واکنش جمهوری اسلامی به حمایت شرق و غرب از مالکیت امارات بر جزایر سهگانه/ توطئه بزرگ در راه است
بعد از چین، روسیه و آمریکا، حالا اتحادیه اروپا هم جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را متعلق به امارات دانسته و با عباراتی بیسابقه، ایران را به اشغال این جزایر متهم کرده است.
رئیس جمهور چین و وزیر خارجه روسیه که طی یکسال گذشته چند بار با سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس همنوائی کردند، با این صراحت اعلام نظر ضدایرانی نکرده بودند. لحن آمریکا و اتحادیه اروپا تندتر و صریحتر است و آنچه در بیانیه اتحادیه اروپا آمده، نهایت وقاحت و نادیده گرفتن قوانین بینالمللی را نشان میدهد.
اینکه با صراحت اعلام شود این جزایر متعلق به امارات است و ایران آنها را اشغال کرده، نوعی پیشرفت در طرح توطئهایست که برنامهریزان در نظر دارند و با سرعت قابل ملاحظهای نیز توطئه خود را به پیش میبرند. به نظر میرسد دلارهای نفتی امارات و امتیاز دادنهای سایر شیخنشینهای جنوب خلیج فارس، برای جلب نظر اعضای اتحادیه اروپا کارساز بوده است، البته بهانههائی مانند جنگ اوکراین هم دخیل هستند.
موضع جمهوری اسلامی ایران، همانطور که از قبل مشخص بود و بارها اعلام شد، اینست که این سه جزیره بخش جدائیناپذیر ایران هستند و این قبیل فضاسازیها هیچ تأثیری در این موضع نخواهد داشت. شیوخ امارات و سایر شیخنشینها هم میدانند که ایران هرگز زیر بار این ادعای دروغین آنها نخواهد رفت و این را هم میدانند که تمام اسناد و مدارک نشان میدهند این جزایر متعلق به ایران هستند و ادعای امارات کاملاً موهوم و باطل است.
علت اینکه موضوع جزایر هرچند وقت یکبار مطرح میشود اینست که اربابان غربی سران مرتجع عرب برای در اختیار داشتن یک اهرم فشار به آن نیاز دارند و سران چین و روسیه نیز منافع خود را در آن جستجو میکنند. در واقع این یک بازی سیاسی است که قدرتهای غربی آن را به راه انداختهاند و در شرایط حساس کنونی نیز برای به فراموشی سپردن اشغالگری اسرائیل و سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان از آن بهرهبرداری میکنند.
نکته بسیار مهمی که در کنار این واقعیتها باید مورد توجه باشد اینست که جمهوری اسلامی ایران در انجام اقداماتی که تکلیف موضوع جزایر سهگانه و خود جزایر را یکسره کند، باید همت بیشتری نماید. در مورد خود جزایر، اجرای طرحهای عمرانی، تفریحی و حتی امنیتی از ضروریات است. در مورد یکسره شدن تکلیف جزایر باید کارهای حقوقی و دیپلماسی مستمر در سطح سازمان ملل با قوت و قدرت ادامه پیدا کند بطوری که هیچیک از دولتها اعم از اردوگاه شرق و اردوگاه غرب نتوانند مرتکب چنین تخلفاتی شوند.
مروری بر اقدامات شیوخ خلیج فارس در چارچوب شورای همکاری برای گرفتن تأیید از سران چین، روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا که همگی در سالهای 1402 و 1403 صورت گرفته، این نکته را روشن میکند که آنها با اطلاع از شرایطی که قرار است رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و تعدادی از دولتهای اروپائی انجام دهد و منطقه خاورمیانه را به آشوب بکشاند، درصدد داغ کردن بازار موضوع جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس برآمدند.
هدف مشترک این شیوخ و اربابانشان اینست که علاوه بر جلب توجه افکار عمومی به این موضوع برای سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیم صهیونیستی، از آشفتگی منطقه برای تثبیت ادعای پوچ خود استفاده کنند. مسئولان سیاست خارجی کشورمان باید ضمن انجام وظایف خود برای خنثی کردن توطئه مشترک شیوخ و حامیانشان، اجازه ندهند موضوع جنایات رژیم صهیونیستی تحتالشعاع قرار گیرد. احتمالاً بخشی از توطئه اینست که اگر ترامپ در آمریکا به ریاست جمهوری برسد، درباره جزایر سهگانه ایرانی همان کاری را انجام دهد که درباره جولان انجام داد. از دیوانهای مثل ترامپ، چنین کاری بعید نیست. بنابراین، دستگاه دیپلماسی ما باید برای موضوع جزایر حساب ویژهای باز کند تا بتواند خوابی که برای آن دیدهاند را آشفته نماید.