دولت حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد کسری دارد/ سانسور نام بازرگان و فریاد اعتراض شورای شهر/روزگار تلخ محروم ترین اجاره نشین ها
به گزارش اقتصادنیوز مراسم تشییع آیتالله یوسف صانعی از مراجع تقلید، نشست سران سه قوه در دفتر رئیسجمهور، مسائل مرتبط با بورس تهران از مهمترین سوژههای مشترک بسیاری از روزنامههای امروز بود.
آرمان ملی عکس اول خود را به مراسم تشییع آیتالله صانعی اختصاص داده و نوشته است:«سیل مردمی برای تشییع فقیه نواندیش»این روزنامه در تیتر اول خود نیز آورده است:«بازار ارز منتظر شوک برگشت»
آفتاب یزد در تیتر اصلی خود نوشته است:«جدل پاستورو بهشت بر سر بازرگان» این روزنامه همچنین با انتشار کاریکاتوری از رحمانی وزیر پیشین صمت وقیمتها دیگر این پرسش را طرح کرده است؟: مشکل رحمانی بود؟
ابتکار در عنوان عکس اول خود خبر داده است؛ اقتصاد محور اصلی جلسه سران سه قوه
اطلاعات در تیتر اول خود به اظهارات حسن روحانی در مراسم افتتاح دانشگاهها اشاره کرد وبه نقل از او نوشته است:«دانشگاه بهترین فضا برای نقد حاکمان و حکومت»
ایران ارگان دولت عکس یک خود را به میزبانی روحانی از رئیسی و قالیباف اختصاص داده است.
جوان در تیتر اول خود آورده است:قالیباف: شرکتهای دولتی پولی که از بورس خارج کردند برگردانند!
رسالت هم در تیتر اول خود پیشبینی کرده است:پایان حکومت دلار نزدیک است!
همشهری تیتر اول خود را به ماجرای ممانعت از اعطای حقپخش زنده مسابقات تیمهای ایران درلیگ فوتبال آسیا اختصاص داده و نوشته است: تحریم به تماشای فوتبال رسید!
شرق؛ باهنر: دولت حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد کسری دارد
شرق گفتوگوی مفصلی با محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا داشته است. او در این مصاحبه تاکید میکند:من حتما در انتخابات 1400نیستم تا خیال بقیه کاندیداها راحت باشد که رقیبی به نام باهنر ندارند. باهنر در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد:
الان ادارهکردن کشور واقعا خیلی سخت است، بودجه عمومی دولت ٤۰ درصد است ولی ما مطلع هستیم که دولت حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد کسری دارد. کسری بودجه دولت، یعنی دولت بیستوپنجم ماه که میرسد فقط دغدغه دارد که چطور حقوق کارمندان را بدهد یا یارانهها را چطور به حساب واریز کند، یا کمکمعیشتی را چه کند. گرفتاریهای دولت زیاد است البته کمی بیانگیزگی هم هست و خلاصه وزرای دولت هم به اندازه بنده پیر و قدیمی و کمحوصله هستند و این مشکلات را دارند ولی الان ادارهکردن کشور خیلی سخت است و همه باید دست به دست هم کمک کنند تا مشکلات حل شود.
دنیایاقتصاد؛ جزئیات طرح مجلس برای «خانهاولی»ها
دنیای اقتصاد در تیتر نخست خود به برنامههای نمایندگان در حوزه مسکن میپردازد. این روزنامه مینویسد: طرح مجلس برای رکودزدایی از بخش مسکن با سه هدف مشخص و چهار ابزار عملیاتی بهزودی در صحن تشریح میشود. جزئیات اولیه این طرح حکایت از تمرکز غالب سیاستها بر «تحریک عرضه مسکن» برای خانهاولیها دارد. هر چند اولین اقدام دولت بعد از تصویب طرح، «نیازسنجی دوباره در بازار مسکن برای شناسایی جمعیت متقاضی موثر خانه» تعریف شده است، اما فعلا در طرح، بر «ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی طی ۴ سال» تاکید شده است. منابع لازم برای تحریک بازار ساختوساز قرار است از سه محل «بازگشت اقساط وام مسکن مهر، درآمد حاصل از مالیات بر عایدی املاک و همچنین تخصیص ۲۵ درصد تسهیلات شبکه بانکی به بخش مسکن» تامین شود. طراحان این طرح بهدنبال امهال خط اعتباری مسکن مهر برای ۱۰ سال دیگر - علاوهبر امهال تا ۱۴۰۲ - هستند. محتوای طرح ۸ اقدام برای رونق بازار مسکن در نظر گرفته است. با این حال بررسیها نشان میدهد حلقه آخر فرآیند رونق پایدار در بخش مسکن یعنی متقاضیان مصرفی خرید، سهم چندانی از تسهیلات پیشبینیشده ندارند.
کیهان؛ تن به تدبیر نمیدهند و نسخه تحقیر میپیچند
کیهان در سرمقاله خود به قلم امیرحسین قاضیزاده هاشمی نایبرئیس مجلس با عنوان«خاک بیتوجهی روی سند تحول آموزش و پرورش» به انتقاد از متولیان آموزشوپرورش میپردازد.
این روزنامه در تیتر اول خود با عنوان «تن به تدبیر نمیدهند و نسخه تحقیر میپیچند» به بهانه یک یادداشت به انتقاد تند از کلیت یک حزب اصلاحطلب پرداخته است. در بخشی ازاین نوشته آمده است:هفته نامه اصلاحطلب صدا- ارگان رسانهای حزب اتحاد ملت(تابلوی جدید حزب منحله مشارکت) در شماره جدید در مطلبی با عنوان «ناسیونالیسم وارونه» با تمجید از دیدار تحقیرآمیز اخیر رئیسجمهور صربستان با ترامپ نوشت:«آیا اقداماتی از جنس کنش رئیسجمهور صربستان را باید مایه شرمساری او دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده در مقابل همتای آمریکایی خود نشسته است؛ اگر منافع صربستان چنین اقتضایی کند، باید اقدام رئیسجمهور این کشور را تمسخر کرد یا باید آن را عقلانیتی سیاسی خواند؟! رئیسجمهور صربستان در بلندمدت سیاستمداری خواهد بود سرافراز و متعهد به منافع ملی، حتی اگر در کوتاه مدت بیهنران مدعی او را به باد تمسخر بگیرند»! این نشریه مدعی اصلاحات در بخش دیگری از این مطلب نوشت:«از نگاه رسانههای منتقد عکسی که ترامپ از مذاکره و مذاکرهکننده میپسندد، این است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ.» در روزهای گذشته تصاویر دیدار رئیسجمهور صربستان با رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید بازتاب وسیعی در فضای مجازی داشت. دونالد ترامپ در اقدامی تأمل برانگیز برخلاف قوانین و آداب رسمی دیپلماتیک در حالی که خودش پشت میز بزرگ کارش نشسته بود، در اقدامی تحقیرآمیز و البته توهین آمیز الکساندر ووچیچ رئیسجمهور صربستان را روی یک صندلی معمولی در مقابل خود نشاند.در بخشی از جلسه که ترامپ، به مفاد توافق امضاشده میان خود و رئیسجمهور صربستان پیرامون انتقال سفارت صربستان به قدساشغالیاشاره میکند، طرف صرب با تعجب به اطراف مینگرد و بر خلاف رسم معمول در امضای توافقات بینالمللی، صفحات توافق را ورق میزند و صفحات پیشین را مطالعه میکند. این رفتار عجیب، با موجی از واکنشها در فضای مجازی مواجه شده و حتی عدهای گفتهاند گویا ووچیچ نمیدانسته چه توافقی را امضا میکند. رئیسجمهور صربستان پس از مذاکره با رئیسجمهور آمریکا با ذوق زدگی احمقانهای گفت:«ماژیکی که ترامپ با آن امضا میکند را هدیه گرفتم! (بدست آوردم)»! گویا از نگاه مدعیان اصلاحات، این ذوق زدگی احمقانه، مصداق عقلانیت سیاسی است!رئیسجمهور صربستان اصلا نمیدانسته که چه توافقی را امضا میکند و از مفاد آن بیخبر بود. جالب اینجاست که مدعیان اصلاحات این حماقت و بیعقلی را نشانه عقلانیت سیاسی نامیده و منتقدان این رفتار را جماعتی بیهنر مینامد!
اعتماد؛ سانسور نام بازرگان فریاد اعتراض شورای شهر تهران را بلند کرد
اعتماد در گزارشی به قلم نورا حسینی خبرنگار حوزه شهری به ماجرای اختلاف جدید شورای شهر و فرمانداری تهران پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمدهاست: با نامگذاری معبری به نام مهدی بازرگان مخالفت شده است. به استناد به مادهای که اولویتهای نامگذاری معابر با شخصیتهای مهم تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی است، هیات تطبیق فرمانداری، مهدی بازرگان و اعظم طالقانی را در لیست چهرههای سرشناس انقلاب ندانسته؛ موضوعی که فریاد اعتراض اعضای شورای شهر تهران را بلند کرد. هرچند این نخستین اعتراض فرمانداری تهران به نامگذاریهای شورای شهر تهران نبود. پیش از این نیز فرمانداری در نامهای به رییس شورای شهر تهران خواسته بود شاخصهای برتری انتخاب مرتضی ممیز، اکبر رادی، احمد اقتداری و محمدعلی مجتهدی را برای نامگذاری معابر اعلام کند. هنوز هم مشخص نیست چرا با وجود مصوبه شورای شهر تهران، خیابانی به نام محمدرضا شجریان یا سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد نداریم. چند روز پیش هم نامهای از سوی هیات تطبیق به شورای شهر تهران ارسال شد که در آن با نامگذاری سه معبر مخالفت شده بود. مخالفت هیات تطبیق با نامگذاری خیابان بازرگان و اعظم طالقانی براساس ماده یک ضوابط و معیارهای نامگذاری بود که براساس آن نام شخصیتهای مهم تاریخ صدر اسلام و انقلاب اسلامی و شهدای گرانقدر آن و حوادث مهم تاریخ مبارزات اسلامی مردم ایران در درجه اول نامگذاریها قرار دارند و نام شخصیتهای فرهنگی، ادبی، علمی، سیاسی و تاریخی ایران و اسامی راجع به اندیشه، فکر و هنر و نیز مظاهر طبیعت زیبای ایران در مرتبه بعد میتوانند برای نام معابر انتخاب شوند که فرمانداری این سه نام را مصداق این بند ندانسته است. روز گذشته اعضای شورای شهر تهران در واکنش به نامه فرمانداری اعلام کردند که نامگذاریهای شورا نیاز به تایید در فرمانداری ندارد و این نامه پا کردن در کفش شورای شهر تهران است. محمدجواد حقشناس، رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در این رابطه گفت: در اینکه شورای شهر تهران در ارتباط با نامگذاری اماکن و معابر بر اساس حقوقشان اقدام میکند، شکی نیست و ۲۰ سال است که براساس این فرآیند وظایف خود را انجام میدهد؛ این اقدام جزو وظایف قانونی و حقوقی شورای شهر تهران است و اینکه نمایندگان تشخیص بدهند معبری به نام احمدینژاد، موسوی، بازرگان و آیتالله هاشمیرفسنجانی است جزو وظایف آنها است.
اعتماد در این زمینه یادداشتی از محمدجواد حقشناس عضو شورای شهر پایتخت نیز منتشر کرد.درفرازی از این یادداشت که با عنوان«وبرانههای مدیریت شهری» منتشر شده، آمده است:فرمانداری شهر تهران سه مصوبه شورای شهر تهران درباره نامگذاری معابر را خلاف یکی از بندهای آییننامه اعلام کرده است که به استناد آن نامگذاری شخصیتهای مهم صدراسلام. انقلاب، شهدا در اولویت و نامگذاری شخصیتهای ادبی، سیاسی و غیره در درجههای بعدی تعیین شده است و جالب اینجاست که بازرگان و طالقانی را به عنوان شخصیت ادبی یا شخصیت سیاسی صدر انقلاب نشناختند که از عجایب است. این نکته مورد توجه است که این تصمیم هیات تطبیق فرمانداری در حوزه اختیارات آنها نیست و در 20 سال گذشته همه مصوبات نامگذاری تنها جهت اطلاع برای فرمانداری ارسال میشد و در این مدت نیز هیات تطبیق فرمانداری اعتراضی نداشته، اما اکنون این هیات ورود محتوایی به تصمیمات شورا میکند که این از نوبرانههای این دوره مدیریت شهری است.
ایران؛ اوپک باید بماند حتی بدون توافق!
ایران ارگان دولت به مناسبت سالگرد تاسیس اوپک یادداشتهایی را در شماره امروز خود منتشر کرده است. در یکی از این یادداشتها به قلم نرسی قربان تحلیل گر بازار انرژی آمدهاست:سازمان اوپک در سال 1960 با همت ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت و ونزوئلا تشکیل شد...منتقدان اوپک معتقد هستند که در شرایط کنونی بازار جهانی نفت که به خاطر بیماری کرونا تقاضا برای نفت کاهش چشمگیری داشته و سقوط قیمت نفت نیز منجر به عرضه بیشتر نفت شده نقش اوپک کم رنگتر شده و در نتیجه بود و نبود جلسات این سازمان از اهمیت برخوردار نیست. اما این برداشت که عمدتاً از طرف بعضی مصرف کنندگان نفت مطرح است، صحیح نیست. بازار نفت و گاز تا دهههای آینده از اهمیت زیادی برخوردار است و با افت قیمتهای نفت کاهش شدید سرمایهگذاری در این صنعت بهوجود آمده است. ایران در پایان مینویسد: باید توجه داشت که این سازمان هیچ گاه قرار نبوده «کارتل نفتی» باشد و قیمت نفت در جهان را به نفع خود تعیین کند. اوپک تشکیل شد تا از منافع تولیدکنندگان نفت در مقابل شرکتهای بینالمللی نفت حفاظت کند. در طراحی این سازمان قراری برای تعیین قیمت نفت نبود. اما امروز بهجایی رسیدهایم که بعضی از تولیدکنندگان داخل اوپک با یکدیگر تقابل دارند که ربطی به شرکتهای نفتی خارجی ندارد و در نتیجه رقابتهای اقتصادی و سیاسی کشورهای عضو است. اکنون که اوپک با اهداف و ساختار اولیه خود فاصله گرفته و قرار هم نیست که منحل شود، بهتر است با تجربه تاریخی بهدست آمده از نکات مثبت این سازمان استفاده کند و اگر نکات منفی هم وجود دارد سعی شود که آنها را کم رنگ کند. در هر حال واقعیت آن است که تصمیمات و حتی عدم تصمیم گیریهای اوپک هنوز یکی از عوامل ایجاد نوسان در قیمت نفت است.
خراسان؛ روزگار تلخ محروم ترین اجاره نشین ها
خراسان گزارش اصلی صفحه اول خود را به 400هزار خانواده مستاجر کمیته امداد و بهزیستی در دوره گرانی اختصاص داده است. در بخشی از این گزارش آمده است:...بر اساس آمار رسمی اعلامشده، 219 هزار خانوار تحتپوشش کمیته امداد و 200هزار خانوار تحتپوشش سازمان بهزیستی، مستاجر هستند. یعنی 419 هزارمستاجر محروم که اگر مسئولان به فریاد آنها نرسند، معلوم نیست چه آسیبها و مصائب دیگری در انتظارشان خواهد بود.آنطور که رئیس سازمان بهزیستی کشور گفته است، اگر این سازمان بخواهد به همه مددجویان خود که مستاجرند (200 هزار خانوار)، تسهیلات مسکن بدهد، به 3 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. البته به گفته «وحید قبادیدانا» اوایل تابستان امسال، بنیاد مستضعفان 30 میلیارد تومان برای کمکبلاعوض رهن و اجاره مسکن و همچنین 50 میلیارد تومان تسهیلات قرضالحسنه مسکن به سازمان بهزیستی اختصاص داده که طبق اولویت به مددجویان این سازمان پرداخت میشود؛ از جمله زنان سرپرست خانوار دارای معلولیت، زنان سرپرست خانواری که بُعد خانوار آنها حداقل 3 نفر است، معلولان سرپرست خانوار با شدت معلولیت شدید و خیلیشدید و با بُعد خانوار حداقل 3 نفر. اما بدونشک در ماههای پیشرو تعداد مددجویان مستاجر که نیازمند این کمک مالی هستند بیشتر میشود و لاجرم باید حمایتها را هم بیشتر کرد.کافی است به قیمتهای اجاره خانهها نگاهی بیندازیم تا بدانیم این روزها حتی بهای زندگی در حاشیه شهر هم کمرشکن شده است: 100 میلیون رهن کامل برای آپارتمان 100 متری، 30 میلیون رهن و 700 هزار تومان اجاره برای یک واحد 50 متری، 10 میلیون رهن و 850 هزار تومان اجاره برای آپارتمان 80 متری، 10 میلیون رهن و 850 هزار تومان برای آپارتمان 85 متری... . هرچند ممکن است این قیمتها در قیاس با قیمت امروز اجاره مسکن در دیگر نقاط شهر مناسب دیده شود، اما یادمان باشد که اینها قیمت اجاره و رهن خانه در حاشیه شهر است؛ جایی که بیشتر ساکنان آن خانوادههای محروماند و در شرایط سخت اقتصادی امروز، بیکاری هم دامنگیر نانآوران این خانوادهها شده است.
خراسان در گزارش دیگر خود با عنوان داستانفاجعهارز4200 اینقسمتلاستیک! مینویسد: وضعیت اقتصاد کشور در این روزها به گونه ای است که در ابتدا کالایی چند روز کمیاب می شود و بعد با قیمتی چند برابر در اختیار مردم قرار می گیرد. دیروز از کره نوشتیم و امروز می خواهیم درباره لاستیک بنویسیم. لاستیکی که این روزها در بازار با دو قیمت آزاد و دولتی وجود دارد. قیمت لاستیک آزاد نسبت به سال قبل چند برابر شده و برای خرید لاستیک با قیمت مصوب هم که بیش از 50 درصد نسبت به سال گذشته گران شده، باید در سایت ثبت نام کرد و چندین ماه در نوبت ماند یا از نیمه های شب پشت در نمایندگی ها در صف خوابید به امید این که شاید بتوانی لاستیک تهیه کنی و معمولا به دلیل محدود بودن سهمیه نمایندگی ها این اتفاق برای همه رخ نمی دهد. روز گذشته هم ویدئویی از همین اتفاقات در فضای مجازی منتشر شد که گوشه ای از این آشفته بازار را نشان می داد. با نگاهی به دلایل کمیاب شدن کالاها و بعد گرانی آن، نقش پر رنگ دلار 4200 تومانی را می توان در این آشفتگی ها دید.
فارغ از قیمت لاستیک وارداتی که این روزها عموما با نرخ دلار و نوسانات آن قیمتگذاری میشود و مصرفکننده نیز چارهای جز گردن نهادن به قیمتهای آن ندارد؛ لاستیک تولید داخل نیز همزمان با قیمتهای نجومی لاستیک وارداتی، «مجوز افزایش قیمت» را دریافت کرده است.