نقشه جدید آمریکا برای مجبور کردن ایران به توافق در مذاکرات وین /روایت رسانه شورای عالی امنیت ملی از روند مذاکرات
در این دور از گفتگوها که پس از توقف چندماهه مذاکرات وین و یک دور مذاکره غیر مستقیم میان ایران و آمریکا در دوحه قطر شکل گرفته، متن پیشنهادی «جوزف بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و ایدههای شکلی و محتوایی ایران که برای جمعبندی مذاکرات ارائه شده محور اصلی گفتگوها است.
بر خلاف آنچه در برخی رسانههای غربی عنوان شده، هیچیک از موضوعات باقیمانده قبلی که مانع انتفاع ایران از برجام شده از دستور کار هیأت ایرانی خارج نشده و ایدههای ارائه شده از سوی کشورمان نیز با هدف پیگیری و به نتیجه رساندن انتظارات ایران مطرح شده است.
در همین راستا؛ هیأت ایرانی در روز نخست این دور از گفتگوها دیدگاههای خود درباره چند موضوع باقیمانده را به طرف مقابل ارائه کرد.
اطمینان از باقی نماندن هیچ موضوعی برای تبدیل شدن به اهرم فشار بر ایران در آینده از جمله مهمترین مواردی است که هیأت ایرانی بر آن تأکید داشته، چه، برای جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نیست که برجام از طرف آمریکا و طرفهای غربی به گروگان ادعاهایی تبدیل شود که هیچگونه مبنایی ندارد و صرفاً با صحنهگردانی دشمنان ایران و با هدف اعمال فشار بر ایران مطرح میشوند.
به عنوان مثال؛ در خصوص موضوعات پادمانی که رفع آنها مبنایی کاملا مبتنی بر برجام دارد، طرفهای غربی اسفندماه گذشته تعهداتی دادند که اکنون با گذشت بیش از پنج ماه، نه تنها به آنها عمل نکردهاند که از قضا مسیری کاملا متضاد با آن تعهدات را دنبال میکنند.
این رفتار غربیها در عهدشکنی، صراحتا این گمانه را تقویت میکند که آنها در ادعای خود مبنی بر دستیابی به یک توافق قوی، پایدار و قابل اتکاء جدیت و حسن نیت نداشته و نه تنها حاضر به پذیرش الزامات یک توافق قوی نیستند، بلکه سعی میکنند ایران را زیر فشار روانی قرار داده و امتیازات بیشتری را کسب کنند.
طرف غربی در حالی در فضای رسانهای سعی در القاء زیادهخواهی طرف ایرانی دارد که موضوعات پادمانی اساساً امری جدا از برجام یا خواستهای اضافی از سوی ایران نیست و آنها در سال ۲۰۱۵ در متن برجام نیز تعهدی سیاسی برای مختومه کردن ادعاها علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران در شورای حکام آژانس ارائه کردهاند.
نکته اینجاست که طرف غربی با انواع ترفندها تلاش میکند با ابزارهای فرامذاکراتی، ایران را به پذیرش توافقی وادار کند که در آن موضوع انتفاع کامل کشورمان از برجام همچنان مبهم بوده و هیچ تضمینی نیز برای باز نشدن پروندههای ادعایی علیه ایران از سوی نهادهایی چون آژانس نیز وجود ندارد.
منطق ایران در این خصوص نیز کاملا روشن و مبتنی بر اصول مذاکره حرفهای با بده بستانهای متوازن است که طبیعتا توافقی مطلوب را بهدنبال خواهد داشت.
طرف غربی اگر مدعی تلاش برای حصول یک توافق قوی است باید با اتخاذ رفتاری مسئولانه، اراده خود را نه در خطابههای چندپهلوی رسانهای بلکه با ارائه تضامین مکتوب به اثبات برساند.
به بیان دقیقتر؛ ضلع غربی مذاکرات نمیتواند ضمن ادعای حل موضوعات و اجبار ایران به پذیرش توافق، موضوعات دیگری را به عنوان گروگان در اختیار گرفته و از آن به مثابه چماق استفاده کند، چه، تجربه نشان داده در چنین شرایطی، آنها به مجرد عبور از این مرحله در اولین فرصت، ساز جدیدی را کوک خواهند کرد و چنانچه قبلا هم رخ داده از همه ابزارهای خود برای کاهش اثرگذاری رفع تحریمها استفاده خواهند کرد.
اینکه کاخ سفید تاکنون از پذیرش منطق ساده اما اصولی مذاکرهکنندگان ایرانی سر باز زده، شاهدی بر عدم جدیت آنها در مذاکرات و حفظ اثربخشی سایه تحریمها حتی پس از توافق احتمالی است.
بدیهی است توافق احتمالی در مذاکرات جاری اگر منجر به دو اتفاق یعنی؛ «حذف هرگونه اهرم فشار علیه ایران در آینده» و «رفع پایدار و با ثبات تحریمها برای اطمینانبخشی به شرکای تجاری» نشود، به دلیل اینکه منافع ملت ایران را تضمین نمیکند، هیچ دلیلی برای تن دادن به آن از سوی تهران وجود ندارد.
بر این اساس؛ از آنجا که حضور هیأت ایرانی در وین با هدف دستیابی به توافق صورت پذیرفته، اگر طرف مقابل اراده واقعی برای حصول توافق داشته باشد، این امر در دسترس است.