6 خطر باختِ ترامپ برای آمریکا
به گزارش اقتصادنیوز؛ پروفسور الکس هینتون، استاد مردم شناسی، مدیر مرکز مطالعات نسل کشی و حقوق بشر، و رئیس بخش پیشگیری از نسل کشی یونسکو در دانشگاه راتگرز، در مقالهای با عنوان «شهرآشوبِ ترامپ» (Trump’s Helter Skelter) در وبسایت پراجکتسیندیکیت نوشته است؛
با توجه به ابراز تمایلهای تلویحی دونالد ترامپ نسبت به شعارها و خشونتهای راستگرایان افراطی، و امتناع مکرر وی از تعهد به انتقال صلح آمیز قدرت، انتخابات هفته آتی میتواند ماشه قساوت و خشونت را بچکاند. در صورت شکست ترامپ، آمریکاییها باید خود را برای بدترین شرایط آماده کنند.
گفتنش عجیب است، اما شنیدن صحبتهای مربوط به شورش، حکومت نظامی و جنگ داخلی در ایالات متحده دیگر غیرمعمول نیست. دستگیری رهبران شبه نظامی در میشیگان به اتهام برنامهریزی برای ربودن فرماندار ایالت، گرتچن وایتمر، با انگیزه سرنگونی دولت ایالتی، به خوبی نشان داد که سیاستهای راست افراطی در آمریکا تا کجا میتواند پیش برود.
هشدارهای آخرالزمانی مبنی بر اینکه انتخابات هفته آینده گرفتار بحران خواهد شد، قوت و شدت گرفتهاند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در حالی که در اکثر نظرسنجیها با فاصله قابل توجه از رقیب خود عقب افتاده است، به انتقال مسالمتآمیز قدرت متعهد نخواهد شد. وی درعوض، شبهنظامیان و سفیدپوستان افراطی را تشویق و ترغیب میکند، و انبوهی از اطلاعات نادرست را -از رایگیری پستی گرفته تا ویروس کرونا- مطرح یا بازگو میکند.
هرچند التهاب حاکم بر اتمسفر سیاسی و اجتماعی در ایالات متحده ماهها است به مرز بحرانآفرینی رسیده است، اما باید بدانید که چقدر ممکن است اوضاع بدتر از این شود. دلایل کافی برای نگرانی از اینکه اختلاف و تقابل مربوط به انتخابات ۳نوامبر ممکن است به جنایت و خشونت علیه غیرنظامیان سیاهپوست و رنگینپوست در خاک ایالات متحده منتهی شود، وجود دارد.
شش خطر باخت ترامپ برای آمریکا
من به عنوان کسی که بخشی از زندگی خود را صرف مطالعه نسلکشی و خشونتهای جمعی کرده، از اینکه احتمال چنین خشونتی بیش از تصور اغلب مردم باشد، واهمه دارم.
در ادامه ۶ دلیل در توضیح اینکه چرا آمریکاییها باید خود را برای بدترین سناریوها آماده کنند، وجود دارد؛
۱. بیثباتی و شرایط ناپایدار
نخستین خطر بالقوه این است که اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ایالات متحده عمیقا ناپایدار و بیثبات است. در تمام مدلهای قابل اتکائی که محققان طی چند دهه گذشته برای ارزیابی احتمال وقوع خطر جنایات (اعم از جنایات علیه بشریت، جنایات جنگی، پاکسازی قومی و نسلکشی) ارائه کردهاند، چنین بیثباتی عمیقی همواره یک فاکتور کلیدی و پیشران تلقی شده است.
در مدل «جنایات خشونتبار» که توسط سازمان ملل مورد استفاده قرار گرفته، ایالات متحده از چندین وجه قابل بررسی است: آمریکا علاوه بر پاندمی سریع، در حال تجربه فشار اقتصادی ناشی از آن، بیکاری بالا، اعتراضات گسترده، بلایای طبیعی، دوقطبی سیاسی و شکافهای اجتماعی عمیق نیز بوده است. وجود یک یا دو مورد از عوامل موجود در این مدل، خود به اندازه کافی نگرانکننده است. ایالات متحده بیش از نیمی از این ۱۰ عامل را داراست.
۲. سابقه خشونت و نقض حقوق بشر
دومین عامل خطرآفرین، سابقه خشونت گسترده و نقض حقوق بشر در کشور است. فراتر از نمونههای بارز نسل کشی علیه بومیان آمریکایی و بردگی شهروندان سیاهپوست، ایالات متحده در طی جنگ جهانی دوم ژاپنی-آمریکاییها را اسیر کرد و یک مورد اخیرتر، شکنجههای گزارش شده که به عنوان بخشی از جنگ علیه تروریسم اعمال شدهاند. برخی رفتار دولت ترامپ با مهاجران غیرقانونی، از جمله جدایی فرزندان از والدین در مرزهای جنوبی را به منزله جنایت علیه بشریت قلمداد میکنند و یا مراکز بازداشت مهاجران را به اردوگاههای کار اجباری تشبیه میکنند.
۳. اهریمنسازی سیاسی علیه جبهه مخالف
سومین عامل خطرساز، اهریمنسازی سیاسی است که به ویژه در جناح راست ریشه دوانده است، و ترامپ نیز بیوقفه علیه رنگین پوستان بدگویی میکند. وی از مکزیکی ها به عنوان «متجاوز»، از مسلمانان به عنوان «تروریست» و از لاتینتبارها به عنوان «حیوانات جنایتکار» یاد کرده و هائیتی و تمام آفریقا را «کشورهای شیطانی» نامیده است. در جریان انتخابات میان دورهای 2018 ترامپ سعی کرد پایگاه رأی خود را با هشدار نسبت به «هجوم مهاجران» بسیج کند. او اکنون، مکرراً علیه "آشوبگران رنگینپوست" و "چپگرایان رادیکال" که به ادعای وی در شهرها آشوب به پا کرده و یا سفیدپوستان حومهنشین و سبک زندگی آمریکایی را تهدید به حمله و نابودی میکنند، به تندی سخن گفته است.
در چنین بستری، مطمئناً گزارشهای مبنی بر رشد چشمگیر جنایات ناشی از دشمنی و تنفر در دوران ریاست جمهوری ترامپ تصادفی نیست؛ از جمله مواردی از یهودستیزی خشن. به عنوان نمونه، زمانی که ترامپ ویروس کووید-۱۹ را با عناوین «ویروس چینی» و «آنفولانزای کونگ» برچسب زد، گزارشها درباره موج احساسات ضدآسیایی افزایش یافت.
۴. تضعیف قانون اساسی
عامل خطرساز چهارم، تضعیف سیستم چک و بالانس (کنترل و تعادل) برآمده از استقرار قانون اساسی در دوران ریاست جمهوری ترامپ است که در نتیجه آن بسیاری از بافرها و ضربهگیرهایی که از بروز ناآرامیها جلوگیری میکند، از بین رفته است.
ترامپ آشکارا قوانین را به رخ میکشد؛ از جمله قوانینی که برای مهار فساد (دیگر عامل خطرساز) هستند. وی همچنین در سیاسی کردن آژانسهای مستقل -از وزارت دادگستری آمریکا تا مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها- موفق عمل کرده است.
ویلیام بار، دادستان کل ترامپ به طور معمول از جانب ترامپ و نزدیکانش در امور مختلف مداخله میکند و از تلاش های دولت برای استقرار نیروهای فدرال علیه شهروندان ایالات متحده حمایت کرده است. در همین حال، ترامپ از اختیارات خود برای اعطای عفو به دوستان مجرم و متحدانی که مرتکب جنایات جنگی ادعایی شدهاند، استفاده کرده است.
این مصونیت از مجازات، یک سیگنال معنادار به طرفداران مسلح ترامپ میدهد مبنی بر اینکه بدون ترس از عواقب، هر کاری میتوان انجام داد. چنین رویکردی خطر خشونتها را بیشتر میکند. یادآور میشوم که ترامپ حتی حاضر نشد حمایت خود از نوجوان ۱۷ساله مسلحِ متهم به قتل ۲ معترض در شهر کنوشا -ایالت ویسکانسین- را پنهان کند.
۵. کاتالیزورهای شورش
دسته پنجم عوامل خطرساز شامل کاتالیزورهایی است که میتوانند وضعیت را بحرانیتر کنند؛ از جمله انتخابات مورد مناقشه، راهپیماییهای گروههای مسلح و سایر اعتراضات گسترده بدتر کنند. ترامپ قبلاً بارها صحت و سلامت انتخابات را زیر سؤال برده، مدعی شده است که در صورت شکست، کاخ سفید را ترک نخواهد کرد و اشتیاق خود برای استفاده از زور علیه غیرنظامیان را ابراز کرده است. در مواجهه با اعتراضات گسترده و عمدتاً مسالمت آمیز، اولین واکنش غریزی او استناد به قانون شورش و فعال سازی ارتش بود.
تابستان امسال در واشنگتن دی سی، که صلاحیت اجرای قانون فدرال را دارد، نیروهای نظامی برای بیرون راندن تظاهرکنندگان مسالمتجو از میدان لافایت اعزام شدند. در واکنش به راهپیماییهای سراسری «جان سیاهان مهم است»، طرفداران ترامپ نسبت به فتنه، شورش، حکومت نظامی و تلاش برای کودتا هشدار دادند و گروههای افراطگرایی مانند بوگالو و پسران مغرور مسلح به خیابان ها آمدهبودند. در اولین مناظره نامزدهای ریاست جمهوری، ترامپ نه تنها از محکوم کردن این گروههای سفیدبرترپندار خودداری کرد، بلکه به آنها دستور داد «عقب بایستند و آماده دستور بمانند». (Stand back & Stand by یک عبارت پرکاربرد نظامی است که معنای ضمنی آن عقبنشستن و آماده در انتظار فرمان ایستادن است.)
۶. کبریتهای آماده اشتعال در انبار باروت
عامل خطرآفرین ششم شامل هر چیزی است که می تواند در جو سیاسی آماده اشتعال این روزها، ماشه جرایم خشونتبار را بچکاند. سناریوهای قابل قبول زیادی وجود دارد. به عنوان مثال، امتناع ترامپ از پذیرش شکست انتخاباتی میتواند اعتراضات گسترده و احتمالاً برخی شورشهای پراکنده را در پی داشته باشد، و بهانهای ظاهری برای استناد به قانون شورش و استقرار ارتش برای استفاده علیه غیرنظامیان آمریکایی، به دست ترامپ بدهد.
بدون شک ناآرامی گسترش خواهد یافت. برخی از معترضین با خشونت پاسخ میدهند و این باعث میشود سربازان آمریکایی و نیروهای فدرال حتی از زور بیشتری استفاده کنند. تصاویر افراد رنگینپوست مسلح در حال شلیک گلوله، بر صفحات فاکسنیوز و فیسبوک -شبکه آنلاین پیشتاز در پخش تبلیغات راست افراطی که پیشتر در نسلکشی دیگری (میانمار) دخیل بوده- تماماً نقش میبندد.
این عامل چکاندن ماشه خواهد بود: ترامپ از کسانی که "آماده ایستاده اند" میخواهد برخیزند و رنگینپوستهای "جنایتکار" و "رادیکال" را که از آنها شیطان ساخته است، درهمبشکنند. ورژن تکاملیافته یک جنگ نژادی تمام عیار مانند آنچه قاتل گروهی معروف، چارلز منسون 51 سال پیش در صدد برانگیختن آن بود -و وی آن را «Helter Skelter» (شهرآشوب یا هرجومرج) نامید- حالا توسط رئیس جمهور آمریکا آغاز خواهد شد.
این تنها یک سناریوی بالقوه جنایت جمعی است، اما در نظر گرفتن این فرض ذهنی برای دیگران چندان دشوار نیست. اکنون بیش از هر زمان دیگری، ارزیابی چنین خطراتی لازم است. آنها با وادار کردن ما به مدنظر قرار دادن بدترین سناریو، به ما این فرصت را میدهند تا در صورت بروز خطر، درست و به موقع عمل کنیم. نسل کشی و جنایات دستهجمعی در موارد بسیاری -از جمله در آمریکا- اتفاق افتاده است. سوال این نیست که آیا در برهه کنونی این اتفاق میتواند رخ دهد یا خیر، بلکه سوال این است که آیا اساساً میتوان از آن پیشگیری و اجتناب کرد؟