اثر معکوس حمله پوتین به اوکراین بر حمایت از بشار اسد
به گزارش اقتصادنیوز روند جنگ در اوکراین، علاوه بر غلط از آب درآمدن نقشههای کرملین، پیامدهای دیگری را برای نقشآفرینی مسکو در عرصه بینالمللی داشته است. از جمله این پیامدها، نحوه حضور نیروهای روسی در خاک سوریه و حمایت از بقای حکومت بشار اسد است.
بخش مطالعات سوریه موسسه خاورمیانه نگاهی کرده است به تغییراتی که روسیه در ترکیب و تعداد نیروها و تجهیزاتش در سوریه، پس از شروع تهاجمش به اوکراین ایجاد کرده است. اکوایران این گزارش را در دو بخش ترجمه کرده که در اینجا بخش اول آن را میخوانید.
اسیر توهمات بیپایه
از زمان شروع مداخله مسکو در جنگ داخلی سوریه در اواخر سال 2015 و کمک به نجات حکومت رو به سقوط بشار اسد، کرملین به قدرت و توانمندی نیروهای مسلحش در برابر انقلابیون تازه مسلح شده سوری، بالیده است. این ماجرا به رهبران ارشد نظامی-سیاسی روسیه اطمینانِ بیپایهای داد که پیروزی سریع و آسان برایشان در اوکراین ممکن است. در عوض، طی چند هفته پس از آغاز تهاجم گسترده به اوکراین در 24 فوریه 2022 و نمایش ضعیف نیروهای مسلح روسیه، روسها دریافتند تصوری که طی جنگ در سوریه برای آنها ایجاد شده، غلط بوده است.
در واقع، «جنگ مورد علاقه فرمانده قوا» – آنطور که محافل نظامی روسیه از عملیات سوریه نام میبرند و به پوتین اشاره دارند - سالها بود که برای مسکو بدون دشواری پیش نمیرفت. یادآوری این نکته کافی است که موفقیت روسها در حمله به پالمیرا در مارس 2016 به سرعت با شکست آنها در منطقه «طبقه» جبران شد. زمانی که نیروهای روسی به شرق حلب یورش بردند، در پالمیرا شکست خوردند. پس از آن نیروهای ویژه اطلاعات نظامی و مزدوران روسی از شرکت خصوصی نظامی واگنر مجبور شدند برای بار دوم به پالمیرا حمله کنند.
بنابراین جای تعجب زیادی نداشت که پس از انباشته شدن مشکلات روسها طی بهار و تابستان در اوکراین، بسیاری از ژنرالهایی که به دلیل شکستهایشان از سمت خود برکنار شدند، همان کسانی بودند که قبلاً بالاترین جوایز و مدالهای دولتی را برای نقش خود در جنگ سوریه دریافت کرده بودند، اما زمانی که تهاجم روسیه به یک جنگ فرسایشی و طولانی تبدیل شد، کرملین فهمید که قادر به ادامه آن با ارتش زمان صلح نیست. در آن زمان اخباری در مورد کاهش قریبالوقوع حضور نظامی مسکو در سوریه منتشر شد. اغلب چنین گزارشهایی ماهیت گمانهزنی داشتند و تنها به واگذاری پایگاهها در سوریه به گروههای نزدیک به تهران اشاره میکردند. در هر صورت عوامل متعددی وجود دارد که ممکن است تغییراتِ حضور نظامی مسکو در سوریه و آینده آن را توضیح دهند.
بررسی احتمالات
تحلیل فعالیتها و مواضع روسیه در صحنه سوریه با این واقعیت که شدت درگیری در سوریه در میان همه طرفهای متخاصم، بهویژه بین حکومت و مخالفان، برای مدت زیادی رو به کاهش بوده، تا حد زیادی مبهم است. برای جلوگیری از تلفات، افسران روسی ترجیح دادهاند مشارکت خود در حملات حکومت سوریه علیه هستههای داعش در صحرای سوریه را محدود کنند، اما همزمان ارتش روسیه تمرینات رزمی در سوریه را در سال جاری لغو نکرد. به عنوان مثال، تمرینات مشترک نیروی هوایی سوریه و روسیه قبل از حمله به اوکراین در زمستان و هم در تابستان انجام شدند.
دومین عامل پیچیدهکننده تحلیل این است که ردیابی تعداد هواپیماهای روسی با استفاده از روشهای اطلاعاتی منبع باز (OSINT) آسان نیست. قابل ذکر است که پایگاه هوایی حمیمیم - مقر اصلی نیروهای هوایی روسیه در سوریه - دارای آشیانههای سربسته است که شمارش هواپیماها را با استفاده از تصاویر ماهوارهای خصوصی دشوار میکند. علاوه بر این، گردانهای هلیکوپتر نیروی هوایی روسیه در سراسر شبکه فرودگاههای نظام سوریه پراکنده شدهاند تا برای مثال بتوانند پشتیبانی هوایی از نیروهای اسد یا گشتهای روسیه-ترکیه را فراهم کنند. از زمان تهاجم به اوکراین، حداقل 30 گشت مشترک روسیه و ترکیه در نزدیکی کوبانی انجام شده است.
به طور کلی، فرماندهی روسیه در سوریه از تلفیقی از بسیاری از تجهیزات هوایی برای ادامه فشار بر مخالفان اسد در ادلب استفاده میکند. (بالگردهای Mi-8، Ka-52، Mi-35 و هواپیماهای Su-24، Su-34و Su-35) فقط در ماه سپتامبر، هواپیماهای روسی حداقل هشت حمله هوایی با شدتهای مختلف در این منطقه انجام دادند. ارتش روسیه همچنین سامانههای موشکی اسکندر و سامانههای موشکی چندپرتابی TOS-1A را در پایگاه حمیمیم مستقر کرده و همچنین به پروازهای تمرینی با بمبافکنهای Tu-22M3 با قابلیت حمل بمبهای هستهای در آنجا ادامه میدهد.
تغییرات در نیروها
با این حال، این بدان معنا نیست که جنگ در اوکراین هیچ تأثیری بر نیروهای روسیه در سوریه نداشته است. بلافاصله پس از آغاز درگیری در اوکراین، اسکادران هواپیماهای Su-25 همانطور که قابل پیشبینی بود از سوریه خارج شد. روسیه از مدتها پیش از این هواپیماها که نیاز به تعمیر و نگهداری کمی دارند برای پشتیبانی از نیروهای زمینی سوریه و روسیه استفاده میکرد. با این حال، عقبنشینی آنها تأثیر کمی بر تواناییهای ارتش روسیه داشته است.
از جمله تغییرات خبرسازتر، خروج یک مجموعه از سامانههای موشکی ضدهوایی S-300 در ماه اوت از سوریه بود. این سامانه در مصیاف (شمال غربی سوریه) مستقر بود و سوریها برای استفاده از آن آموزش دیده بودند. بر اساس یک روایت از رویدادها، خروج این سیستم از این کشور توسط ارتش روسیه برای تقویت دفاع هوایی کریمه انجام شد.
با این حال، شواهدی به نفع یک دیدگاه متفاوت وجود دارد. با توجه به روند طولانی و پرهزینه جایگزینی سامانههای S-300 پدافند هوایی روسیه با سیستمهای S-400 که سالهاست در جریان است، مسکو تعداد زیادی سامانه ضدهوایی S-300 در سراسر کشور در انبارها دارد. بنابراین این موضوع عجیب و غیرضروری به نظر میرسد که روسیه نیاز به جابجایی سامانه S-300 از جایی به دوری سوریه برای تقویت کریمه داشته باشد.
توضیح منطقیتر این است که ساختار تپهای در منطقه مصیاف - محل استقرار این سیستم - و افق کوتاه رادیویی، عملکرد S-300 را از نظر فنی دشوار میکند. در طرف دیگر ویژگی عملیاتی جنگندههای اسرائیل که در ارتفاعات بسیار پایین و با استفاده از مانورهای فریبدهنده بر فراز لبنان پرواز میکند، به طور مستمر منجر به شلیک اشتباه این موشکهای زمینبههوای گرانقیمت روسی میشدند. بنابراین نمیتوان این احتمال را رد کرد که با توجه به گسترش شبکه کارخانجات مهمات و موشک کشورهای همراه سوریه در خاک این کشور و احتمال بالاتر حمله هوایی جنگندههای اسرائیل به این شبکهها، مسکو ترجیح میداد برای پیشگیری از احتمال شلیک سهوی به هواپیماهای اسرائیلی و تشدید غیرضروری وضعیت در خاورمیانه، سامانه S-300 خود را به بهانه تقویت کریمه از سوریه خارج کند.