ضربه جنگ اوکراین به اقتصاد چین
به گزارش اقتصادنیوز، در شرایطی که با آغاز جنگ اوکراین تصور میشد پکن موضع قویتری را در حمایت از کارزار تجاوزگرایانه پوتین اتخاذ کند، با اینهمه دولت چین تاکنون رویکرد محتاطانهتری را در این زمینه در پیش گرفته و در پارهای موارد تهاجم مسکو را مورد انتقاد قرار داده است.
رابرت آ. منینگ، از اعضای برجسته مرکز استیمسون و برنامه استراتژی بزرگ و یون سان، مدیر برنامه چین در همین مرکز با انتشار یادداشتی در نشریه فارنپالیسی با اشاره به شکاف موجود میان مسکو و پکن به واسطه جنگ اوکراین اعتقاد دارند آمریکاییها درصدد هستند تا از نارضایتی فعلی چین از آثار جنگ پوتین در اوکراین، برای نزدیک شدن به پکن استفاده کنند.
اکوایران این مقاله تحلیل را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول این یادداشت را میخوانید؛
گشودگی مجدد پکن و واشنگتن از پنجره عقبی؟
ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد، اما هزینههای سیاسی و اقتصادی جنگ روسیه در اوکراین برای چین، اقتصاد متزلزل این کشور، واکنش عمومی علیه سیاست کووید صفر و عقبنشینی شی جینپینگ از این سیاست، ممکن است فضایی را برای همکاری میان آمریکا و چین باز کند.
از زمان آغاز جنگ، چین به صورت لفظی از روسیه حمایت کرده و اقدامات ناتو را مقصر جنگ جلوه داده است، اما از دادن هرگونه تعهد واقعی برای کمک به مسکو اجتناب کرده است. آن گونه که در غرب تصور میشود، معاشرت چین و روسیه، یک همدردی ساده بین دو حکومت استبدادی و ایدئولوژیک خواهان تغییر در نظم جهانی نیست. این یک اتحاد نتیجهگرا و تا حدودی معاملهگرایانه است، اتحادی که به ایالاتمتحده فرصتهایی را برای جدا کردن این دو از هم -حداقل در مورد مسائل خاص میدهد- و آمریکا تا به حال این فرصتها را از دست داده است.
سیگنالهای ناخوشایند پکن به مسکو
نخست، شی جینپینگ در سپتامبر گذشته در سفری به قزاقستان، یکی از جمهوریهای شوروی سابق، متعهد شد که «قاطعانه» از حاکمیت ملی این کشور حمایت کند، که در واقع یک تشر واضح به مسکو محسوب میشود. سپس در نشست سازمان همکاری شانگهای در همان ماه، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به طور علنی و بیسابقه به «سوالات و نگرانیهای» چین در مورد جنگ در اوکراین پاسخ داد.
در اوایل اکتبر 2022، چین در رأیگیری شورای امنیت سازمان ملل و مجمع عمومی در محکوم کردن الحاق دونباس به روسیه، به جای دادن رأی مخالف از رأی دادن امتناع کرد. پکن همچنین در آن زمان با هند همراه و خواستار پایان جنگ شد.
تلاش برای کسب رضایت دو طرف
این وقایع همراه است با تلاش پکن برای ترمیم روابط آسیب دیده دیپلماتیک خود با غرب. مقامات اتحادیه اروپا میگویند که پکن ادعاهای خود مبنی بر مقصر دانستن ناتو برای جنگ را کنار گذاشته و مقامات پکن مرتباً گفتهاند که چین استفاده روسیه از تسلیحات هستهای را غیرقابل قبول میداند.
چین در تلاش ناخوشایند و متناقض خود برای حفظ هر دو طرف، به طور مداوم حمایت خود از «حاکمیت و تمامیت ارضی» اوکراین را تکرار کرده است، اگرچه جای تردید زیادی برای «تعریف روسیه از قلمرو اوکراین» باقی گذاشته است. پکن از «همه طرفها» خواسته تا خویشتنداری کنند - از جمله روسیه که تهاجمش را موجه میداند - و از وضعیت کنونی اوکراین ابراز نگرانی کرده است.
با این حال، با وجود روابط اقتصادی و نظامی قوی با اوکراین قبل از شروع جنگ، چین تنها 3 میلیون دلار ناچیز به اوکراین کمک بشردوستانه ارائه دادهاست، و به طور همزمان رسانههای چینی جریانی دائمی از اطلاعات نادرست به نفع روسیه و بر علیه ناتو منتشر میکنند.
طاغیان نظم بینالمللی لیبرال
روسیه و چین بر اساس دیدگاههای مشترکشان در مورد نظم بین المللی در کنار هم قرار گرفتهاند، این عقیده که نظم جهانی به طور ناعادلانهای تحت سلطه دموکراسیهای لیبرال قرار دارد و در صدر آنها ایالات متحده است.
هر دو کشور به عنوان تهدیدهای ژئوپلیتیکی برای نظم بینالمللی لیبرال تلقی شدهاند و این موضوع طبیعتاً غرب و به ویژه ایالات متحده را به تهدید اصلی آنها تبدیل کرده است.
این نگرانیهای ژئوپلیتیکی مشترک، در سال 2014 پس از بحران کریمه که روسیه را منزوی کرد و چرخش دولت اوباما به سوی آسیا، که باعث تشدید نگرانی چین از محیط امنیتیاش شد، شتاب گرفت.
اول منفعت خود
اما با وجود این پیوندها، چین مانند سایر کشورها منافع خود را در اولویت قرار میدهد. و با وجود مسئله اوکراین، این منافع به طور فزایندهای در حال فاصله گرفتن از منافع مسکو هستند. چین از تهاجم روسیه به اوکراین- کشوری که روابط قوی در تجارت کشاورزی، فناوری نظامی و پروژه های زیرساختی با آن داشت- شرمگین و ناراحت شد.
زمانی که پوتین به این کشور حمله کرد، بیش از 6 هزار شهروند چینی در اوکراین زندگی میکردند. پکن، با زمان کمی که پس از هشدار مسکو داشت، مجبور شد یک عملیات تخلیه مفصل ترتیب دهد. مقامات چینی به طور خصوصی تائید کرده اند که برخی از افراد کشته شدهاند. این نشان میدهد که پوتین با شی در مورد آنچه در پیش است، صادق نبوده است، و ادعاهای مقامات چینی در خصوصی عدم اطلاعشان از وقوع جنگ را تا حدی تائید میکند.
ضربه جنگ به اقتصاد چین
جنگ پوتین در اوکراین به منافع اقتصادی چین ضربه زده است، آن هم در زمانی که اقتصاد این کشور با مشکل مواجه است. اختلالات ناشی از جنگ در اقتصاد جهانی، عوارض عمدهای برای برخی از بزرگترین بازارهای خارجی چین داشته است.
از آنجایی که چین بزرگترین وامدهنده به کشورهای در حال توسعه دچار مشکل است، افزایش قیمت انرژی، مواد غذایی و کودهای شیمیایی ناشی از جنگ در اوکراین و تحریمهای غرب، بازپرداخت وامهای چین توسط این کشورها را پیچیده کرده است و در نتیجه آن، مشکل بدهی عظیم خود چین نیز تشدید شده است.
تقویت ائتلافهای غربی
اوکراین ائتلافهای آمریکا را تقویت کرده است –کابوسی برای پکن- و روابط روسیه با کشورهای شوروی سابق را تضعیف کرده است که می ترسند هدف بعدی باشند و اکنون به طور فزایندهای علاقهمند به نزدیکی به واشنگتن هستند.
جنگ در اوکراین اعتبار سیاست خارجی چین را به عنوان یک قدرت بزرگ زیر سوال میبرد . در حالی که پوتین یک اخلالگر است و هرج و مرجی را که به نظم تحت رهبری آمریکا آسیب میزند، به عنوان موفقیت خود میبیند، پکن ترجیح میدهد نهادهای جهانی را به گونهای تغییر دهد که به سود منافع چین باشد. این یک تمایز مهم است که ایالات متحده باید در سیاستهایش لحاظ کند.