با ناسزا گفتن به سلبریتی ها دنبال چه منفعتی هستید؟ /سلبریتی ها همین اند که می نمایند، شما همینی که می نمایید هستید؟/بدهکار آنها هستیم نه طلبکار!
به گزارش اقتصادنیوز، محمد مهاجری در کانال تلگرام خود نوشت:
با ناسزا و بدوبیراه گفتن به سلبریتیها دنبال چه منفعتی هستیم؟ اینکه از صبح تا شب بوق دست بگیریم که سلبریتیها بیسوادند، هنجارشکناند، مفتخورند، نمکنشناساند، خودپسند و خودپرستاند، چه سودی میبریم؟
چنان میگوییم آنها بیسوادند که انگار خودمان حکیم کامل و عقل کل هستیم! وانگهی مگر از سلبریتیها چه توقعی داشتهایم؟ قرار بوده آنها امام جماعت باشند؟ مصلح اجتماعی و ناصح مردم باشند؟ نجاتبخش مردم باشند؟ حلال مشکلات و مرهم زخمهای جامعه باشند؟ اگر چنین توقعاتی داشتهایم، خودمان را سر کار گذاشته بودیم. سلبریتیها خودشان چنین ادعایی ندارند و این کارکردها را در خود نمیبینند. این ما بودهایم که انتظارات بیجا درست کردهایم و چون برآورده نشده، خود را مجاز میدانیم که هرچه از دهنمان درآمد به آنها بگوییم.
ما نهتنها نباید طلبکار سلبریتیها باشیم، بلکه به آنها بدهکاریم! بله. بدهکار. چرا؟ چون هر وقت دلمان خواست از آنها استفاده ابزاری کردیم و وقتی به هدفمان رسیدیم، بیخیالشان شدیم.
سلبریتیها عالم خودشان را دارند. فالوورداشتن جذاب است، همین که وقتی چیزی مینویسند یا عکسی منتشر میکنند و هزاران نفر آن را لایک میکنند برایشان دلپذیر است. اگر مثلا فلان سیاستمدار یا وزیر یا وکیل یک هزارم بهمان سلبریتی فالوور ندارد، باید کار به حسادتورزیدن بکشد؟ باید آنها را درک کرد و با سبک زندگیشان آشنا شد. آنها مثل خودشان زندگی میکنند، فرهنگ و آداب خودشان را دارند و چهبسا با ما تفاوتهای زیاد داشته باشد.
واقعا چه اصراری است که از آنها اپوزیسیون بسازیم؟ و هلشان بدیم به سمت مخالفان نظام؟ و بعدش کاسه «چه کنم» دست بگیریم و دنبال علاج بگردیم؟ فرض کنیم که آنها بهسرعت تحت تأثیر جو قرار میگیرند و احساساتی میشوند. خُب این ویژگی که نباید تنمان را بلرزاند. اتفاقا این خصوصیت سلبریتیها از آنها میزانالحرارهای ساخته که میتوان آن را بهمثابه سیگنالهای بخشی از جامعه مورد توجه قرار داد.
همین که به سلبریتیها حمله میکنیم یعنی قبول داریم که تأثیرگذارند. خُب وقتی آنها و تأثیرشان را از بین بردیم، سلبریتیهای جدیدی داریم که مورد پذیرش بخشهایی از جامعه باشند؟ اگر عاقلانه و مدبرانه از سلبریتیها صیانت میکردیم، به جای ناسزاگفتن تحویلشان میگرفتیم و از احساساتشان برای منطقیشدن جامعه کمک میگرفتیم، خیلی کارها را میشد توسط آنها با هزینه کمتر انجام داد. سلبریتی مثل هر فرد دیگری در معرض خطاست. این هم قبول که به دلیل شهرت و محبوبیتی که دارد، خطایش ضریب میخورد. ما میتوانستیم با رفتار درست، خطاهای آنها را کاهش دهیم و در همان حال کارهای خوبشان را ضریب بدهیم. سلبریتیها در زیست معمولی و متعادلشان، همانگونه که در سه، چهار دهه گذشته شاهد بودهایم، پرخطا نبودهاند، هرچند همفکری و همسویی کامل نداشتهاند. آنها همیناند که مینمایند، آیا ما آنگونه که مینماییم، هستیم؟