استالین با فرشته مرگ همکاری داشت!
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری آنلاین، نه تنها دیده شدن یوفو در آن زمان تبدیل به خبری داغ شد، بلکه هنوز هم هنگامی که گزارش دیده شدن شیء عجیبی در آسمان داده میشود، آن را با مورد راسول مقایسه میکنند.
ماجرا از این قرار بود که مردم منطقه راسول درنیومکزیکوی آمریکا، لحظاتی بعد از آن که صدای مهیبی را شنیدند از خانه های خود خارج شده وشیء پرنده ناشناسی را دیدند که سقوط کرده بود، خیلی زود این خبردرآمریکا پیچید و سیل خبرنگاران به سمت این منطقه که گفته می شد اجساد آدم فضایی ها از داخل شیء پرنده بیرون کشیده شده است به راه افتادند که پس از دریافت گزارشهای کشف یوفو توسط ارتش آمریکا، این خبر تیتر اول روزنامههای سال ۱۹۴۲ شد اما هنوز ۲۴ ساعت از انتشار آن نگذشته بود که خبر تکذیب شد و اعلام کردند چیزی که رویت شده، یک بالن اکتشافی بوده که در اثر حادثه سقوط کرده است.
وجود شاهدان عینی فراوان
در رابطه با پرونده راسول شاهدان فراوانی وجود دارد؛ تا جایی که یکی از افسران بازنشسته نیروی هوایی تاکید دارد، او اولین کسی بود که بشقاب پرنده را دید و خانمی به نام لیدیا اسلپی میگوید: «من در آن زمان در ایستگاه رادیویی کار میکردم.
ارتش به ما دستور داد که به هیچ عنوان صحبت از چنین موضوعی به میان نیاید و حتی پیکر مردان کوچک را که از داخل بشقاب پرنده بیرون آورده شده بود، به سرعت مخفی کردند.» پس از این ماجرا، اسناد و مدارک بسیاری به رسانههای مختلف فرستاده شد تا وجود چنین جرم آسمانی پرندهای اثبات شود، اما از آنجا که به نظر یوفوشناسان هیچ کدام به صورت رسمی سندیت نداشت، نمیشد بهطور کامل به آنها اعتماد کرد.
درمورد راسول کتابها و مقالات بسیاری نوشته شد و گفته میشود که این حادثه یکی از منابع اصلی تحقیقات درباره اجرام آسمانی پرنده است، زیرا در پرونده راسول دستور دولت مبنی بر پنهان کردن این جریان از عموم مردم و گواهی شاهدانی که با امضای خود این شهادت را به ثبت رساندهاند، به چشم میخورد.
هر چند سالها از ماجرای راسول میگذرد، اما این حادثه هنوز هم در شمار معروفترین داستانهای موجودات فضایی جای دارد و همچنان تئوریها و نظریههای بسیاری در این زمینه ارائه میشود. اما در این بین نویسندهای به نام آنی جاکوبسون ادعا کرده است که در ماجرای راسول هیچ موجود فضاییای وجود نداشت بلکه پای آلمانها و روسها در میان بود. این ادعا سروصداهای بسیاری در آمریکا به پا کرد و همه نظریههای پیش از خود را زیر سوال برد.
نظر عجیب و غریب
یکی از نظریههای عجیب و غریبی که در این مورد مطرح شده، این است که ماجرای راسول نقشهای از سوی جوزف استالین بود و آنی جاکوبسون با نوشتن کتاب «منطقه ۵۱، تاریخ بدون سانسور» که این نظریه مبنای اصلی آن بود سروصدای زیادی به پا کرد.
جاکوبسون پس از مصاحبه با یکی از کارمندان سابق منطقه ۵۱ در این کتاب آورده که استالین با الهام گرفتن از فیلم «جنگ دنیاها» به کارگردانی اورسون ولز، برای اینکه آمریکاییها را دچار ترس و وحشت کند و آنها فکر کنند که مورد هجوم فضاییها قرار گرفتهاند، دست به طرح چنین نقشهای زد.
اما در این بین یک مشکل بزرگ وجود داشت و آن اینکه برای واقعی جلوه دادن نقشه به موجود فضایی نیاز داشتند. از این رو استالین با دکتر جوزف مینگل - از دانشمندان نازی که به فرشته مرگ شهرت داشت و آزمایشات خطرناکی روی اسیران جنگی انجام میداد- تماس گرفت و در ازای دادن یک آزمایشگاه اصلاحنژادی به فرشته مرگ، از او خواست تا با آزمایشات مختلف موجودات عجیب و غریبی را شبیه آدم فضاییها خلق کند.
وقتی همه چیز برای اجرای نقشه آماده شد، جت جنگنده هورتون ۲۲۹ که آلمانها در پایان جنگ جهانی دوم آن را طراحی کرده بودند؛ ولی موفق به استفاده از آن نشدند، به پرواز در آمد. از آنجا که تا آن زمان هیچکس جت جنگنده را ندیده بود، استالین فکر میکرد که اگر هواپیما با سرنشینان عجیب و غریبش در خاک آمریکا فرود آید به هدفش خواهد رسید و مردم ایالات متحده دچار ترس و وحشت میشوند اما نقشه آنطور که انتظار میرفت، پیش نرفت.
هنگامی که هواپیما به پرواز در آمد به علت نامساعدبودن هوا، هواپیما در منطقه راسول نیومکزیکو سقوط کرد. همه میگفتند که بشقاب پرنده حامل آدم فضاییها سقوط کرده است و حتی سخنگوی پایگاه هوایی راسول نیز به کشف بشقاب پرنده تاکید کرد؛ اما چند ساعت بعد این خبر تکذیب شد.
هر چند استالین تا حدودی موفق به اجرای نقشه خود شد اما مقامات آمریکایی خیلی زود روی این ماجرا سرپوش گذاشتند تا خود به راز این معما پی ببرند. جاکوبسون درباره آنچه بعد از حادثه اتفاق افتاده، در کتاب خود آورده: «اجسادی را در کنار شیء پرنده متلاشی شده که هنوز نمیدانستند چیست، پیدا کردند.
اما آنها نه آدم فضایی بودند و نه خلبان. برای خلبان بودن خیلی کوچک بودند و هرکدام از آنها تقریبا یک ونیم متر داشتند. شکل این موجودات بسیار عجیب و غریب بود اما همه شبیه هم بودند با سرهای بزرگ و چشمهای غیر طبیعی.»
منبعی که جاکوبسون برای نوشتن کتاب خود بااو مصاحبه کرد، یکی از مهندسان بازنشسته صنایع دفاع آمریکا بود که در سال ۱۹۷۸ در منطقه ۵۱ مشغول به کار بود. بسیاری از پروژههای مخفی دولت آمریکا در آن زمان درمنطقه ۵۱بر عهده این کمپانی بود.