دو نگاه متفاوت به احیای روابط ایران و اعراب/ پشت پرده برنامه ریاض برای تنشزدایی
به گزارش اقتصادنیوز، در مراسم تشییع رئیسجمهور فقید ایران و هیات همراه در پی سانحه بالگرد در 30 اردیبهشت ماه، حضور برخی هیاتها در کشورمان شایان توجه بود. هیات چندنفره و سطح بالای عربستان سعودی به رهبری منصور بنمتعب بنعبدالعزیز دستیار ویژه پادشاه و عضو هیات وزیران، وزیر خارجه بحرین، امیر قطر، وزرای خارجه کویت و امارات و فرستاده ویژه سلطنت عمان از جمله مقامات عربی بودند که در این مراسم حضور یافتند.
این سطح از حضور این پرسش را مطرح کرده که آیا ممکن است شاهد تقویت روند تنشزدایی در دو سوی خلیجفارس باشیم؟ محمد خواجویی، پژوهشگر مسائل خاورمیانه در این رابطه به اقتصادنیوز گفت: «ما شاهد تغییر قابل توجه در روابط ایران و کشورهای عربی هستیم که یکی از نمودهای جدید آن حضور هیاتهای عالیرتبه کشورهای عربی در مراسم تشییع رئیسجمهور بود.»
خواجویی با بیان اینکه وقتی صحبت از روابط ایران و کشورهای عربی مطرح میشود، باید توجه داشته باشیم که در وضعیت روابط ایران با این کشورها تفاوتهایی وجود دارد، افزود:« کشورهایی هستند که سالها روابط دوستانه و نزدیکی بین ایران با آنها برقرار بوده است مانند عراق، لبنان، سوریه، قطر و عمان. مقصود از تحول در روابط ایران با کشورهای عربی، کشورهایی مانند عربستان و امارات و یا متحدان آنها نظیر بحرین، مصر و اردن است.»
به گفته این کارشناس، طی یک دهه گذشته روابط ایران با این کشورها، مشخصا عربستان سعودی و امارات دچار تکانههای شدید شد و حتی به سمت قطع روابط پیش رفت. به تبع آن، روابط ایران با کشورهایی که همسو با این کشورها بودند نیز متشنج شد و به سردی و بعضا قطع روابط گرایید.
سیگنال آشتی تهران و ریاض
پژوهشگر مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه از حدود یک سال و نیم پیش روند جدیدی آغاز شد، توضیح داد:« مهمترین اتفاق در این راستا، احیای روابط ایران و عربستان بعد از هفت سال قطع روابط بود. در اسفند 1401 با میانجیگری چین، تهران و ریاض آشتی دیپلماتیک کردند. البته پیش از آن ما شاهد ترمیم روابط ایران و امارات متحده عربی نیز بودیم. از آن زمان به بعد، مسیر احیای روابط ایران با کشورهای عربی، هموارتر شد؛ همچنانکه مذاکراتی بین ایران و مصر، ایران و بحرین و ایران و اردن برای احیای روابط انجام شد.»
وی افزود:«لذا اکنون در شرایطی هستیم که میتوان از تغییر و تحول چشمگیر در روابط ایران و کشورهای عربی سخن به میان آورد. اما در این خصوص نباید خیلی اغراق کرد.»
آغاز روند تنشزدایی
همچنین خواجویی توضیح داد: «اساسا احیای روابط بین ایران و کشورهای عربی را صرفا نباید در ارتباط با سیاست خارجی ایران با این کشورها ببینیم بلکه این اتفاق در ادامه یک روندی بود که از حدود 4 سال پیش یعنی ژانویه سال 2021 و اوایل دوره ریاستجمهوری جو بایدن در آمریکا آغاز شد.»
این کارشناس ادامه داد: «طی حدود 4 سال اخیر شاهد روند تنشزدایی بین کشورهای منطقه هستیم؛ از آن زمان تاکنون ما شاهد احیای روابط بین عربستان و قطر، ترکیه با امارات و ترکیه و مصر هستیم و احیای روابط ایران با این کشورها نیز به نحوی در ادامه روند تنشزدایی بین کشورهای منطقه قابل ارزیابی است. مبنای این تنشزدایی این است که طی حدود یک دهه و به طور مشخص از زمان انقلابهای عربی روند تحولات امنیتی به سمتی رفت که کشورهای منطقه احساس خطر کردند و احساس کردند که این روند میتواند به موجودیت آنها آسیب بزند. یعنی این کشورها وارد یک بازیای شوند که هیچ نتیجهای ندارد و ممکن است همه در این بازی بازنده باشند.»
خواجویی تاکید کرد: «به این دلیل مجموعه کشورهای منطقه که ایران هم بخشی از آن است به این جمعبندی رسیدند که باید از وضعیت آشوبزدهای که بعد از انقلابهای عربی در منطقه رقم خورد، عبور کنند و وارد مدلی از تنشزدایی در روابط شوند.»
باوجودیکه در یکی، دو سال گذشته عادیسازی روابط ایران با برخی کشورهای عربی را شاهد هستیم اما بعضا گفته میشود که نگاه دو طرف به احیای روابط یکسان نیست. محمد خواجویی توضیح داد: «ایران و کشورهای عربی با زاویه دید متفاوتی به احیای روابط نگاه میکنند. آنچه که برای ایران و مشخصا دولت کنونی مهم است، این است که از طریق احیای روابط با کشورهای عربی به نوعی تشخص و پرستیژ منطقهای ایران احیا شود؛ صرفنظر از اینکه روابط با کشورهای غربی به چه شکل است. به عبارتی با احساس خطری که در مورد انزوای ایران وجود دارد، مبنای احیای روابط از سمت ایران این است که بتواند کشور را از خطر انزوا دور کند و نوعی پرستیژ به آن بدهد.»
وی افزود: «به نظر میرسد دولت ایران میخواهد احیای روابط را به عنوان یک برگ برنده نشان دهد و بگوید که صرفنظر از اینکه ما با غرب چه نوع رابطهای داریم میتوانیم با این کشورها مناسبات نزدیکی داشته باشیم. بنابراین برای ایران مهمترین مسئله، پرستیژ و خروج از وضعیت انزوا است.»
این کارشناس در خصوص نگاه کشورهای عربی به بهبود روابط با ایران نیز به اقتصادنیوز گفت: «در مورد کشورهای عربی و مشخصا عربستان سعودی یا بحرین وضعیت متفاوت است. آنها با احیای روابط با ایران به نوعی تلاش دارند تهدیدات امنیتی علیه خود را کاهش دهند. به طور مثال در مورد عربستان شاهد هستیم جنگی که این کشور با یمن داشت، آسیبهای زیادی را به این کشور وارد و آن را وارد یک جنگ فرسایشی کرد.»
وی تشریح کرد: «یکی از مهمترین دلایلی که سعودیها را به سمت احیای روابط با ایران سوق داد این بود که آشتی با ایران باعث شود تهدیدات امنیتی علیه عربستان کاهش یابد. بنابراین بیش از آنکه این کشورها به دنبال یک رابطه ایجابی و همکاری بلندمدت و راهبردی با ایران باشند نوعی نگاه سلبی به این مسئله دارند تا از طریق توسعه و احیای روابط با ایران بتوانند تهدیدات امنیتی علیه خود را به گونهای مهار کنند. این نگاه و شرایط باعث میشود در آینده شاهد وضعیتی شکننده باشیم.»
اشتیاق نه، احتیاط
همچنین خواجویی درباره تفاوت وضعیت پرداختن رسانهها از سمت ایران و اعراب به احیای روابط پرداخت و توضیح داد: «در حال حاضر برخلاف وضعیت اشتیاقی که در ایران حتی در فضای رسانهای نسبت به احیای روابط وجود دارد، در فضای رسانهای و سیاسی کشورهای عربی به جای اشتیاق نوعی احتیاط وجود دارد. این احتیاط حتی در نوع سیاستورزی عربستان در قبال ایران نیز دیده میشود که تلاش میکند گام به گام حرکت کند. سعودیها هنوز سفارت خود را در تهران بازنکردهاند و سفیرشان در یک هتل مستقر است. این یک پیام دارد مبنی بر اینکه هنوز این کشور وارد وضعیت تثبیت شده احیای روابط با ایران حرکت نکرده و بسیار محتاطانه برخورد میکند.»
کارشناس مسائل خاورمیانه تاکید کرد: «در مذاکرات ایران و مصر نیز در خصوص احیای روابط همین وضعیت دیده میشود؛ یعنی برخلاف فضای اشتیاقگونهای که در ایران وجود دارد و تاکیدی که مقامات همواره درباره احیای روابط داشتهاند، در فضای مصر شاهد نوعی احتیاط هستیم. از سوی مصریها نیز صحبتهای مثبتی مبنی بر اینکه آنها نیز خواهان احیای روابط با ایران هستند مطرح شد اما نسبت به اینکه این روند چطور طی شود و سطح این روابط چطور باشد، کشورهای عربی با یک احتیاطی برخورد میکنند.»
خواجویی در واکاویی احتیاط برخی کشورهای عربی در نزدیک شدن به ایران توضیح داد: «مهمترین مسئله به تفاوت نگاه ایران و کشورهای عربی نسبت به مقولاتی مانند امنیت در منطقه مربوط میشود؛ اتکای کشورهای عربی به کشورهای غربی بویژه پیمانهای امنیتی آنها، یکی از حوزههای چالشبرانگیز در روابط ایران با این کشورها است. به طور مثال در حال حاضر بسیاری از کشورهای عربی منطقه، اتحادها یا پیمانهای راهبردی با ایالات متحده آمریکا دارند و بسیاری نیز در شرف قراردادهای جدیدی با این کشور هستند. این در شرایطی است که ایران رسما اعلام کرده که سیاست جمهوری اسلامی اخراج آمریکا از منطقه است.»
وی افزود: «این دقیقا همان وضعیتی است که ایران و این کشورها را میتواند به یک نقطه برخورد برساند. اساسا اتکای بسیاری از این کشورها به لحاظ امنیتی به ایالات متحده است و حتی بخشی از خاک خود را در اختیار این کشور قرار دادهاند تا نیروهایشان را مستقر کنند. لذا در برخی بزنگاهها ممکن است این روابط به سمت برخورد حرکت کند؛ یعنی ایران اقداماتی را علیه موقعیت آمریکا در منطقه انجام میدهد و این موضوع باعث اعتراض این کشورها میشود. زیرا احساس میکنند که این مسئله به امنیت آنها آسیب زده است.»
کارشناس مسائل خاورمیانه با بیان اینکه مسئله بعدی به سیاست ایران در قبال اسرائیل بازمیگردد، گفت: «یکی از محوریترین سیاستهای جمهوری اسلامی این است که مانع از به نتیجه رسیدن روند عادیسازی روابط کشورهای عربی و اسرائیل شود و صراحتا این موضوع را اعلام کرده است. این نیز مسئلهای است که میتواند ایران و این کشورها را به نقطه برخورد برساند. به این صورت که ایران الان متحدانی در منطقه دارد که اعلام کردهاند دشمن اسرائیل هستند و علیه این رژیم و عادیسازی روابط اقداماتی انجام خواهند داد. اگر قرار باشد این کشورهای عربی وارد احیای روابط با اسرائیل شوند و ایران نیز همین رویکرد را تداوم بخشد، ممکن است به یک برخورد ختم شود.»
نبود فلسفه احیای روابط
کارشناس مسائل کشورهای عربی همچنین نبود فلسفه برای احیای روابط کشورهای عربی با ایران را دیگر دلیل احتیاط اعراب در نزدیک شدن به تهران عنوان کرد و گفت: «یک سری از این کشورها سالها روابط شان با ایران قطع بود و اکنون ایجاد فلسفه رابطه، مسئلهای است که به راحتی امکانپذیر نیست. روابط ایران و مصر بیش از 4 دهه قطع شده بود. در طول این 40 سال هر دو طرف مسیر خود را پیمودهاند لذا اکنون اگر دو کشور بخواهند فلسفهای برای رابطهشان بچینند دشوار است. به عنوان مثال طرفین میگویند این همه سال روابطشان قطع بوده و قرابت جغرافیایی هم که ندارند، پس به چه دلیل باید روابط را از سر بگیرند و به یکدیگر نزدیک شوند. پیدا کردن این فلسفه و هویت برای بهبود مناسبات، امر بسیار دشواری است.»