مزاحمت در فضای مجازی به قیمت جان یک جوان تمام شد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از «ایران»، فروردین امسال وقوع یک درگیری خونین به مرکز فوریتهای پلیسی 110 اعلام شد.
پس از آن مأموران به محل درگیری که در یکی از خیابانهای شرق تهران بود، رفتند و با بررسیهای اولیه مشخص شد، مرد جوانی به نام کریم از ناحیه قفسه سینه با چاقو مجروح شده است که وی بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات وارده تسلیم مرگ شد.
با مرگ کریم، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند و در نخستین گام، سراغ شاهدان درگیری رفتند، همه افرادی که شاهد نزاع بودند مردی به نام هاشم را به عنوان ضارب کریم معرفی کردند. با مشخص شدن این موضوع پلیس متهم را ردیابی و بازداشت کرد.
وی بعد از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجوییهای اولیه به درگیری خونین اعتراف کرد و انگیزهاش را اختلاف بر سر مسائل ناموسی بیان کرد.
با اعتراف صریح متهم و بازسازی صحنه جرم و تکمیل تحقیقات، برای هاشم به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر قربانی به جایگاه رفتند و گفتند: ما به هیچ عنوان حاضر به گذشت و مصالحه نیستیم و تنها درخواستمان قصاص قاتل پسرمان است.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و در دفاع از خود گفت: من قبول دارم که با چاقو کریم را زدم اما قصدم کشتن او نبود.
قاضی از متهم پرسید: در اعترافاتت عنوان کرده بودی که اختلاف شما مربوط به روز حادثه نبوده در این باره توضیح بده؟
متهم جواب داد: بله. مقتول دوست شوهر دخترعمهام بود. در واقع من ابتدا با شوهر دخترعمهام به نام سعید اختلاف داشتم چون حدوداً 6 ماه قبل من در اینستاگرامم عکسی از خودم گذاشتم که سعید زیر عکسم چند پیام تمسخرآمیز گذاشت و باعث ناراحتی و عصبانیت من شد. به او اعتراض کردم و سر همین موضوع با هم اختلاف و دلخوری پیدا کردیم. اما حدود یک ماه قبل متوجه شدم مقتول که دوست سعید بود در فضای مجازی به خواهرم مریم پیامهای نامربوط داده و از او خواسته تا با او ارتباط برقرار کند.
به محض اینکه متوجه شدم به کریم زنگ زدم و با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردیم بعد هم از او خواستم دست از سر خواهرم بردارد.
متهم ادامه داد: روز حادثه دخترعمهام با من تماس گرفت و گفت میدانم با شوهرم اختلاف داری و از او دلخوری، بهتر است به خانه ما بیایی تا آشتی کنید و کدورتها برطرف شود، من هم قبول کردم و به آنجا رفتم اما ساعتی بعد از حضورم در خانه آنها دوباره کارمان با سعید به درگیری کشید.
دخترعمهام وساطت کرد و دعوا تمام شد اما خیلی عصبانی بودم، همان موقع که میخواستم از خانه آنها بروم کریم به آنجا آمد و با دیدن او از آنجا که چند هفتهای با او درگیری داشتم و کینهاش را به دل گرفته بودم از او بابت پیامهایی که به مریم داده بود توضیح خواستم که کریم به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را با چاقو زدم.
وقتی کریم روی زمین افتاد و دیدم خونریزی شدیدی دارد ترسیدم و بسرعت از خانه دخترعمهام فرار کردم تا اینکه چند روز بعد دستگیر شدم.
قاضی پرسید: یعنی روز حادثه برای درگیری با کریم به خانه دخترعمهات نرفته بودی؟
متهم گفت: من رفته بودم تا اختلافم با سعید را حل کنم. اگر کریم نمیآمد ا ین اتفاق نمیافتاد. باور کنید قصدم این نبود که او را به قتل برسانم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.