رمزگشایی از خط و نشان ماشهای ایران و آمریکا
به گزارش اقتصادنیوز؛ «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا بامداد یکشنبه در بیانیهای با ادعای اینکه از امروز، تمام مفاد قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹ که ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ ملغی شده بودند، دوباره فعال شدهاند، مدعی شد: «در روزهای آینده، ایالات متحده، گسترهای از اقدامات بیشتر برای تقویت اجرای تحریمهای سازمان ملل و همچنین پاسخگو کردن ناقضان آنها را اعلام میکند. کارزار فشار حداکثری ما بر رژیم ایران ادامه دارد تا زمانی که ایران به توافق فراگیر با ما جهت مهار کردن تهدیدات اشاعه و توقف آشوبپراکنی، برسد».
خطونشان دستگاه دیپلماسی ایران
محمدجواد ظریف شب گذشته و ساعاتی پیش از آنکه آمریکا مدعی فعالسازی مکانیسم ماشه شود، گفت: آمریکا قبلا کشتیهایی که متعلق به ایران نبودند و میعانات ایران را حمل میکردند در نزدیکی ونزوئلا ضبط کرد، آنها به دادگاه شکایت کرده و این اقدام آمریکا را راهزنی دریایی برشمردند و اگر چنین رخ دهد راهزنی دریایی است و جمهوری اسلامی حتما واکنش نشان خواهد داد.
ظریف در ادامه با بیان اینکه ما معتقدیم این یک ژست سیاسی بوده و آمریکا وارد این حوزه نخواهد شد، هشدار داد: به همه رسما اعلام میکنیم اگر آمریکا بخواهد به ادعای خود ذیل قطعنامه ۱۹۲۹ چنین اقدامی را انجام دهد، از نظر قوانین بینالمللی این اقدامش راهزنی دریایی است و با آن برخورد میشود و خود آمریکا مسئول عواقب آن خواهد بود.
همچنین وزارت خارجه در بیانیهای اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران تأکید میکند که چنانچه آمریکا رأسا - یا با همکاری معدود دستنشاندههای خود اقدامی در راستای این تهدیدات انجام دهد با واکنش جدی مواجه خواهد شد و مسئول تمامی عواقب خطرناک آن خواهد بود.
اما معنای خط و نشان مقامهای دیپلماتیک ایران و سیگنالهای تهدیدآمیز آمریکا در دوره صبر و انتظار پیش از انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ چیست؟ تهران و واشنگتن با اقدامات اظهارات خود چه اهدافی را دنبال میکنند؟
تشابه واکنش کشورهای ثالث به مکانیسم ماشه و خروج از برجام
درحالیکه مقامهای ایرانی و آمریکایی برای یکدیگر خطونشان میکشیدند، مقامهای دیپلماتیک تروئیکای اروپایی، اتحادیه اروپا، چین و روسیه نیز به مخالفت رسمی خود را با اقدام آمریکا اعلام کرده و ادعای بازگشت تحریمهای لغو شده ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ را فاقد وجاهت قانونی دانستند.
این کشورها اعلام کردند که «به اجرای کامل توافق هستهای و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت متعهد بوده و تحریمهای بینالمللی علیه ایران که به موجب این قطعنامه تعلیق شدهاند، همچنان معلق باقی میمانند». مشابه آنچه هنگام خروج دولت ترامپ از برجام نیز اعلام کرده بودند.
در ماجرای خروج دولت ترامپ از برجام اگرچه واشنگتن در ظاهر به تنهایی گام در این مسیر گذاشت اما در عرصه عمل با همراهی همهجانبه و اجتنابناپذیر جامعه جهانی -از غرب اروپا تا روسیه و چین- مواجه شد و سلطه و محوریت آمریکا در نظام سرمایهداری بینالمللی، چرخدندههای بزرگ و کوچک فعال در سیستم را همسو با منافع و اهداف ایالات متحده به حرکت درآورد.
بنابراین دولت دونالد ترامپ در قالب کارزار فشار حداکثری اگرچه نتوانست اهداف نهایی خود –نظیر مذاکره با ایران برای دستیابی به توافق بهتر و یا تغییر رژیم- را محقق سازد، اما تحریمهای آمریکا شروط لازم برای نیل به اهداف نهایی خود را فراهم کرد؛ اگرچه در تحقق شروط کافی آن درجا زد.
حال کاخ سفید قصد دارد از تجربه کارزار فشار حداکثری در زمینه فعال سازی مکانیسم ماشه نیز استفاده کند؛ یعنی جنگ روانی و رسانهای به موازات جنگ اقتصادی و تحریمی جدیدی که به نظر میرسد فوریترین هدفش عقیمسازی یکی از بندهای غروب برجام که موعد آن کمتر از یکماه دیگر فرا میرسد و دست کم روی کاغذ، تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران پس از 13 سال تعلیق می شوند.
ریسک بزرگ تحریمهای کشتیرانی
همانطور که گفته شد به نظر میرسد که اولویت و هدف اولیه آمریکا در پروژه فعالسازی مکانیسم ماشه، احیاء یکی از بندهای تحریمی قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت -شدیدترین قطعنامه از ۶ قطعنامه تحریمی ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد-، یعنی بند تحریم تسلیحاتی ایران است. چرا که به موجب بند غروب مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱، کمتر از یک ماه دیگر تحریمهای تسلیحاتی ایران تعلیق خواهند شد و کاخ سفید قصد دارد بر اساس این بند تحریمی قطعنامه ۱۹۲۹ همه شرکتها و دولتها را از فروش ۸ سلاح سنگین –شامل تانک، خودروهای زرهی، سیستمهای توپخانهای، هواپیمای جنگنده، بالگرد تهاجمی، ناو، موشک و سیستمهای موشکی- با استفاده از تحریمهای ثانویه خود -و نه تحریمهای شورای امنیت- منع کند.
کارشناسان بر این باور بودند که سایر بندهای تحریمی قطعنامه ۱۹۲۹ -مثل تحریمهای هستهای، موشکی، بانکی، کشتیرانی و ...- در حال حاضر برای آمریکا اولویت ندارد؛ چرا که یا به موجب تحریمهای پیشین وزارت خزانهداری این حوزهها تحت شدیدترین تحریمها هستند و عملاً چیز بیشتری برای تحریم نمانده است، یا مثل تحریمهای کشتیرانی ریسک بالایی دارد و میتواند به افزایش تنشها و یا حتی جنگ منتهی شود و بعید است دونالد ترامپ در آستانه انتخابات سرنوشتساز پیش رو دست به چنین ریسک بزرگی بزند و برخلاف تمام گفتهها و شعارهای انتخاباتیاش وارد جنگی جدید در خاورمیانه شود.
در همین رابطه تریتا پارسی، رئیس سابق شورای کلی ایرانیان آمریکا در یادداشتی که وبگاه «ریسپانسیبل استیتکرفت» منتشر کرد تحلیل کرده است که سورپرایز اکتبر ترامپ میتواند آغاز جنگ با ایران باشد. وی در این یادداشت استدلال کرده است که احتمالاً آمریکا از واکنش احتمالی تهران به توقیف یکی از کشتیهای ایرانی، به عنوان بهانه جنگافروزی استفاده خواهد کرد.
درباره این گمانه میتوان به سیگنالهای دیگری نیز توجه کرد؛ نظیر ادعای بدون سند وبسایت پالیتیکو -مبنی بر برنامهریزی ایران برای انتقام ترور سردار سلیمانی از طریق ترور سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی- که ترامپ با اشاره به آن ایران را به واکنش «هزار برابر شدیدتر» تهدید کرد. با این حال با توجه به رویکرد منفی فضای اجتماعی امروز آمریکا نسبت به جنگافروزی جدید در خاورمیانه و شعارها و رویکرد شخصی دونالد ترامپ در این زمینه، چنین ریسک بزرگی بعید به نظر میرسد.
پروژه حداکثرسازی فشار حداکثری
روز گذشته تارنمای خبری «موسسه دریایی آمریکا» (United States Naval Institute) از ورود ناو هواپیمابر «یو. اس. اس نیمیتز» (CVN-۶۸) به آبهای خلیج فارس خبر داد و افزود: از نوامبر سال گذشته (آبان۹۸) که ناوهواپیمابر «یو. اس. اس آبراهم لینکلن» خلیج فارس را ترک کرده بود حال این ناوگروه جدید وارد آب های خلیج فارس شده اند.
در این گزارش آمده بود: ناو هواپیمابر یو. اس. اس نیمیتز را ناوگروه «یو. اس. اس پرینستن – سی جی ۵۹» (USS Princeton (CG-۵، ناو «یو. اس. اس فیلپن سی سی جی ۵۸ » (USS Philippine Sea (CG-۵۸) و ناو «یو. اس. اس استرت دی دی جی ۱۴۰»( USS Sterett DDG-۱۰۴) همراهی می کنند.
برخی کارشناسان بر این باورند که اگر هدف آمریکا از ارسال این ناوگروه پیگیری تحریمهای کشتیرانی علیه ایران باشد، به این معناست که دولت ترامپ قصد دارد پیش از انتخابات نوامبر، عرصه دریایی را نیز برای ایران تنگ کند و اقدام به توقیف و یا ممانعت از تردد شناورهای ایرانی در آبهای بینالمللی نماید. این پروسه را می توان به «حداکثرسازی کارزار فشار حداکثری» تعبیر کرد.
چنانچه پیشتر گفته شد اقدامهای اینچنینی قابلیت تنشزایی داشته و چنانچه ترامپ دست به چنین ریسک خطرآفرینی بزند در حقیقت روی واکنش احتمالی ایران -سازش دیپلماتیک یا پاسخ نظامی- قمار بزرگی کرده که هدف آن تماماً انتخاباتی است. ضمن اینکه چنین ریسکی مستلزم آن است که برآورد ترامپ از نتیجه انتخابات، شکست قطعی وی باشد.
>>>>مطلب مرتبط
«سورپرایز انتخاباتی» ترامپ چیست؟
توطئه پمپئو برای آغاز جنگ با ایران
ترفند ترامپ برای چکاندن ماشه برجام