سیاست نتانیاهو در قبال ایران تغییر می کند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، اکنون که انتخابات به پایان رسیده، بنیامین نتانیاهوی پیروز، دشوار بتواند برخی از وعده هایش را عمل کند.
بن کاسپیت در مقاله ای برای المانیتور نوشت:
آن دولت دست راستی، که نتانیاهو وعده تشکیل آن را داده، دولتی اشتراکی با محافظه کارترین و واپسگراترین نیروهایی خواهد بود که در تاریخ اسراییل بر آن حکومت کرده اند. چنین دولتی با توافق گازی اخیر اسراییل و لبنان که نتانیاهو قول برهم زدن آن را داده، چه خواهد کرد؟ چه سیاست هایی را در برابر ایران دنبال خواهد کرد و با ۲۱درصد اقلیت عربِ اسراییل چه رفتاری خواهد داشت؟ همچنین با جامعه بین المللی از جمله با کاخ سفید و اتحادیه اروپایی که بیزاری خود از نتانیاهو را روشن ساخته اند، چه می کند؟
بعید است که نتانیاهو، توافق گازی با لبنان را عملا لغو کند... چرا که به رغم تبلیغات انتخاباتی در مشروعیت زدایی از این توافق، فهم ژئوپولیتیکی نتانیاهو سر جایش هست. او به خوبی می داند که این توافق برای اسراییل خوب است. می فهمد که لغو آن به امنیت ملی اسراییل، منافع اقتصادی، آینده استخراج گاز از مدیترانه و اعتبار آن آسیب می زند.
نتانیاهو همچنین از واکنش احتمالی واشنگتن در صورت آسیب دیدن این توافق، آگاه است؛ توافقی که دولت بایدن به سختی برای حصول آن میانجیگری کرد. بنابراین احتمالا از این توافق انتقاد خواهد کرد و از اصلاح آن سخن خواهد گفت اما آن را ملغی نمی کند.
اما پیش بینی سیاست نتانیاهو در برابر ایران، دشوارتر است. نتانیاهو این موضوع را مرتبا در مباحثات پشت پرده مطرح می کند. همدستانش می گویند که وی به محض ورود دوباره به دفتر نخست وزیری، این موضوع را کاملا در مرکز توجه قرار خواهد داد. اما چه کاری در این زمینه مانده که او انجام دهد؟ دولت کنونی اسراییل، مانع احیای توافق هسته ای قدرت های جهان با ایران، شده است کاری را که نتانیاهو، شش سال پیش به رغم همه تلاشهایش نتوانست انجام دهد، نفتالی بنت و یائیر لاپید موفق به انجام آن شدند.
در سیاست عملیاتی در برابر ایران هم، موردی نیست که نتانیاهو بتواند تعیین تکلیف کند. بنت پیش از این سیاست اسراییل را چرخش داد و آن را از تعهداتش به قدرت های جهانی آزاد کرد و اجازه داد که در داخل ایران عملیات انجام شود. نتانیاهو تقویت نظامی برای یک حمله احتمالی نظامی به ایران را رها کرد اما دولت بنت- لاپید آن را با اختصاص بودجه های چشمگیری احیا کرد.
اما در موضوع فلسطین، شرکای تندروی نتانیاهو، یعنی بن گویر و اسموتریچ، بی گمان هیچ سازشی نخواهند کرد. در این چندماه، فلسطینی ها در غزه و کرانه باختری چندین حمله به نظامیان و غیرنظامیان اسراییلی انجام داده اند. این دو عضو تندروی کنست که ۱۴ یا ۱۵ کرسی را در اختیار دارند، احتمالا سیاست تازه ای را بر نتانیاهو دیکته می کنند: به جای تلاش برای کنترل خشونت، برای تمایز میان تروریست ها و جمعیت عادی فلسطینی، شرکای نتانیاهو درخواست خواهند کرد که علیه ساکنان کرانه باختری، اقدامات شدیدی انجام شود. همین امروز صبح بود که بن گویر در توئیتی نوشت: "اکنون وقت آن رسیده که به آنها نشان دهیم چه کسی رییس است."
چنین رویکردی، استقبال از فاجعه است و آخرین دردسری است که نتانیاهو نیاز دارد. اما به نظر می رسد که او چندان چاره ای نداشته باشد. تنها راه چاره اش تشکیل دولت وحدت با لاپید یا بنی گانتز وزیر دفاع از اتحاد ملی است اما هیچیک از این گزینه ها هم، واقع بینانه به نظر نمی رسد.