مذاکره با قاتل سردار سلیمانی سختتر از مذاکره با بایدن است

به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*بسیاری در واشنگتن هم فکر میکنند که در ایران اصولگرایان با اصلاحطلبها و اعتدالیون متفاوت هستند. من اعتقاد دارم که دموکراتها و جمهوریخواهان امریکا و دو جناح سیاسی ایران در اصول منافع ملی کشورشان با هم اشتراک نظر دارند منتها در استراتژی و تاکتیک جهت تحقق منافع کشورشان تفاوتهای زیادی دارند.
*در دوره اول باراک اوباما برای اولینبار تحریمهای اجماعی بینالمللی علیه ایران اعمال شد. ایران قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد تعلیق غنیسازی را اجرا نکرد و پرونده به شورای امنیت رفت و قطعنامه صادر شد. ایران باز هم قطعنامه شورای امنیت را اجرا نکرد و شورا هم قطعنامه بعدی را صادر کرد و این روند تا پایان دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد ادامه یافت. در آن دوره قطعنامهها علیه ایران در شورای امنیت هم توسط امریکا، روسیه، چین و اروپا به تصویب میرسید و نه فقط امریکا. ضمن اینکه باراک اوباما در مورد اجرای فرامرزی تحریمها سختگیری دونالد ترامپ را نداشت، اما سختترین تحریمهای تاریخ روابط ایران و امریکا در دوره ترامپ اعمال شد. تعیین سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی و تحریم مقام معظم رهبری از جمله خباثتهای بیسابقه در روابط دو کشور بود که دونالد ترامپ انجام داد.
* شخصیتهایی که در دو جناح سیاسی ایران و امریکا به قدرت میرسند، مهم و تاثیرگذار هستند. در میان جمهوریخواهان امریکا، شما امثال جان بولتون را دارید که به دنبال حمله نظامی و فروپاشی ایران است و امثال سناتور رند پال را هم دارید که طرفدار برجام و تعامل با ایران است. اینکه چه نوع شخصیتی با چه تیمی در واشنگتن زمام ریاستجمهوری را در دست داشته باشد، مهم است.
*همین مطلب در مورد ایران هم صدق میکند، اما نه به اهمیت امریکا، چون در امریکا رییسجمهور شخص اول و در ایران مقام رهبری شخص اول مملکت است. در دوره اول ریاستجمهوری اوباما، هیلاری کلینتون وزیر خارجه و دنیس راس مسوول خاورمیانه در شورای امنیت بودند که به صهیونیستها خیلی نزدیک بودند. در تهران هم محمود احمدینژاد رییسجمهور بود که در دور اول ریاستجمهوریاش خیلی تندرو بود. در چنین شرایطی شانس توافق کاهش یافت. اما در دور دوم ریاستجمهوری اوباما، جان کری وزیر خارجه و در شورای امنیت ملی امریکا هم راب مالی مسوول بود که هر دو نسبت به ایران و موضوع فلسطین معتدلتر بودند و در ایران هم حسن روحانی رییسجمهور و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه بود، لذا زمینه توافق فراهمتر بود.
*کیش شخصیت و غیرقابل پیشبینی بودن دونالد ترامپ از یک طرف و قدرتی که کوشنر داماد صهیونیست او در کاخ سفید در تعیین سیاستهای خاورمیانهای و ضد ایرانی امریکا دارد از طرف دیگر، از جمله خطرات بزرگ استمرار دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ است که ادامه این وضعیت میتواند به تقابل نظامی ختم شود. امروز هر دو جناح سیاسی ایران و جامعه بینالملل همه قبول دارند که امریکا وارد جنگ تمامعیار سیاسی، اقتصادی و امنیتی با ایران شده است. حمله نظامی امریکا به اتومبیل حامل سردار سلیمانی، حمله نظامی ایران به پایگاه نظامی امریکا و ساقط کردن پهپاد امریکایی از جمله نشانههای عملی درگیریهای مقطعی نظامی دو کشور است که در تاریخ چهل ساله روابط بیسابقه بوده است.
*من احتمال واکنش قهرآمیز تهران را کم میدانم. معمولا اقدامات عملی نظام با شعارهای تند در تهران متفاوت است. از نظر دونالد ترامپ، بنیامین نتانیاهو و محمد بن سلمان، با ادامه روند فعلی فشار حداکثری ظرف چند سال آینده، تئوری «فروپاشی از داخل در ایران» تحقق خواهد یافت. البته بنیامین نتانیاهو و اعراب تکفیری سعی خود را برای کشاندن امریکا به جنگ با ایران ادامه خواهند داد، در حالی که ترامپ خواهان معامله است و نه جنگ. اما لابی مثلث نئوکانهای امریکایی- صهیونیستها و اعراب تکفیری فشار به ترامپ برای کشاندن او به دام جنگ ادامه خواهد داد، چون حداقل دستاوردشان این است که هم روند فشار حداکثری را تشدید کنند و هم مانع یک توافق احتمالی با ایران شوند.
*طبیعتا مذاکره با ترامپ به عنوان قاتل سردار سلیمانی و اعمال وحشتناکترین تحریمها علیه ایران، سختتر خواهد بود.
*تیم جو بایدن خوب میفهمد که بازگشت باید به همین برجام فعلی باشد چون هر تغییری در این برجام، نیازمند بازگشت طرح به کنگره و سنا و نیز ورود مجدد به مذاکرات 1+5 است. لذا تیم بایدن درصدد است که با شعار «اجرای متقابل تعهدات» وارد عمل شود بدین معنی که ایران به اجرای کامل برجام و متقابلا امریکا هم به برجام برگردد. البته همه کشورها برای احقاق حق خود همواره پای میز مذاکره نشستهاند و بدهبستان میکنند. دیپلماسی یعنی همین. جنگ در صورتی رخ میدهد که دیپلماسی شکست بخورد یا کشوری غیرعادی و دیوانهوار عمل کند مثل صدام که هم به ایران و هم به کویت دیوانهوار حمله کرد.