سارق: نیاز مالی ندارم /می خواستم بین همسایه تاجرم و زنش اختلاف بیندازم تا همسرم زندگی او را توی سر من نکوبد

کدخبر: ۵۳۰۴۲۱
 2مرد ثروتمند از مدت‌ها قبل در یکی از مناطق شمال‌غرب پایتخت در همسایگی هم زندگی می‌کردند و باهم رفت‌وآمد خانوادگی داشتند. یکی از آنها کارخانه‌دار بود و دیگری در زمینه تجارت فعالیت می‌کرد اما از مدتی قبل اتفاقاتی رخ داد که باعث حسادت یکی از آنها به دیگری شد و در نهایت اتفاق عجیبی را رقم زد.
سارق: نیاز مالی ندارم /می خواستم بین همسایه تاجرم و زنش اختلاف بیندازم تا همسرم زندگی او را توی سر من نکوبد

به گزارش اقتصادنیوز روزنامه همشهری نوشت:

چند روز قبل  همسایه تاجر به اداره پلیس رفت و گفت به خانه‌اش دستبرد زده شده و بخشی از طلا و دلارهایش به سرقت رفته است.

وی توضیح داد: همراه همسرم به سفر رفته بودیم اما پس از بازگشت، با خانه‌ای به‌هم ریخته مواجه شدیم. دزدان وارد خانه ما شده بودند و بخشی از طلا و دلارهایم را که حدود 800میلیون تومان ارزش داشت، سرقت کرده بودند. اما نکته عجیب این بود که بخشی از طلاها سرجایش بود و از طرفی قفل درها سالم بود و به‌نظر می‌رسید که سارق کلید خانه ما را داشته است.

با این شکایت، گروهی از مأموران آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت تحقیقات خود را در این پرونده آغاز کردند. آنها راهی محل سرقت شدند و در بررسی‌ها مشخص شد که سرقت از سوی فردی آشنا صورت گرفته است؛ کسی که اطلاعات کاملی از زندگی مالباخته داشته و از همه مهم‌تر کلید خانه او را نیز در اختیار داشته است.

از سوی دیگر بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته ساختمان نشان می‌داد که در شب سرقت، هیچ فرد ناشناسی وارد ساختمان نشده بود و این یعنی سرقت از سوی یکی از همسایه‌ها رخ داده بود. اما مرد تاجر به هیچ‌کس مشکوک نبود و نمی‌دانست چه‌کسی به خانه‌اش دستبرد زده است.

دوربین مخفی

مرد تاجر پس از این سرقت تصمیم گرفت یک دوربین مخفی در خانه‌اش نصب کند تا اگر اتفاق مشابهی رخ داد، سارق را شناسایی کند. او درباره دوربین به هیچ‌یک از همسایه‌ها چیزی نگفت تا اینکه مدتی بعد سرقت دیگری رخ داد.

مرد تاجر یک شب به همراه همسرش به خانه یکی از بستگانش رفته بود و همزمان می‌توانست از طریق موبایلش، تصاویر دوربین مخفی خانه‌اش را هم چک کند. او در مهمانی بود که ناگهان در صفحه گوشی‌اش تصویر مردی نمایان شد که مخفیانه وارد خانه‌اش شده بود. او با دیدن چهره آن مرد شوکه شد. دزد آشنا مرد کارخانه‌داری بود که در همسایگی آنها زندگی می‌کردند و مدت‌ها بود که با هم رفت‌وآمد خانوادگی داشتند. مرد تاجر همان لحظه تلفن را برداشت و پلیس را در جریان قرار داد و مأموران با حضور در محل، سارق آشنا را سر بزنگاه دستگیر کردند.

متهم پس از دستگیری به اداره آگاهی انتقال یافت و در بازجویی‌ها اعترافات عجیبی را مطرح کرد و گفت: من هرگز مشکل مالی نداشتم و فقط می‌خواستم با انجام این سرقت، بین زوج همسایه‌ اختلاف بیفتد تا زندگی من آرام شود.

وی ادامه داد: من و همسرم از مدت‌ها پیش با مرد تاجر و همسرش رفت‌وآمد داشتیم. اما این اواخر هربار که دورهم جمع می‌شدیم، ‌دعوایی میان من و همسرم شکل می‌گرفت. چرا که همسرم مدام زندگی زوج همسایه و رابطه صمیمی آنها را به رخ من می‌کشید و هر کاری می‌کردم مرا با آنها مقایسه و تحقیرم می‌کرد. همین حسادت‌ها باعث شد که بین ما اختلاف بیفتد تا اینکه یک روز با هم درگیر شدیم و همسرم قهر کرد و به خانه پدرش رفت.

متهم ادامه داد:‌ برای بهتر کردن اوضاع تصمیم عجیبی گرفتم. با خودم گفتم که اگر زوج همسایه را وارد یک تنش کنم، حتما همسرم دست از حسادت‌هایش برمی‌دارد. برای همین یک شب به بهانه‌ای به خانه آنها رفتم و در فرصتی مناسب دسته کلید یکی از آنها را دزدیدم. سپس شبی که مرد همسایه و همسرش در خانه نبودند نقشه سرقت را عملی کردم. اما به‌شدت استرس داشتم و از ترس اینکه مبادا کسی برسد، بخشی از طلاها و دلارها را سرقت کردم و فروختم.

وی ادامه داد: فردای آن روز وقتی مرد همسایه را دیدم و سعی کردم ذهن او به سمت این موضوع سوق بدهم که شاید سرقت از سوی یکی از اقوام و فامیل صورت گرفته تا مرد تاجر به برادر همسرش و یا حتی خود همسرش شک کند. اما نقشه‌ام نگرفت و تصمیم گرفتم برای دومین بار سرقت را اجرا کنم تا ظن مرد تاجر به برادر همسرش برود اما این بار گیر افتادم.

وی گفت: من هیچ نیازی به پول ندارم و فقط می‌خواستم با این کارها، بین مرد تاجر و همسرش اختلاف پیش بیاید.

مرد کارخانه‌دار پس از اقرار به سرقت با قرار قانونی بازداشت شد و تحقیقات در این‌باره ادامه دارد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید