جزییات قتلی در غرب تهران؛ پیرمرد متهم به قتل: می خواهم در 66 سالگی ازدواج کنم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جامجم، تحقیقات جنایی درباره این پرونده از دی ماه سال ۱۴۰۲ و با کشف جسد مردی در کنار سطل زباله در غرب استان تهران آغاز شد. بررسیها نشان داد، این مرد در محل دیگری با ضربههای چاقو به قتل رسیده و قاتل جسد را داخل کیسهای پلاستیکی قرار داده و در کنار سطل زباله رها کرده بود.بررسیها نشان میداد، مقتول روی زمین کشیده شده و این احتمال مطرح شد که قتل در همان حوالی رخ داده و قاتل جسد را به آنجا منتقل کرده بود. به همین دلیل برای شناسایی هویت مقتول به تحقیقات محلی پرداختند که از این طریق هویت مرد ۶۰ ساله به نام فرهاد شناسایی شد. فرهاد همراه برادرزنش در همان حوالی زندگی میکرد.
این درحالی بود که پسر مقتول هم در تحقیقات گفت: امروز وقتی به خانه آمدم، داییام میثم در حال تمیز کردن خانه بود. سراغ پدرم را گرفتم که مدعی شد جایی رفته و چند روز دیگر میآید. درباره این کار از او پرسیدم که عنوان کرد در حال خانهتکانی است. به همین علت به داییام مشکوک هستم.احتمال قتل به دست میثم زمانی قوت گرفت که دوربینهای مداربسته هم نشان داد او در حال انتقال جسد به سمت سطل زباله است.
میثم بازداشت شد اما در تحقیقات منکر قتل شد و گفت: وقتی به خانه آمدم با جسد فرهاد روبهرو شدم و فقط آن را به بیرون از خانه انتقال دادم. با تکمیل تحقیقات برای میثم به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده، اولیایدم حضور نداشتند و پیش از این درخواست قصاص قاتل را مطرح کرده بودند.
سپس میثم در جایگاه ایستاد و در دفاع از خود گفت: من ۶۶ سال دارم و تا بهحال ازدواج نکردهام. اهل هیچ خلافی هم نبودم، حتی سیگار هم نمیکشیدم اما فرهاد سابقهدار و معتاد بود. پسر فرهاد مرا فریب داد و خانه مادریام را از من گرفت. بعد پدرش را به آنجا آورد تا زندگی کند. چند بار از او خواستم پدرش را ببرد اما گوش نمیداد. روز حادثه به خانه آمدم و با جسد فرهاد روبهرو شدم. یک نفر قبل از من وارد خانه شده و او را کشته بود. میدانستم اگر با پلیس تماس بگیرم من را به عنوان قاتل دستگیر میکنند. به همین دلیل جسد را از خانه بیرون برده و کنار سطل زباله رها کردم.
متهم به قتل ادامه داد: من مشکلی با فرهاد نداشتم که بخواهم او را بکشم. به پسر او مشکوک هستم، چون وقتی در آگاهی او را دیدم، ناراحت نبود. او به خانه ما رفتوآمد داشت و میتوانست وقتی خانه نبودم به آنجا بیاید و پدرش را بکشد. من میخواهم آزاد شوم و اگر شغلی پیدا کنم در ۶۶ سالگی ازدواج کنم. به همین خاطر از قضات درخواست بخشش دارم. در ادامه وکیل متهم به دفاع از او پرداخت و گفت: با توجه به جثه موکلم بهنظر میرسد او توانایی مقابله با مقتول را نداشته و نمیتوانسته او را به قتل برساند.
پس از آخرین دفاع متهم، قضات وارد شور شده و حکم به قصاص میثم دادند.