متهم ردیف اول مسمومیتها هنوز مفقود است /کامیون سرگردان از دانشآموزان انتقام میگیرد؟
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه اعتماد نوشت:
از نهم آذر ماه سال گذشته تا امروز، در کنار افزایش روزانه شمار دانشآموزانی که با گزارش مسمومیت به بیمارستان رفتهاند، در کنار افزایش شمار مدارس و شهرهای درگیر، اظهارات مقامات مسوول و غیرمسوول، در کنار اضافه شدن شمار نهادهای اطلاعاتی که اعلام کردند موضوع را بررسی میکنند؛ تئوریهای مختلفی هم در توضیح اینکه در مدارس چه خبر است، اینجا و آنجا شنیده شده است.
بیش از 1300 دانشآموز و اولیای مدارس تاکنون با گزارش مسمومیت راهی بیمارستان شدهاند، اما هنوز حتی یک گزارش آسیبشناسی رسمی، یک گزارش نمونهبرداری از مدارس توسط پدافند غیرعامل یا حتی یک گزارش رسمی از کمیتههای متعددی که مسوول بررسی مساله شدهاند، منتشر نشده است. در چنین شرایطی، مسوولان و مردم، با ربط و بیربط مشغول تحلیل و ارایه توضیحات مختلف در مورد آنچه میتواند رخ داده باشد، هستند.
مسمومیت ناشی از مصرف؟
یکی از اولین توضیحاتی که در مورد مسمومیت دانشآموزان منتشر شد، ادعای مصرف مخدر یا کشیدن گل در مدارس بود. در هفتههای اول انتشار گزارشهای مسمومیت، به خصوص با درنظر گرفتن اینکه اسامی برخی مدارس در گزارشهای مسمومیت تکرار میشد و مدارسی که گزارش مسمومیت از آنها منتشر شده بود نزدیک به هم بودند، برخی کانالهای خبری در قم به نقل از منابع آگاه و غیرآگاه، دانشآموزان را متهم کردند علایمی که گزارش کردهاند به دلیل مصرف مواد مخدر یا کشیدن گل و سیگار بوده است. با درنظر گرفتن اینکه طبق اعلام دانشگاه علوم پزشکی قم، از دانشآموزانی که با شکایت مسمومیت به بیمارستانهای مختلف منتقل شده بودند، آزمایشهای کاملی گرفته شده است، ظن ارتباط بروز علایم مسمومیت با مصرف گل یا مخدرهای دیگر به سرعت رد شد. بعدا در مدارس دیگری در شهرستانهای دیگر، عده دیگری از مسوولان هم این ادعا را مطرح کردند که ممکن است دانشآموزان به دلیل مصرف ماده خاصی دچار علایم مسمومیت شده باشند. هیچ آزمایشی که چنین ادعایی را تایید کند از سوی مقامات بهداشتی در هیچکدام از شهرهای درگیر مساله مسمومیت دانشآموزان منتشر نشده است.
نشت گاز، آمونیاک، لولهها و سیستمها
گزارشهای مسمومیت همزمان با شدت گرفتن سرمای هوا در ماه آخر پاییز آغاز شده است. همین موضوع باعث شد به خصوص در گزارشهای اولیه، گمانهزنیهایی در مورد احتمال تاثیر انتشار گاز منوکسیدکربن از سیستمهای گرمایشی مدارس در بروز علایم مسمومیت دانشآموزان مطرح شود. در هفتههای اول انتشار گزارشهای مسمومیت، آتشنشانی قم هم اعلام کرد که در برخی مدارسی که گزارش مسمومیت داده بودند، ردی از نشت گاز منوکسیدکربن دیده شده است.
گمانهزنیهای دیگری در مورد انتشار آمونیاک و ربط آن به بروز علایم مسمومیت هم در هفتههای اول وجود داشت که توسط علوم پزشکی شهر قم رد شده و در شهرهای دیگر نیز تکرار نشده است.
زن عجیب، مرد غریب، آب آلوده و کوادکوپتر مسلح
در قم و بعدا در برخی دیگر از شهرهایی که گزارشهایی از مسمومیت داشتند، حرفهایی در مورد «حضور عامل انسانی» منتشر شده است. در یک نمونه، پدر یک دانشآموز از دانشآموزانی که در قم با علایم مسمومیت به بیمارستان فرستاده شدهاند، تعریف کرد که دانشآموزان ساعتی قبل از بروز علایم مسمومیت، زنی را دیدهاند که وارد مدرسه شده و چیزی را در منبع آب مدرسه حل کرده است.
در گزارش دیگری از یک مدرسه در اسلامشهر، شاهدان به رسانهها گفتند «چند نفر» که پوشش آنها جنسیتشان را پنهان کرده بود، وارد حیاط مدرسه شدهاند و سرایدار را کتک زدهاند و یک «گاز» (کپسول حاوی گاز) در مدرسه انداخته و فرار کردهاند.
نیروی انتظامی بعدا توضیح داد که تمامی فیلمهای موجود مربوط به مدارسی که در آنها گزارش مسمومیت اعلام شده را بررسی کرده اما اثری از ورود و خروجهای مشکوک به مدارس پیدا نکرده است.
در یک نمونه دیگر یک کاربر در توییتر ادعا کرد که حمله به مدرسه فرزندش با کوادکوپتر انجام شده است، او نوشته بود که بچهها دیدهاند که یک شیء پرنده بالای مدرسه پرواز کرده و یک «گاز» را به حیاط مدرسه انداخته است.
از آنجا که در تمام گزارشها به «مسمومیت تنفسی» اشاره شده، بعید است ادعا در مورد آلوده شدن آب مدرسه دقیق و درست باشد، در جاهایی که اشاره به «انداختن گاز در مدرسه» شده است هم پوکهای از کپسول حاوی گاز کشف نشده یا لااقل گزارشی در مورد کشف چنین پوکهای منتشر نشده است.
از آنجا که در قریب به اتفاق گزارشهای مسمومیت دانشآموزان، احساس مسمومیت از داخل کلاسها شروع شده است، احتمال «انداخته شدن گاز به حیاط مدرسه» بسیار دور از نظر است. حتی اگر موضوع لزوم پیدا شدن پوکه حاوی ماده مسمومکننده را هم نادیده بگیریم، برای مسموم کردن دانشآموزان در فضای باز، به مقدار قابل توجهی ماده موثر نیاز است که احتمالا باید رد قابل مشاهدهای از آن روی خاک یا دیوارهای حیاط مدرسه باقی بماند، چنین نمونههایی یا پیدا نشده، یا گزارشی در مورد پیدا شدن آنها منتشر نشده است.
بمب بد بو و شیطنت دانشآموزان، تئوری مورد علاقه نیروی انتظامی
فرضیه استفاده از بمب بد بو، اولینبار در قم منتشر شده است. دانشآموزان متهم شدند که قصد داشتند با «شیطنت» و بمب بدبو کلاسها را تعطیل یا وانمود کنند که مدرسه آنها هم درگیر مسمومیت شده است. بمب بدبو به عنوان متهم اصلی بروز مسمومیتهای تنفسی در دانشآموزان بعدها توسط صدا و سیما و بارها توسط پلیس مورد اشاره قرار گرفته است. در مواردی پلیس گزارش داده است که دانشآموزان را به دلیل خرید یا همراه داشتن بمب بدبو احضار کرده و به آنها تذکر داده است. گزارشهایی از ممنوع شدن خرید و فروش بمب بدبو، ممنوع شدن واردات بمب بدبو، کشف و ضبط انبارهای بمب بدبو و بازداشت فروشندگان بمب بدبو هم منتشر شده است.
بمب بدبو، یک وسیله شناختهشده شوخی و مردمآزاری است که ویدیوهای زیادی از استفاده از آن وجود دارد و به نام بادکنک بدبو هم شناخته میشود.
بمبهای بدبو علایم مسمومیت ایجاد نمیکنند و مشخصه مهم آنها «بوی ناخوشایند شدید» ی است که تولید میکنند. با وجود اینکه در بسیاری از گزارشهایی که صدا و سیما و پلیس منتشر کرده، این بمبها متهم اصلی هستند، شواهدی از استفاده از این بمبها در مدارس، مثلا تصویری از کیسه خالی بمب یا شیشه خردشده حاوی ماده موثر بدبو، تاکنون منتشر نشده است. علاوه بر این باید به خاطر داشت که در بسیاری از گزارشهای مسمومیت اثری از استشمام «بو» وجود نداشته است.
به نیتروژن، دومین گاز تشکیلدهنده هوا هم دستبند زدند!
اواسط اسفند ماه، رییس کمیسیون آموزش مجلس اعلام کرد که مقصر مسمومیت دانشآموزان، گاز نیتروژن است. نیتروژن بعد از اکسیژن مهمترین ترکیب هوایی است که تنفس میکنیم، اما در صورتی که مقدار قابل ملاحظهای از آن در هوا پخش شود، میتواند علایم مسمومیت ایجاد کند. نیتروژن بو ندارد، بنابراین میتواند در مورد برخی از گزارشهای مسمومیت که در آنها به استشمام بو اشاره نشده، مظنون اصلی باشد. مشکل فقط این است که آن مقدار نیتروژنی که بتواند یک کلاس یا یک مدرسه را آلوده کند، باید حتما توسط سیلندر نیتروژن به فضای بسته برده شود. باز کردن سیلندر و پخش کردن آن در هوا هم کار هر کسی نیست چون هوای ذخیرهشده در سیلندر تحت فشار است، در صورتی که توسط افراد غیر حرفهای باز شود ممکن است از دست در برود و موجب تخریب فضا شود. مقدار نیتروژنی که بتوان با آن یک کلاس را آلوده کرد، باید در سیلندر و با ماشین به مدرسه حمل شود و قطعا نمیتوان آن را پنهان کرد. علایم مسمومیت با نیتروژن مشابه علایمی است که دانشآموزان مسموم گزارش کردهاند، سردرد و تهوع و سرگیجه را بسیاری از عوامل مسمومیتزا تولید میکنند، اما احساس فلج عضلانی از مشخصههای مسمومیت با نیتروژن است و شاید همین مساله باعث شده بهرغم مساله حمل آن مقدار نیتروژن به مدارس، برخی تصور کنند که این ماده میتواند مسمومیتها را توضیح دهد.
به هر حال، با وجود اظهارنظر متکی به نفس رییس کمیسیون آموزش در این مورد، خیلی زود نمایندگان دیگر مجلس و همینطور مقامات بهداشتی تصریح کردند که نیتروژن عامل مسمومیت دانشآموزان مدارس نیست.
حدس وحشتناک، همان سم قدیمی برنج؟
در حالی که برخی گزارشهای مسمومیت مدارس بدون اشاره به استشمام بوی خاصی ثبت شده است، برخی دیگر از گزارشها به استشمام بویی شبیه بوی ماهی گندیده اشاره کرده است. ظن شیمیایی بودن عامل مسمومیت دانشآموزان باعث شده است که برخی از احتمال استفاده از «آلومینیوم فسفید» در مسمومیت دانشآموزان صحبت کنند. آلومینیوم فسفید همان ترکیب شیمیایی است که به عنوان قرص برنج هم شناخته میشود. گرچه تصویر کلی از این ماده، جامدی شبیه قرص است، آلومینیوم فسفید را میتوان به صورت پودری در بستهبندیهایی استوانهای هم خریداری کرد. خرید و فروش غیر صنعتی آلومینیوم فسفید در ایران ممنوع است، اما این به آن معنی نیست که نمیتوان این ماده را در بازار پیدا کرد. آلومینیوم فسفید بهشدت سمی است. یکی از دلایلی که باعث میشود به دست داشتن این ماده در مسمومیت دانشآموزان بدبین باشیم، تاثیر بسیار سریع و بسیار مهلک آن است. اما همزمان باید در نظر داشت که آلومینیوم فسفید را میتوان به صورت پودری روی زمین ریخت، این ماده به مرور در ترکیب با هوا به گازی سمی بدل میشود که عوارضی مانند سرگیجه، تهوع و احساس بیحسی در دست و پا ایجاد میکند.
بردن آلومینیوم فسفید به مدارس کار سختی نیست، حداقل آسانتر از بردن سیلندر نیتروژن یا پرتاب گاز به مدرسه با پرندههای قابل کنترل است. با این حال، با درنظر گرفتن اینکه این ماده شدیدا سمی است و تنفس مقدار مشخصی از آن میتواند باعث مرگ شود، اگر کسی چنین ریسکی کرده باشد و چنین مادهای را به مدرسهای برده باشد، احتمالا با یک عملیات تروریستی واقعی طرف هستیم. علاوه بر این، رد آلومینیوم فسفید را میتوان روی زمین، اشیای مدرسه و در آزمایشهای بالینی کسانی که با این ماده مسموم شدهاند مشاهده کرد. هنوز گزارشی در مورد دیده شدن فسفین، مادهای که در نتیجه ترکیب آلومینیوم فسفید با هوا تولید میشود و یکی از انواع گازهای شیمیایی است که به عنوان سلاح استفاده شده است، در آزمایشات دانشآموزان یا مدارسی که گزارش مسمومیت دادهاند منتشر نشده است.
کامیون سرگردان از دانشآموزان انتقام میگیرد؟
یکی از ایدههایی که به خصوص صدا و سیما به آن علاقه جدی دارد، نقش یک کامیون سرگردان در مسمومیت دانشآموزان مدارس است. اسفندماه و همزمان با بالا گرفتن گزارشهای مسمومیت، صدا و سیما در گزارشی مدعی شد که یک کامیون حاوی «نفتا» در چند شهر مختلف ازجمله پردیس، قم و بروجرد روبهروی مدارسی که گزارش مسمومیت دادهاند دیده شده است. کامیون توقیف شد و بعدا گفتند نگهبان پارکینگی که کامیون به آنجا هدایت شده هم دچار علایم مسمومیت شده است. با این وجود فرضیه دست داشتن نفتا، کامیون و راننده آن در مسمومیت دانشآموزان با سوالات جدی روبهرو است.
در گزارشهای صدا و سیما ادعا شده است که کامیون نفتا بیرون چند مدرسه که گزارش مسمومیت دادهاند قرار داشته است، گزارشهای مسمومیت همه از داخل کلاسها منتشر شده است و توضیحی وجود ندارد که چرا در فاصله بین خیابان تا کلاسهای درس، کسی بر اثر قرار گرفتن در مسیر بخارات نفتا دچار علایم مسمومیت نشده است. همین طور توضیحی وجود ندارد که بخار نفتا چطور از فضای باز گذشته، به فضای بسته کلاسها رسیده، در این فضا غلیظ شده و مسمومیت ایجاد کرده است.
اسپری فلفلی که در کف یک دست جا میشود، متهم مسموم کردن چهل و چند دانشآموز است؟
در برخی از گزارشهای مسمومیت دانشآموزان، به گاز فلفل اشاره شده است. مقامات در اصفهان و قزوین ادعا کردند که علت مسمومیت دانشآموزان اقلا در دو مدرسه، انتشار گاز فلفل در هوا بوده است. خبرگزاری فارس هم در گزارشی بر اساس مصاحبه با یک دانشآموز ادعا کرده است که دانشآموزان در یک گروه تلگرامی آموزش دیده بودند تا با انتشار گاز فلفل و الکل در مدرسه دیگران را تحریک کنند.
در یک نمونه ادعا شده است که چهل دانشآموز یک مدرسه در اثر قرار گرفتن در معرض اسپری فلفل دچار علایم مسمومیت شدهاند. اسپری فلفل به عنوان سلاح دفاع شخصی غیر کشنده شناخته شده است. خرید آن در شهرهای بزرگ غیر ممکن نیست، اما این افشانه، علایمی مانند بیحسی اعضای بدن ایجاد نمیکند. عوارض قرار گرفتن در معرض اسپری فلفل؛ التهاب و سوزش در چشم، دهان و بینی، حلق و ریه است و معمولا در مدت زمانی بین سی تا نود دقیقه از بین میرود، در کمتر مواردی ممکن است احساس سوزش و ناراحتی تا یک روز بعد هم وجود داشته باشد؛ اما تهوع و استفراغ در نتیجه قرار گرفتن در معرض اسپری فلفل بسیار نادر است. اسپری فلفل برای تاثیرگذاری، باید مستقیما به سمت چشم و صورت فردی که هدف قرار گرفته، پاشیده شود. برای مسموم کردن چهل دانشآموز با اسپری فلفل به تعداد زیادی اسپری نیاز است و نمیتوان با اسپری این تعداد از دانشآموز را مسموم کرد، باید از کسانی که ادعا کردند دانشآموزان به دلیل انتشار اسپری فلفل مسموم شدهاند پرسید این اتفاق دقیقا چطور میتوانسته رخ دهد؟
با وجود اینکه در یک مدرسه، یک دانشآموز به دلیل بردن اسپری فلفل بازداشت شده و طبق گفته مقامات به داشتن اسپری و استفاده از آن هم اعتراف کرده است، اسپری فلفل نمیتواند عامل اصلی مسمومیت دانشآموزان باشد.
عدهای هم اصرار دارند این یک جنگ شیمیایی است
یکی از کلیدواژههایی که با تناوب قابل ملاحظه در مورد گزارشهای مسمومیت دانشآموزان به کار گرفته شده است، «حمله شیمیایی» است. ادعای تروریستی بودن مسمومیتهای دانشآموزان مدرسهای اولینبار توسط نمایندههای قم در مجلس مطرح شده است، اما خیلی زود به یک ضد حمله علیه حکومت تبدیل شده و بسیاری تقصیر اصلی در این مورد را به گردن حکومت، دستگاههای اطلاعاتی و گروههای تندروی مذهبی انداختهاند. همزمان گروه دیگری هم بوده و هستند که گروههای تروریستی مانند منافقین را در این زمینه مسوول میدانند و معتقد هستند که یک شبکه به هم پیوسته از عناصر عملیاتی، در مسموم کردن دانشآموزان دست داشته و دارد. چه کسانی که تقصیر مسمومیت را به گردن نیروهای هوادار حکومت یا گروههای تندرو مذهبی میاندازند و چه کسانی که گروههایی مانند منافقین را در این زمینه مسوول میدانند، شاهدی بر ادعای خودشان ارایه نمیکنند.
پراکندگی مدارس و طیف مختلف علایمی که در دانشآموزان مسموم، دیده یا گزارش شده است، فکر کردن به یک دلیل واحد برای بروز مسمومیت در مدارس را دشوار میکند. اما به هر حال، جامعه روزنامهنگاری ایران، نیروی اطلاعاتی نیست که بتواند تروریستی بودن موضوع مسمومیت دانشآموزان را تایید کند.
کسانی که مدعی هستند گزارشهای مسمومیت در مدارس، ناشی از «حمله شیمیایی» است، به نمونههای استفاده از بشکههای حاوی مواد شیمیایی در جنگ سوریه اشاره و ادعا میکنند که بعید نیست این ترفند در ایران هم مورد استفاده قرار گرفته باشد. تنها سوالی که در برابر این گروه قرار دارد این است که مواد شیمیایی که حملههای مورد ادعا با آن انجام شده، چیست و آیا میتوان تصور کرد که سازمانی، با چنین گستردگی در کشور دارای نیروی عملیاتی باشد و بتواند بیش از هزار دانشآموز را مسموم کند اما هیچ ردی از خودش به جا نگذاشته باشد؟
کسانی که برای توجیه این ادعا به نمونههایی مانند قتلهای محفلی کرمان، اسیدپاشی اصفهان و شلیک با تفنگهای ساچمهای به زنان در اصفهان اشاره میکنند، توضیح نمیدهند که چرا تمام نمونههای پیشین در مدت زمان بسیار کوتاهی متوقف شده است، اما مسمومیت دانشآموزان بیش از چهار ماه ادامه پیدا کرده است و بهرغم دستور صریح و علنی مقامات، هیچ نهاد اطلاعاتی برای جلوگیری از آن دخالت نکرده است.