایی اعلام کردند که در آخرین روز مذاکرات، پیشرفت های فنی صورت گرفته است، اما این امر آنها را به جایی که مذاکرات در ژوئن ادامه داشت، نزدیکتر می کند. این بدان معناست که ما هنوز راهی طولانی برای بازگشت به برجام در پیش داریم و روند چندان خوب پیش نمی رود.
واقعیت این است که اقدامات دولت دونالد ترامپ در سال 2018 - در خروج از برجام و سخت کردن مجدد پیوستن به آن از نظر سیاسی برای ایالات متحده- منشأ اصلی پیچیدگیهای تلاشهای کنونی برای احیای برجام است. علاوه بر این، شرایط به طور قابل توجهی در مقایسه با سال 2015، زمانی که مذاکرات برجام اولیه به پایان رسید، تغییر کرده است.
تحریم های شدید اقتصادی
در سال 2015، قدرتهای جهانی به جامعترین توافق منع گسترش سلاحهای هستهای با ایران دست یافتند. ترامپ در حالی که ایران به طور کامل به برجام پایبند بود، از توافق خارج شد، و سخت ترین رژیم تحریم های اقتصادی را علیه ایران اعمال کرد.
از آنجایی که این تحریمها شامل تحریمهای ثانویه علیه هر شرکتی بود که با ایران تجارت میکرد، سایر طرفهای توافق نیز تا حد زیادی از اجرای تعهدات خود تحت قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل برای احترام به روابط تجاری عادی با ایران منع شدند. بر اساس برجام، اتحادیه اروپا و ایالات متحده موظف بودند از هرگونه سیاستی که علیه عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران خودداری کنند.
درسی که مردم ایران و حاکمان آنها از تجربه برجام گرفته اند این است که ایران هرگز نمی تواند به آمریکا اعتماد کند. حتی اگر ایالات متحده یک توافق بین المللی را امضا کند که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد تضمین شده باشد، باز هیچ ضمانتی وجود ندارد که ایالات متحده به تعهد خود پایبند باشد.
از این منظر و با توجه به ضررهای عظیمی که تحریمهای ثانویه آمریکا به اقتصاد ایران وارد کرده است -که حدود 1 تریلیون دلار تخمین زده میشود- قابل درک است که ایران از طرفهای غربی برجام درخواست تضمینهایی کند.
علیرغم خروج ترامپ از برجام در ماه مه 2018، ایران تا ماه می 2019 به طور کامل به تعهدات خود در برجام عمل کرد و امیدوار بود اتحادیه اروپا، روسیه و چین سازوکاری برای دور زدن ادامه تحریمهای ثانویه آمریکا ایجاد کنند تا ایران از مزایای اقتصادی ناشی از این توافق برخوردار شود.
وقتی این اتفاق نیفتاد، ایران نیز با استقرار سانتریفیوژهای پیشرفته و افزایش تدریجی سطح غنیسازی اورانیوم خود از حد 3.67 درصد مصرح در برجام به 60 درصد، شروع به زیر پا گذاشتن تعهدات خود در برجام کرد. به گفته بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران: بیش از 210 کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا 20 درصد داریم و 25 کیلوگرم 60 درصد تولید کردهایم، سطحی که هیچ کشوری به جز کشورهای دارای تسلیحات هستهای تولید نکرده است».
سه سناریو
به واسطه استراتژی فشار حداکثری ترامپ، ایران اکنون به یک کشور آستانه هسته ای با اورانیوم غنی شده کافی برای ساخت حداقل یک کلاهک هسته ای نزدیک شده است. اگر بتوان برجام را احیا کرد، این وضعیت می تواند به سرعت معکوس شود - شاید ظرف یک یا دو ماه. رقیق کردن یا صادرات ذخایر اورانیوم غنی شده 60 و 20 درصد و حذف سانتریفیوژهای پیشرفته می تواند به سرعت انجام شود.
با این حال، از ترس اینکه آمریکا بتواند دوباره همان تحریم ها را به بهانه هایی چون تروریسم، حقوق بشر، برنامه موشکی یا مسائل منطقه ای اعمال کند، ایران تمایلی به انجام این اقدامات ندارد. اگر تحریمهای مرتبط با این موضوعات اعمال شود، میتواند تمام فرصتهای اقتصادی را که برجام برای ایران ایجاد میکند، از بین ببرد. به همین دلیل است که ایران خواهان یک برجام پایدار است.
سه سناریو را می توان در آینده متصور شد.
اولین مورد آن چیزی است که بسیاری از مقامات اسرائیلی از آن حمایت می کنند: حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران در صورت شکست در احیای برجام. اما به نظر می رسد این یک بلوف برای فشار بیشتر بر ایران است. آمریکا تمایلی به راه اندازی جنگ جدیدی در خاورمیانه ندارد.
سناریوی دوم، در صورت شکست تلاشها برای احیای برجام، ادامه راهبرد شکست خورده فشار حداکثری ترامپ است: جنگهای تمام عیار اقتصادی، سیاسی و سایبری، همراه با خرابکاری از جمله تداوم حملات مخفیانه اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران و ترور مقامات و دانشمندان ایرانی. در این سناریو، ایالات متحده و اروپا احتمالاً برای تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران فشار خواهند آورد.
در این شرایط ایران احتمالا با خروج از برجام پاسخ خواهد داد. اگر آمریکا و اروپا پس از آن پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند تا قطعنامه های شش گانه تحمیلی علیه ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد را احیا کنند، ایران احتمالاً در خروج از معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) به کره شمالی خواهد پیوست.
سناریوی سوم و منطقی ترین آن، احیای برجام از طریق دیپلماسی است. در اینجا باید یک تمایز جالب قائل شد. در حالی که دولت ترامپ برجام را بهعنوان میراث باراک اوباما از بین برد، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید ایران – با وجود مخالفت با حسن روحانی، که ریاست مذاکرات برجام را برعهده داشت- به دنبال احیای آن است.
به طور خلاصه، تنها راه برون رفت از این بحران این است که آمریکا تحریمهای اقتصادی را که با آن ایران را تحت فشار قرار داده، بردارد و پایداری توافق را تضمین کند. اگر آمریکا این کار را انجام دهد، ایران به نوبه خود به طور کامل تعهدات خود ذیل برجام را به طور دائم اجرا خواهد کرد.