این گروه از والدین افراد خودشیفته را تربیت می‌کنند

چند لحظه با خود فکر کنید؛ زندگی در سایه فردی خودپسند برای شما چه معنایی دارد؟ چرا شما همیشه عاشق افرادی می‌شوید که به جز خودشان به کس دیگری فکر نمی‌کنند؟ آیا بسیار لذت می‌برید از اینکه نیاز به دریافت تحسین و تمجید اورا برآورده کنید در حالی که سزاوارش نیست؟ اگر شریک زندگی کنونی شما فردی خودشیفته است و شما همواره با چنین فرد یا افرادی وارد رابطه می‌شوید، با ما همراه باشید‎.

گاهی وقت‌ها در جلسه مشاوره مراجعه کننده اشاره می‌کند که هرگاه می‌خواهم موضوعی را با همسرم مطرح کنم، کمی گوش می‌دهد و سپس آن را به خوبی به موضوع دلخواه خودش ارتباط می‌دهد و دوباره شروع به صحبت می‌کند. من هیچ وقت احساس نمی‌کنم که واقعاً به حرفهای من گوش می‌دهد و موضوعات زندگی من برایش اهمیت دارد. در عوض اگر او را از جنبه‌های مختلف مثل آشپزی، تحصیل و زیبایی تحسین و تمجید نکنم، برایش بسیار ناراحت کننده است‌‎.

مثل اسفنج‎

‎فرد خودشیفته درست شبیه اسفنجی است که دوست دارد همه تحسین و تمجیدهای ممکن در اطرافش را به خود جذب کند. افراد نه فقط در زمینه عشق‌ورزی، بلکه در همه زمینه‌های دیگر، فقط به فکر خود هستند و هیچ‌گاه به ارضای خواست های طرف مقابل توجهی ندارند‌‎.‎

معمولاً در پاسخ به این سئوال که دوست دارد به گونه‌ای دیگر با او رفتار شود، عصبانی می‌شوند و ادعا می‌کنند که در هر زمینه‌ای بهتر می‌دانند که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. آنها همیشه این جمله خاص را به شریک خود می‌گویند که آیا تا به حال فکرش را هم می‌کردی که با فرد اعجاب‌انگیزی مثل من روبرو شوی؟‎

‎بدترین چیز در رابطه

معمولاً در ارتباط با یک فرد خودشیفته بدترین چیز در رابطه، احساسی است که طرف مقابل نسبت به خود پیدا می‌کند. معمولاتحت تاثیر رفتارهای او حس می‌کند فردی زشت بدون اعتماد‌به‌نفس و به درد نخور است‌‎.

تکبر و غرور‎

‎افراد دیگر به جز شریک زندگی، اگر با چنین رفتاری مواجه شوند، معمولاً تکبر و غرور را در رابطه می‌بینند. اما متاسفانه آن‌چنان این رابطه فلج‌کننده است که ممکن است شریک زندگی تا سالهای سال متوجه خودشیفتگی همسر خود نشود‌‎.

عدم همدلی

یک فرد خودشیفته اصرار زیادی به دریافت تحسین و تمجید از سوی دیگران دارد. او اهمیت فوق‌العاده زیادی برای خود قائل است و هیچگاه قادر به درک دیگران نیست‎.

خود بزرگ‌بینی و غلو‌

خودشیفتگی در واقع عشق افراطی به خود است که عشق به دیگران را تقریباً غیر ممکن می‌سازد. یک محبوب خودشیفته دچار خود بزرگ بینی می‌شود و با برداشتی غلو شده از توانایی‌ها و موفقیت‌های خود، هیچ فرصتی را در جذب دیگران از دست نمی‌دهد‌‎.

چطور تشخیص دهیم؟

اگر ویژگی‌ها و محسنات شما از سوی او نادیده گرفته می‌شود. شما در رابطه احساس خستگی مفرط می‌کنید. چرا که او دقیقا مثلِ یک کودک رفتار می‌کند. عزت نفسی بسیار شکننده دارد و عطش سیری ناپذیری به دریافت تحسین و توجه از خود نشان می‌دهد و اگر شما از این کار غفلت کنید، با اخم، قهر و پرخاش او مواجه می‌شوید‎.

فرد خودشیفته‎

‎او به طور دائم در مورد خودش لاف میزند و گزافه می‌بافد. در نظر دیگران فردی متکبر و ناخوشایند جلوه می‌کند. او تصور می‌کند فردی بسیار خاص و بی‌نظیر است. اغلب به بهترین پزشکان و آرایشگران مراجعه می‌کند که مهر تائیدی بر احساس بهترین بودن خودش بزند. در حالی که حس تکبر و فخر فروشی دارد، اتفاقاً دارای نقص شدید در برقراری رابطه صمیمانه با دیگران است. این نقص از عدم احساس همدلی او ناشی می‌شود او قادر به درک و فهم شما، احساسات، تجربه‌ها و تمایلات شما نیست‎.

حسادت

یک فرد خودشیفته همیشه نسبت به دیگران احساس حسادت می‌کند و اتفاقاً شاید تصور کند که دیگران نسبت به او حسادت می‌کنند. او همیشه با اشاره به نقاط ضعف و نقص دیگران برتری خود را ثابت می‌کند. معمولاً فردی است که به آسانی آزرده خاطر می‌شود. درست زمانی این آزردگی رخ می‌دهد که احساس عزت نفس کاذب او مورد تهدید قرار می‌گیرد‎.

احساس حمله

اگر کسی رفتارهای متکبرانه یا نیاز به تحسین و تمجید را در او زیر سوال ببرد، این حس را به او می‌دهد که مورد حمله و تحقیر واقع شده و به دنبال آن ممکن است بد‌اخلاقی، قهر، خشم، تحقیر و فحاشی از او سر بزند‌‎.

چطور یک فرد، خودشیفته می‌شود؟‌

دو نوع از والدین کودکی را تربیت می‌کنند که در بزرگسالی به فردی خودشیفته تبدیل می‌شود. در نوع اول، والدین به ستایش افراطی کودک می‌پردازند و در نوع دوم والدین نسبت به کودک خود بی‌توجه هستند. چنین کودکی احساس می‌کند که دو راه برای جبران دارد. یاس و ناامیدی و پناه بردن به خیال‌پردازی‌های خود بزرگ بینانه‎.