اهداف اسرائیل از حملات نظامی پهپادی در داخل ایران چیست؟
به گزارش اقصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که این حمله میتواند بخشی از استراتژی نتانیاهو در قبال ایران را نمایان سازد که سیاست خود را پس از انتخاب مجدد و تشکیل یک کابینه افراطی مقابله با تهدیدهای جمهوری اسلامی تعریف کرده است.
قدرتگیری دوباره نتانیاهو پس از یک دوره نسبتا متفاوت در سیاستهای امنیتی-نظامی اسرائیل در قبال ایران در دوره نفتالی بنت و یائیر لاپید، خرابکاری را به هسته سیاستهای منطقهای رژیم صهیونیستی بازگردانده است. نتانیاهو یک روز پس از انتخاب به عنوان نخستوزیر مجددا از خطر برنامه هستهای ایران و ضرورت مقابله با آن سخن گفت.
با توجه به سابقه اقدامات خرابکارانه وی در چند سال گذشته از جمله انفجار در تاسیسات نطنز، سرقت اسناد هستهای و ترور شهید فخریزاده این احتمال پررنگ است که وی مجددا بر سیاست ایران هراسی تاکید کرده و آن را به موضوع مشترک و رایزنی با مقامات دولت آمریکا، کشورهای اروپایی و دولتهای عربی قرار دهد. موضوعی که همزمان میتواند عامل برجسته کردن نقش او میان ائتلاف افراطی همپیمانانش باشد.
اینکه پیگیری چنین راهبردی منجر به تصاعد بحران در منطقه و حتی منجر به درگیر شدن مجدد آمریکا در منازعه منطقهای بشود، پرسش مهمی است که احتمال آن مجددا قوت گرفته است. بهویژه که ظهور متغیرهای جدید در روابط ایران و پایتختهای اروپایی هم باعث شده تا در مقطع کنونی اروپاییها همراهی بیشتری با سیاست فشار بر ایران از خود نشان دهند و این میتواند کار نتانیاهو را برای همراه کردن بخشی از این اتحادیه تسهیل کند. در واقع هدفگذاری اسرائیل این است که با بالا بردن سطح تنش با ایران و احتمال پاسخ تهران به این اقدامات، پای آمریکا را به میان آورد و چتر امنیتی آمریکا دوباره فعال شود.
مسالهای که روابط اسرائیل با کشورهای عربی را که در حال بازسازی روابط با ایران هستند، تحتالشعاع قرار دهد و مجددا مساله عادیسازی روابط عبری-عربی را به میان بکشد، این است که ایران باید چه سیاستی را در مورد این اقدامات انجام دهد که هم نوع پاسخ متوازن باشد و هم مطلوبیتهای راهبردی برای اسرائیل به دنبال نداشته باشد،
یکی به مساله آمادگی در داخل بازمیگردد و دیگری بازدارندگی در ارتباط با این رژیم را شامل میشود. در واقع ایران باید سیاستی را دنبال کند که در عین حالی که پاسخ متقابل را میدهد، همزمان این پاسخ نباید منجر به تصاعد بحران مطلوب اسرائیل شود.
تحلیلگران معتقدند مطلوبترین سیاست از سوی ایران این است که از طریق متحدان منطقهای خود نسبت به پاسخ متوازن به اسرائیل اقدام کند تا اینکه خود مستقیما پاسخ دهد.
علی عبدی، پژوهشگر ارشد مسائل فلسطین، درخصوص اهداف نتانیاهو برای بازگشت به سیاست خرابکاری به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: اهداف نتانیاهو در دوره جدید را میتوان ذیل چند مساله مطرح کرد: مساله اول به خود نتانیاهو بازمیگردد که به دنبال مطرح کردن خود و تبدیل سیاستهایش به رویکردهای اصلی در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی است. مساله دوم؛ منحرف کردن اعتراضات و فشارهای داخلی کنونی در رژیم صهیونیستی به سمت اولویت بخشی به تهدید جمهوری اسلامی ایران است و مساله سوم هم این است که از قِبل ایرانستیزی بتواند در منطقه با دولتهای عربی اجماع ایجاد کند و آن را به سطح نظام بینالملل هم گسترش دهد.
عبدی درخصوص پیامدهای این سیاست در ارتباط با ایران نیز گفت: اولویت نتانیاهو حرکت به سمت اجماعسازی علیه ایران است که ما باید برای آن سناریو داشته باشیم. مختل کردن و ناکام کردن مذاکرات هستهای نیز دیگر پیامدی است که در ارتباط با ایران مطرح است.
پیامد سوم نیز این است که دستورکار بینالمللی را به سمت اقدام نظامی علیه ایران متمایل کند.
چهارمین پیامد هم به مشروعیتبخشی به تروریسم علیه جمهوری اسلامی بازمیگردد که به هر اقدامی که از سوی اپوزیسیون خارج از کشور علیه ایران اعمال میشود، مشروعیت بخشد و در نهایت از چالشهای داخلی اقتصادی ایران برای تشدید تحریمها و کلید زدن دوباره اغتشاشات بهرهبرداری کند.
منصور براتی دیگر کارشناس مسائل فلسطین درخصوص سیاست خرابکاری رژیم صهیونیستی و تاثیر آن بر تصاعد بحران در روابط ایران و اسرائیل به «دنیای اقتصاد» گفت: همانطور که انتظار میرفت در پی بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت، سطح تنشها میان رژیم اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران در حال افزایش یافتن است. اگرچه حملات اخیر به کارگاه وزارت دفاع در اصفهان، تلفات انسانی و مالی و استراتژیک در پی نداشت، اما در عین حال نشانه آن است که رژیم اسرائیل در دوره نتانیاهو نیز همچون کابینه بنت - لاپید مایل به تداوم کارزار خرابکاری و حملات ایذایی درون مرزهای ایران است.
براتی افزود: درعینحال به نظر میرسد افزایش شدید سطح تنشها میان تهران و تلآویو با برنامه کلی کاخ سفید و جوزف بایدن، که خواستار «انجماد تنشها» در پهنه خاورمیانه است، چندان همخوانی ندارد.