کنایه باهنر به شورای نگهبان/ مردم برای حضور در انتخابات دلسرد می شوند اگر.../ تداخل در نتایج صندوقهای رأی، حرام شرعی است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از مهر، محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی درباره انتخابات مجلس دوازدهم، مشارکت مردم در انتخابات و همچنین عملکرد دولت سیزدهم پرداخته است.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
با توجه به همه اتفاقاتی که در یکی دو سال اخیر شاهد آن بودیم، حضور مردم در این دور از انتخابات چه اهمیتی برای نظام حکمرانی دارد؟
مسأله مشارکت در انتخابات برای اداره حکومت و حکمرانی مطلوب، یک شاخصه بسیار تعیین کننده است؛ هرچقدر حکومتها بتوانند بر میزان رأی مردم کار کنند و با مدیریت خود این مساله را پیش ببرند، همراهی جامعه را برای خود ایجاد کرده و بنابراین در زمینههای مختلف موفقتر خواهند بود.
«مردم سالاری دینی»، «دموکراسی»، «جمهوریت» و سایر عناوینی که بر مبنای ایدئولوژیهای مختلف شناخته میشود به حضور و مشارکت مردم نیازمند است. بنا بر تجربه، هر چقدر که غلظت حضور مردم در این حکمرانیها بیشتر باشد نتیجه بهتر و موفقیتآمیزتری در انتظار آنها خواهد بود.
این مشارکت مردمی از چه زمانی در تاریخ حکمرانی جمهوری اسلامی برقرار شد؟
امام خمینی (ره) که نهضت عظیم انقلاب اسلامی را به راه انداخت، در اولین اقدام در تاریخ ۱۲ فروردین ۵۸ همهپرسی برگزار کرد و در اینباره فرمود: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». بنا بر فرمایش امام، ما هم به جمهوریت و هم باید اسلامیت نیازمند هستیم و باید هردوی اینها را داشته باشیم.
تعبیر زیبای دیگری نیز توسط مقام معظم رهبری در اینباره مطرح شد که فرمودند: «جمهوری اسلامی یک عبارت بسیط است» یعنی کسی گمان نکند که میتواند از این ترکیب یک واژه را بردارد و حذف کند یا یکی از آنها را از دیگری پررنگتر سازد. «جمهوری اسلامی» یعنی آرا و اراده مردم باید در چارچوب مسائل اسلامی بر کشور حاکم باشد.
حتی یکی از جملات معروف امام خمینی (ره) مربوط به اهمیت رأی مردم است…
بله؛ امام جمله معروفی دارند مبنی بر اینکه «میزان، رأی ملت است». یعنی باید ببینیم مردم در جامعه چه میخواهند و انتخابات نماد این حضور و اهمیت به خواسته مردم است.
میزان مشارکت و سهم مردم در انتخابات و تصمیمات یک کشور، شاخصهای پررنگ و حرفی تأثیرگذار است. زمانی که موضوع استقرار نظام جمهوری اسلامی مطرح شد، ۹۸ درصد واجدین شرایط رأی «آری» دادند.
بعد از آن نیز برای قانون اساسی، انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و سایر موارد رأیگیریهای متعددی برگزار شد. به طور میانگین در طول این ۴۰ سال، هر سال یک انتخاب برگزار شده است و مردم کشور، بالاترین مقامها و مسؤولان خود را از این طریق انتخاب کردهاند.
در حال حاضر مسؤول عالی مقامی در کشور نداریم که آرای مردم در انتخاب او اثر نداشته باشد؛ یعنی امروز مسئولان کشور یا به صورت مستقیم یا با یک واسطه توسط مردم انتخاب میشوند. وزیران، نمایندگان مجلس و رئیس جمهور و… با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند و برخی عناوین با یک واسطه انتخاب میشوند، همچون رهبری که توسط مجلس خبرگانی انتخاب میشود، مجلسی که مردم به اعضای آن رأی داده و آنها را برگزیدهاند.
چرا آمار انتخابات در حوزههای مختلف و در سطوح بالا، محل اظهارنظر و کارشناسیهای متعدد قرار میگیرد و اهمیت زیادی به خود اختصاص میدهد؟
حضور مردم در صحنه برای همه بسیار حائز اهمیت است. حضور، گاهی در رویدادهایی همچون «۲۲ بهمن»، «روز قدس» و حتی نماز جمعه به تصویر کشیده میشود و گاهی در پروسهای به نام «انتخابات» مورد سنجش قرار میگیرد.
انتخابات، نوعی از حضور مردمی است که تک تک افراد در آن شمارش میشوند، اما در سایر مصداقهای حضور مردمی، عدد و رقم دقیقی وجود ندارد و یک آمار کلی مطرح میشود.
آمار دقیق در انتخابات باعث میشود این جنس از حضور مردم اهمیت ویژهای پیدا کند؛ همچنانکه تمام دنیا به ویژه عالم سیاست و رسانه روی مساله «میزان مشارکت در انتخابات» حساب ویژهای باز میکنند.
با توجه به اینکه در حال حاضر حدود یک سال تا انتخابات فاصله داریم و شاید بتوان در این مدت مسائلی را اصلاح یا ایجاد کرد، فکر میکنید برای برگزاری یک انتخابات پرشور چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
برای آنکه مشارکت پرشور باشد، مردم باید حس کنند نتیجه انتخابات در نتیجه زندگی آنها اثرگذار است؛ جامعه باید بداند کسانی که در مقام مسئولیت میآیند و میروند در معیشت آنها مؤثر هستند. ایجاد چنین باوری میتواند در افزایش میزان مشارکت تأثیر بسزایی بگذارد.
شاهد بودیم وقتی نقش دولتها در مسائل مملکت افزایش پیدا کرد، میزان مشارکت مردم بیشتر شد، به طور مثال انتخابات دولت نهم و دهم و یا حتی انتخابات دوره هفتم و هشتم شور بیشتری داشت؛ به طوری که شاهد مشارکت بیش از ۷۰ درصد واجدین شرایط بودیم؛ چرا که جامعه در آن زمان آثار انتخاب یک رئیس جمهور یا مسؤول را در معیشت احساس کرده بود. بنابراین برای برگزاری انتخاباتی پرشور، مردم باید احساس تأثیرگذاری و نقش آفرینی را از سوی مسئولان خود دریافت کنند.
بخش مهمی از بیانات رهبری درباره راهبردهای انتخاباتی بود؛ برای عمل به فرمایشات رهبر انقلاب چه نکاتی را ضروری میدانید؟
مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت راهبردهای مهمی است که در انتخابات بعدی باید مدنظر قرار بگیرد. سلامت انتخاباتی یکی از این راهبردها بود. رأی مردم امانت است، رهبر انقلاب بارها بر این موضوع تاکید کردهاند و یادآور شدهاند که حفظ آرای مردم یک واجب شرعی است. قطعاً تداخل در نتایج صندوقهای رأی، حرام شرعی و قانونی بوده و خیانت در امانت محسوب میشود. مسؤولان باید آرای مردم را از هر آسیب و خطر عمدی یا سهوی احتمالی حفظ کنند.
همچنین بحث دیگری که درباره سلامت انتخابات مطرح میشود «خرید و فروش آرای مردم» است. رأی مردم نباید خرید و فروش شود؛ نباید بر اساس تهدید، با وعدههای پوچ، در پی تطمیعهای بیخود یا مسائلی از این دست جمعآوری شود.
انتخابات هم در مرحله تبلیغات باید از سلامت برخوردار باشد و هم در پروسه رأیگیری باید در امنیت کامل برگزار شود. همچنین کسانی که مدیریت صندوق آرا را بر عهده دارند باید افرادی امین باشند و در تمامی مراحل سلامت و امنیت لازم را برقرار کنند، برقراری سلامت و امنیت در انتخابات مهمترین وظیفه دولت و حاکمیت به شمار میرود.
برای افزایش میزان مشارکت مردمی چه راهکارهایی کارآمد خواهند بود؟
احزاب نیز باید فعالیت پرشور خود را داشته باشند و میزان نقشآفرینی خود را افزایش دهند. متأسفانه از آنجا که در ساحت سیاست، فعالیت حزبی نداریم نتایج سیاسی انتخابات کشور ظرف سه چهار ماه آخر رقم میخورد.
در تمام دورههای ریاستجمهوری گذشته نیز، ماههای آخر مشخص شد چه کسی ممکن است برنده شود. درحالیکه اگر نظام حزبی باشد میتوان پیشبینی دقیقتری داشت نه آنکه احتمال پیروزی درباره گزینههای متعددی مطرح باشد.
پیشبینی شما از انتخابات پیش رو یعنی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی چیست؟
انتخابات آینده اصلاً قابل پیشبینی نیست که چه کسانی چطور برنده خواهند شد یا جناحها چه خواهند کرد. اصولگرایان و اصلاحطلبان از همین حالا مذاکرات را درون خودشان آغاز کردهاند. نکته مهم آن است که فضای انتخابات باید کمی بازتر شود.
باید بدانیم «رقابت» شاخصهای است که مشارکت را در انتخابات افزایش میدهد. اگر افرادی به علت زور و فشار گروهی یا حتی با تصمیم شورای نگهبان یا سایر مسائل از چرخه رقابت حذف شوند، قطعاً بخشی از جامعه نسبت به حضور در انتخابات دلسرد خواهند شد و در این رویداد شرکت نخواهند کرد، در حالی که اگر قرار است انتخابات پرشور باشد باید رقابت جدی در آن ایجاد شود.
صلاحیتهای اصلی باید از سوی شورای نگهبان مورد بررسی قرار بگیرد و به آنها رسیدگی شود. نکته مهم آن است که تعیین سلامت افراد نباید به سلایق برگردد. نباید طوری باشد که بر اساس پسندیدن یا نپسندیدن یک فرد، درباره حضور او در عرصه رقابت تصمیمگیری صورت بگیرد.
مردم نباید احساس کنند انتخابات دو مرحلهای است که یک مرحله آن شورای نگهبان افراد را انتخاب میکند و بعد از آن نوبت به مردم میرسد که به فرد مورد علاقه خود رأی بدهند.
این فضای باز سیاسی که میگوئید چطور ایجاد میشود و آیا خط قرمزی دارد؟
ضروری است به آن رشد سیاسی برسیم که رقبای سیاسی خود را به رسمیت بشناسیم؛ اما اگر حزب یا عدهای بخواهند با نظام رقابت کنند پاسخ محکمی میبینند.
هیچ حکومتی در دنیا وجود ندارد که تضعیف نظام خود را تحمل کند. اگر در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا فردی کاندیدا شود و بگوید کمونیست هستم آنچنان با او برخورد کنند که از اقدامش پشیمان شود. با نظام نمیشود رقابت کرد!
اینکه میگویم فضا باز باشد به این معنا نیست که عدهای رقیب نظام شوند!
اما شاهد عبور از این خط قرمز هم بودهایم...
بله؛ متأسفانه در مجلس ششم و برخی موارد دیگر شاهد این مسائل بودیم. منظور از فضای باز سیاسی، میدان دادن به هنجارشکنان و فتنهگران نیست.
کسی که میگوید نظام و انقلاب و رهبری را قبول دارم اما برای مثال باهنر را قبول ندارم، این ایرادی ندارد. باید رقابت شود. اگرچه حزب ما از حجتالاسلام رئیسی دفاع جانانه کرده و الان هم دفاع میکند؛ شاید عدهای بگویند او را قبول نداریم؛ اما میتوانند در میدان رقابت حضور داشته باشند.
بنابراین معتقدم فضای انتخاباتی برای رقابت سیاسی باید باز شود تا سرمایه اجتماعی نیز افزایش پیدا کند. شورای نگهبان همچون همیشه باید به وظیفه خود و مُرّ قانون عمل کند.
با توجه به کاهش میزان مشارکت در انتخاباتهای اخیر، فکر میکنید نحوه تأیید شورای نگهبان تأثیر بیشتری در میزان مشارکت دارد یا عملکرد مسئولان قبلی؟
هر کدام از اینها وزنی درباره کاهش میزان مشارکت دارند. دوره گذشته عواملی همچون عملکرد دولت، برخی سختگیریها در فضای سیاسی، کرونا و بسیاری از موارد دیگر دست به دست هم دادند، اما نباید همه ماجرا را زیر یک بلیت بخوابانیم. باید همه مسائل را در نظر بگیریم و درباره هرکدام چارهای بیاندیشیم.
من نظارت استصوابی را کاملاً قبول دارم. نظارت استصوابی باید برقرار باشد و ما نیز از آن حمایت میکنیم، اما این نظارت باید در چارچوب قانون قرار بگیرد. شورای نگهبان تقصیری ندارد، یک ماه فرصت دارد و باید درباره باید ۱۵ هزار نفر قضاوت کند. در این فرصت کم یک سری اشتباه هم می شود.
قبلاً در مصاحبهها گفتم شاید به تعدادی از هشت هزار نفری که شورای نگهبان صلاحیت آنها را تأیید نکرده ظلم شده و از تعدادی هم که تأیید شدهاند تعدادی به اشتباه تأیید شدهاند. همه اینها به علت زمان محدود و ساختار نادرست انتخاباتی است که باید اصلاح شود.
به نظر میرسد مشکلات اقتصادی کشور قابلیت برطرف شدن در کوتاه مدت را ندارند؛ در فاصله باقی مانده تا انتخابات اسفند ماه مسئولان چه باید بکنند تا در افزایش مشارکت اثر مثبتی ایجاد شود؟
همانطور که میدانیم مردم دچار مشکلات معیشتی بسیاری هستند، این مشکلات باید حل شود یا دست کم امیدواریهایی درباره حل آنها در جامعه به وجود آید. وقتی رهبر انقلاب در نامگذاری سال جدید به مساله کنترل تورم و رشد تولید میپردازند دولت باید در این زمینه برنامههای عملیاتی دقیق داشته باشد.
عملکرد مسئولان، رقابتی بودن انتخابات، ایجاد فضای باز سیاسی، حضور انواع و اقسام گرایشهای سیاسی و همچنین ایجاد امیدواری در جامعه مبنی بر حل مشکلات معیشتی میتواند در افزایش میزان مشارکت انتخابات مؤثر واقع شود.
تجربه نشان میدهد عملکرد دولتها در میزان مشارکتهای انتخاباتی بسیار اثرگذار است.
عملکرد دولت سیزدهم و اثر آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
این دولت کارهای زیربنایی خوبی را شروع کرده که ممکن است هنوز در ذائقه مردم جا نیفتاده باشد. مثلاً بهبود فضای کسب و کار موضوعی بود که مدتها آن را دنبال کردیم و من شخصاً ۱۰ سال در پی آن بودم.
برای صدور مجوز، سیستم آنلاین و مجازی تهیه شد و دولت برای سیستمها و دستگاهها روزشمار تعیین کرد که به این سیستم بپیوندند. این اقدام بسیار خوبی بود. قبلاً یک متقاضی برای مجوز یک کسب و کار جدید باید ۲ سال در ادارات رفتوآمد میکرد ولی حالا در مدت ۲ ماه به او جواب مثبت یا منفی را میدهند. اگر پاسخ منفی باشد باید دلیل دقیق آن نیز به متقاضی اعلام شود.
رسیدگی به موضوع گردشهای مالی نیز اقدام خوبی از دولت سیزدهم بود. امروز اگر یک چک از فردی برگشت بخورد تمام حسابهای او بسته میشود. اینها کارهای زیربنایی خوبی است که سالها در انتظار آن بودیم.
برخی مسائل هم به سادگی قابل حل نیستند. کشور ما مثل خانوادهای است که سرپرست آن ماهیانه ۲۰ میلیون تومان درآمد داشته و زندگیاش را اداره میکند. اما وقتی ناگهان به او بگویند از ماه آینده به جای ۲۰ میلیون ۵ میلیون درآمد دارید همه زندگیاش به هم میریزد. در ایران چنین اتفاقی افتاده است. سالی صد میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم؛ اما تحریمهای ظالمانه درآمد نفتی ما را به شدت کاهش داد.
فارغ از موضوع انتخابات، راهحل برونرفت از این مشکلات را چه میدانید؟
تا وقتی میزان تولید بر مصرف در کشور سبقت نگیرد وضع همین است و گرانیها و بیثباتیها ادامه خواهد داشت. بعد از پیروزی انقلاب تولید کلان ۲.۵ برابر شده اما مصرف ۵ برابر شده است. مصرف همه کشور، از فرودستترین خانوادههای تحت پوشش امداد تا میلیاردرها و مرفهها، حدود ۵ برابر شده است.
برخی میگویند بعد از انقلاب، زمان مرحوم هاشمی یا دوره دوم محمد خاتمی اقتصاد و معیشت خانواده، خوب بود. اما آمارها سخن میگویند و مثلاً در حوزه خانوادههای بی بضاعت شاید کمیته امداد و نهادهای ذیربط الان ۵ برابر آن موقع دارند به این عزیزان کمک میکنند.
البته این شرایط تقصیر ما مسؤولان است. کشوری با تولید ناخالص داخلی ۴۰۰ میلیارد یورو هستیم؛ اما مثل کشور هزار میلیاردی زندگی میکنیم. مصرفگرایی بالاست و در مقابل هم معیشت و مطالبات نیز سنگین است. متأسفانه همه میگویند الان خیلی وضع بدتر از آن زمان است. اما مطالبات هم خیلی بالا رفته است. میزان رشد مطالبات از میزان رشد امکانات به مراتب بیشتر بوده است.