میدانی که روحانی به قالیباف داد/افزایش 26 درصدی صادرات نفت ایران
به گزارش اقتصادنیوز بیانات آیتالله سیدعلی خامنهای مقام معظم رهبری در دیدار اعضای ستادملی کرونا سوژه اصلی مشترک امروز روزنامهها است.
آرمانملی با اشاره به بیانات رهبری این تیتر را برگزیده است: دلواپسان از عذرخواهی طفره رفتند. ابتکار در عنوان عکس اصلی خود آورده است: انتقاد صریح رهبری از اقدام برخی در برخورد با دولت و رئیسجمهوری، اعتماد نیز این نقل قول را از رهبری تیتر کرده است: هتک حرمت حرام است.ایران ارگان دولت هم در عنوان اصلی خود آورده است: لزوم اتخاذ تصمیم قاطع و همکاری همگانی برای مقابله با کرونا. این روزنامه در تیتر دیگر خود در این زمینه نوشته است: اتمام حجت با اهانتکنندگان. جامجم ارگان صدا وسیما هم این تیتر را برگزیده است: نقشه راهبردی برای مهارکرونا. جوان هم این بخش از سخنان رهبری را برجسته کرده است: روش قرآنی ما انتقاد بدون هتک حرمت است، دنیای اقتصاد نیز این جمله ایشان را در عکس اصلی انتخاب کرده است: هتک حرمت حرام است.
صبحامروز صفحه اول خود را به قتل شهروند مشهدی توسط پلیس اختصاص داده و این تیتر را برگزیده است: بازداشت مامور متخلف
تیتر اول مردمسالاری به اقتصاد مرتبط است. این روزنامه تیتر زده است: نرخ 41 درصدی تورم
همشهری در تیتر اول خود به کرونا پرداخته و نوشته است: کرونا رنگ عوض کرد
در ادامه برخی از مطالب مهم روزنامهها را مرور میکنیم.
ایران؛معرفی 4 عامل اصلی موثر بر تورم کشور
روزنامه ایران ارگان دولت در یادداشتی به معرفی 4 عامل اصلی موثر بر تورم ایران پرداخت. این روزنامه در یادداشتی به قلم احسان سلطانی پژوهشگر اقتصادی آورده است: تازهترین گزارش مرکز آمار ایران از شاخص قیمت مصرف کننده، درصد تغییر قیمتها در مهرماه امسال را نسبت به ماه مشابه سال قبل یا همان نرخ تورم نقطهای مهر ماه ١٣٩٩ را ٤١.٤ درصد نشان میدهد. به این معنی که خانوارهای کشور به طور میانگین ٤١.٤ درصد بیشتر از مهر ١٣٩٨ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند و این نرخ تورم نقطهای مهر ماه در مقایسه با تورم ماه قبل نیز ۷ درصد افزایش داشته است. البته در یک بررسی دقیقتر به نظر میرسد که این نرخ برای بخش کالاها بالاتر از رقم اعلامی مرکز آمار باشد، چراکه نیمی از سبد نرخ تورم را کالاها تشکیل میدهند و نیمی دیگر را خدمات؛ و به چند دلیل میتوان گفت که نرخ تورم قابل لمس برای مردم اکنون در رقم بالاتری قرار دارد.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: امسال سه اتفاق رخ داده که روی نرخ تورم اثر داشته است.نخست نرخ دلار است که روی قیمت تمام شده همه بخشها اعم از واردات، کالاهای ساخت داخل، تأمین مواد اولیه تولید و کالاهای واسطهای اثر داشته است. موضوع دوم، حذف ارز دولتی برای برخی بخشها مانند نهادههای دامی و اقلام کالایی نظیر کره است. اتفاق سوم، روشن شدن موتور تورم در بخش خدمات و سرعت گرفتن آن است که در نهایت روی نرخ تورم اثر میگذارد.در کنار این سه اتفاق، عامل مؤثر دیگر روی نرخ تورم، قیمت مسکن بوده است که بیش از دو برابر نسبت به سال قبل شده و این موضوع هزینه مسکن را بیش از دو برابر بالا برده است و میتوان گفت که تورم داراییها مثل مسکن عامل چهارم محسوب میشود.برخی معتقدند که حجم نقدینگی نیز در تورم نقش داشته اما عامل و کانال اصلی همان نرخ دلار است و اگر روند کنونی ادامه دار باشد، در ماههای آتی و تا پایان سالجاری نیز شاهد این وضعیت تورمی خواهیم بود. ضمن آنکه در برخی بخشها نظیر پوشاک به سبب قدرت کشش قیمتی ضعیف در بخش تقاضا، شاهد سرکوب قیمتی بودهایم و احتمالاً با اتمام موجودی کالاها، بزودی شاهد افزایش قیمت در این بخشها و به تبع آن تورم خواهیم بود.در این میان یک عامل دیگر نیز روی نرخ تورم فزاینده مؤثر بوده و خواهد بود. آن هم تحریم هاست که هزینههای مبادلهای و واردات را افزایش و میزان ارز در دسترس را کاهش داده است. اکنون پیشبینیها از انتخابات امریکا به نفع جو بایدن، نامزد دموکرات انتخابات امریکاست و اگر این اتفاق بیفتد یک عامل مهم از اقتصاد ایران حذف خواهد شد که روی روابط خارجی ایران و در نهایت نرخ تورم مؤثر واقع میشود.این عامل «ترامپ هراسی» است که برخی محتکران و سوداگران نیز به آن دامن زدهاند. با این حال مسألهای که دولت باید آن را در نظر داشته باشد -چه با تغییر رئیس جمهوری امریکا و چه با انتخاب مجدد «دونالد ترامپ» - این است که در موقعیت جنگی که الان کشور ما با آن دست به گریبان است، مکانیسم بازار پاسخگو نیست و نتیجه این اعتماد چیزی جز افزایش احتکار دلار و کالا و در نهایت نرخ تورم نخواهد بود. در ماههای اخیر حتی کشورهای توسعه یافته مانند امریکا و انگلیس نیز به سبب شیوع ویروس کرونا تا اندازهای از این سیستم دور شدهاند و به سمت تزریق منابع مالی به اقتصاد و افزایش دخالتها رفتهاند.
دنیای اقتصاد؛ تاوان سرکوب تقاضای مسکن
دنیایاقتصاد در گزارش اصلی صفحه اول خود مینویسد: دو پرسش مهم یکی در ذهن سیاستگذار مسکن و دیگری در بین فعالان ملکی شکل گرفته که پاسخ آنها، مشترک و «عبرتآموز» است. پرسش اول در پی «سقوط بزرگ سهم بخش مسکن و ساختمان از وامها» ایجاد شده؛ بهطوریکه نیمه اول امسال فقط ۶/ ۵ درصد از کل تسهیلات شبکه بانکی، جذب بازار مسکن شد. سیاستگذار بهدنبال احیای سهم ۲۵ درصدی مربوط به اوایل دهه ۸۰ است. از طرفی، علت رکود ششساله مسکنسازی آن هم در شرایطی که رشد قیمت، عرصه را برای سازندگان فراهم کرده نیز یک سوال اساسی است. بررسیها مشخص میکند ریشه این دو اتفاق، «سرکوب تقاضای مسکن» است. کارنامه سه دهه تامین مالی مسکن، دو دوره «سرکوب تقاضا» به شکل «جلوگیری از تعدیل سقف تسهیلات» را نشان میدهد. این سیاست - محرومیت تقاضای مصرفی از وام موثر - به تضعیف قدرت خرید و سپس به «تخریب جریان عرضه» منجر شده است. سازندههای ناتوان از فروش آپارتمان (بهدلیل نبود قدرت خرید)، امکان ساخت جدید را از دست دادهاند.
خراسان؛افزایش 26 درصدی صادرات نفت ایران به چین
خراسان در گزارشی کوتاه آورده است که گمرک چین از افزایش 26 درصدی واردات نفت از ایران در ماه سپتامبر نسبت به ماه مشابه سال قبل خبر داد. آماری که با خبر یک ماه قبل رویترز و پست های اینستاگرامی اخیر همتی درباره افزایش صادرات نفت، نشان می دهد که روند صادرات نفت کشورمان پس از ماه ها تثبیت در سطوح حداقلی، اکنون روند صعودی پیدا کرده است. به گزارش فارس به نقل از رویترز، بر اساس آمارهای گمرک چین، این کشور در ماه سپتامبر 678 هزار و 133 تن نفت از ایران وارد کرده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 25.7 درصد افزایش را نشان می دهد. این میزان معادل صادرات روزانه 165 هزار بشکه نفت است. به گزارش رویترز با این حال، مجموع واردات نفت پکن از ایران در 9 ماه ابتدایی سال 2020 با کاهش 78.4 درصدی به 2.875 میلیون تن رسیده است.حدود یک ماه قبل نیز خبرگزاری رویترز با استناد به دادههای سه گزارش از شرکتهای ردیابی نفتکشها از جمله تانکرترکرز، خبر داده که میزان صادرات نفتی ایران در ماه سپتامبر نسبت به ماه میلادی قبل آن به طور چشمگیری افزایش داشته و دو برابر شده است. دو روز قبل نیر همتی در پستی اینستاگرامی به «روند فزاینده صادرات نفت خام و فراورده» اشاره کرده بود.
جوان؛ برخی صحنه سیاسی کشور را جنگ حق وباطل میبینند
جوان به بهانه بیانات اخیر رهبری در سرمقاله امروز خود با عنوان«ریشههای تندگویی» به تحلیل مسائل کشور پرداخت. در بخشی از این مطلب آمده است: برخی، جملات بیرحمانه و توهینآلود را معادل آزادگی و انقلابیگری میدانند. اصلاً برخی درکشور ما انقلابیگری را حصر در زبان کردهاند. در فضای مجازی چه نوع مطالب و کلیپهایی بیشتر ارسال میشود؟ هر چه تندتر باشد بیشتر، هرقدر مستقیم اسم رئیسجمهور را آورده باشند، بیشتر، کدام پیجها پرمخاطبتر است؟ هرکدام تندتر باشد. کدام پیجها خلوتتر است؟ علما و کسانی که تبیینی مینویسند و قصدشان دادن بینش و نگرش است. بنابراین، تا انقلابیگری را از زبان به سوی کار و عمل سوق ندهیم این داستان ادامه دارد. حتی جواب دشمن خارجی را با آداب میدهند. تدبیر میکنند، چه بگوییم و چه کسی بگوید بهتر است؟ اما در داخل چنین نیست. بدون تردید انقلابی بودن یعنی پاک بودن شخص از همه آلودگیهای دنیوی و تلاش برای بندگان خدا که گرفتار مشکلات هستند. شعار دادن را باید تغییر دهیم.
این روزنامه در ادامه مینویسد: برخی صحنه سیاسی درون کشور را صحنه حق و باطل میبینند و با این فهم بسیاری از سخنان را برای خود مباح میکنند. حق و باطلی که در قرآن است این نیست، آنجا مرز کفر و ایمان و ایمان و نفاق است، بنابراین ترفیع سلایق به صحنه حق و باطل تندگویی را تقویت میکند، زیرا مواجهه با باطل، مرز نمیشناسد. حضرت امام درباره کسی که دنبال براندازی دستگاه فاسد شاه بود میگفت «آقای شاه» و ادب و نزاکت را رعایت میکرد. برای جابهجایی قدرت در درون نظام نمیتوان از جاء الحق و زهق الباطل استفاده کرد. این سطحیگرایی است و دو قطبیای که میسازد، توأم با تنفر و ناسزاگویی خواهد بود.
جوان ادامه داد: برخی با تندگویی، پرخاش و اهانت احساس پیشکش خوشایند میکنند، عدهای به آنان احسنت میگویند، عدهای میگویند حرف دل ما را زدی، عدهای میگویند فقط تو چنین جسارت و شهامتی را داری، اصلاً «ترکاندی» طرف را و اینچنین تشویق تندگویی و درشتگویی طرف را به سمت تکرار میبرد. صراحت بسیار ارزشمند است، اما خلط آن با بددهانی متفاوت است. فرض کنید نماینده جمعی از عملکرد وزیری ناراضی است. در تریبون مجلس میگوید: آقای رئیسجمهور اگر رسیدگی نکنید مجلس به سمت استیضاح و عزل میرود. اما فرض کنید همین عبارت را اینگونه بگوید: آقای رئیسجمهور اگر رسیدگی نکنید مجلس توی دهان این وزیر میزند و... این دو بسیار متفاوت است؛ یکی صراحت دارد و دیگری اهانت.
کیهان؛ روحانی به ادبیات خود علیه منتقدان هم نگاه کند
کیهان در سرمقاله خود با عنوان مرزهای ممنوعه به تحلیل بیانات رهبری پرداخته است. در بخشی از این یادداشت آمده است: حساسیت رهبر انقلاب نسبت به هتک حرمت افراد و دستزدن به اعمال و بیان مواضع مغایر با اخلاق و منشاسلامی - و در عین حال تأکید بر ضرورت نقد- منحصر به دولت و رئیسجمهور فعلی نیست. مروری بر مواضع سابق ایشان نشان میدهد مسئله رعایت اخلاق در موضعگیریهای سیاسی همیشه برای ایشان موضوعیت داشته و نسبت به آن حساس بودهاند. نمونهها و مصادیق این قضیه متعدد است. پس از مناظرههای جنجالی انتخابات سال 88 و طرح مباحثی درباره فساد مالی اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری از سوی احمدینژاد، فرمودند: «البته کسی، خود این آقایان را به فساد مالی متهم نکرد اما هر کس هر ادعایی در مورد بستگان آنها نیز دارد نباید قبل از اثبات در مراجع و مجاری قانونی، در رسانهها بیان کند، چرا که اینگونه اقدامات در جامعه و بویژه در اذهان جوانان، تلقی نادرست ایجاد میکند.» ایشان در همان سخنرانی (خطبههای نماز جمعه 29 خرداد) نسبت به برخوردهای تخریبی با رئیسجمهور وقت هم واکنش نشان داده و بهشدت از آن انتقاد کردند؛ «از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیسجمهور قانونی کشور شد. حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانیها را برای من میآوردند و من میدیدم یا گاهی میشنیدم؛ تهمتهایی زدند، حرفهایی گفتند... فحاشی کردند؛ رئیسجمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.» این مصادیق و سایر موارد نشان میدهد نفس عمل هتاکی و بداخلاقی، مذموم و مورد انتقاد ایشان است، اینطور نیست که هتاکی نسبت به کسی مذموم و نسبت به دیگری مقبول و مورد تایید باشد. هتاکی و بداخلاقی از سوی هرکسی و نسبت به هر شخصیتی غیرقابل قبول است اما اگر این عمل خلاف از کسانی سر بزند که در طیف انقلابیون و حزباللهیها حضور دارند، بیشک ناپسندتر است. جریان انقلابی و حزباللهی باید نسبت به این قضیه بیش از دیگران حساس باشد. در تذکر روز شنبه، رهبر انقلاب فرمودند
«در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند»، که نشان میدهد افراد مورد اشاره بدخواه و بداندیش نیستند و بر این نکته نیز تأکید دارند که افراد خوب نیز ممکن است به دلایل مختلفی گرفتار این عمل ناروا شوند. ایشان ده سال پیش نیز همین مضمون را فرموده بودند؛ «فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهایى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است.... من بهخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضى از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.» متاسفانه امروزه فضای مجازی بستری برای اینگونه برخوردهای ناروا شده و بخشی از بدنه جریان انقلابی نیز گرفتار این آفت شدهاند. از ضدانقلاب و معاند و سکولار و لائیک انتظاری نبوده و نیست که در مواجهه با مخالف خود، اخلاق را رعایت کنند -که نمیکنند- اما بیشک از جریان انقلابی این انتظار میرود که در دام عصبیسازی و چرخه توهین و هتاکی نیفتاده و با متانت و حفظ اصول پیش رود.
کیهان در ادامه مینویسد: بیشک هتاکی به رئیسجمهور و دیگر مسئولان کشور مذموم است اما بد نیست جناب رئیسجمهور هم نگاهی به ادبیات خود طی این سالها نسبت به منتقدان داشته باشند. لیست عبارات تند و هتاکانه در این ادبیات شامل دهها مورد میشود؛ بزدل، بروید به جهنم، دیننشناس، جیببر، بیشناسنامه، هوچیگر، متوهم، عصر حجری، بیعقل، ترسو و... اینها مشتی نمونه خروار است که جناب آقای روحانی طی این سالها نثار منتقدان کرده است. و در میان منتقدان هیچ نمونهای را نمیتوان آدرس داد که از این الفاظ رکیک علیه رئیسجمهور و یا دولتمردان ایشان استفاده کرده باشد. البته که این ادبیات غیرقابل قبول، مجوزی برای استفاده از عبارات مشابه برای منتقدان فراهم نمیکند و پاسخِ «های»، «هوی» نیست.
این روزنامه در پایان تاکید میکند: نهی رهبر انقلاب از هتاکی نسبت به دولت و رئیسجمهور و سایر مسئولان نظام، همانطور که ایشان نیز تاکید کردند به معنای بستن راه نقد نیست.
جمهوریاسلامی؛ افرادی که مکرراً مرتکب حرام شرعی میشوند چگونه صلاحیت حضور در مجلس را دارند
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود سخنان اخیر رهبری را مورد توجه قرارداده است. این روزنامه مینویسد:این، دومین بار است که رهبری در عمر 5 ماهه مجلس یازدهم، نمایندگان این مجلس را مورد عتاب قرار داده و روش بعضی از آنها را حرام شرعی اعلام میکنند. عدهای از نمایندگان، بعد از آنکه رئیسجمهور را به اعدام تهدید کرده و در قم با گرد آوردن عدهای از افراطیون در همایشی خواستار استیضاح او شدند، طرح استیضاح را در مجلس مطرح و دهها نفر نیز آن را امضاء کردند. در خارج از مجلس نیز بعضیها با قلم و بعضی دیگر با سخن، تا توانستند نسبت به رئیسجمهور بیحرمتی کردند. این اقدامات بود که موجب واکنش رهبری شد و ایشان صریحاً این روش را غیراسلامی، حرام و روش آمریکائی دانستند و مرتکبین را از این قبیل اقدامات نهی کردند.اکنون در میان گذاشتن یک سوال و یک توصیه را لازم میدانیم. سوال اینست که افرادی که مکرراً مرتکب حرام شرعی میشوند و به توصیه رهبری هم عمل نمیکنند، چگونه صلاحیت حضور در مجلس را دارند؟ و چگونه خود را انقلابی میدانند؟
شرق؛ حزب توده به مرحوم هاشمی و میرحسین موسوی اطلاعات میداد
شرق گفتوگویی بانعمتالله ایزدی، زندانی پیش از انقلاب، فرماندار سابق اصفهان، کارمند دفتر سیاسی نخستوزیری، مشاور وزیر خارجه، سفیر ایران در شوروی انجام داده است.
در بخشی از این مصاحبه به اقدامات حزب توده ایران در ابتدای انقلاب اشاره شده است. ایزدی در این باره تاکید کرد:حزب توده یکسری اطلاعات به نخستوزیری میدادند و سعی میکردند حساسیت دولت را روی فعالیت سلطنتطلبها و ضد انقلاب راست متمرکز کنند و مقداری با اطلاعاتی که میدهند ذهنها را از فعالیتهای خودشان و گروههای چپ منحرف کنند، هم به آقای هاشمی اطلاعات میدادند و هم به آقای موسوی؛ مثلا اطلاعات میآوردند فردی در خارج کشور مشغول فعالیت علیه انقلاب است و ما نیز این اطلاعات را پس از بررسی به وزارت خارجه میدادیم ولی اکثرا همین مدل همکاری داشتند که به صورت نامهنگاری بود.
او در ادامه تصریح کرد: بعد از اینکه جمهوری اسلامی با مجاهدین خلق برخورد کرد و خیالش از آن جهت راحت شد، طبیعی بود که توجهها به سمت گروههای دیگر معطوف شود، اینها نیز حزب طرفدار شوروی بودند و در خبرها بود که با سفارت شوروی ارتباط دارند که سپاه نیز روی این پرونده کار میکرد، بهویژه یکسری مسئله نیز درباره جنگ پیش آمد که احساس میشد اطلاعاتی به شوروی دادهاند و با این ذهنیت با حزب توده برخورد شد.
اعتماد؛ مذاکره با قاتل سردار سلیمانی سختتر از مذاکره با بایدن است
روزنامه اعتماد گفتوگویی با سید حسین موسویان دیپلمات سابق ایرانی انجام داده است. گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*بسیاری در واشنگتن هم فکر میکنند که در ایران اصولگرایان با اصلاحطلبها و اعتدالیون متفاوت هستند. من اعتقاد دارم که دموکراتها و جمهوریخواهان امریکا و دو جناح سیاسی ایران در اصول منافع ملی کشورشان با هم اشتراک نظر دارند منتها در استراتژی و تاکتیک جهت تحقق منافع کشورشان تفاوتهای زیادی دارند.
*در دوره اول باراک اوباما برای اولینبار تحریمهای اجماعی بینالمللی علیه ایران اعمال شد. ایران قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد تعلیق غنیسازی را اجرا نکرد و پرونده به شورای امنیت رفت و قطعنامه صادر شد. ایران باز هم قطعنامه شورای امنیت را اجرا نکرد و شورا هم قطعنامه بعدی را صادر کرد و این روند تا پایان دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد ادامه یافت. در آن دوره قطعنامهها علیه ایران در شورای امنیت هم توسط امریکا، روسیه، چین و اروپا به تصویب میرسید و نه فقط امریکا. ضمن اینکه باراک اوباما در مورد اجرای فرامرزی تحریمها سختگیری دونالد ترامپ را نداشت، اما سختترین تحریمهای تاریخ روابط ایران و امریکا در دوره ترامپ اعمال شد. تعیین سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی و تحریم مقام معظم رهبری از جمله خباثتهای بیسابقه در روابط دو کشور بود که دونالد ترامپ انجام داد.
* شخصیتهایی که در دو جناح سیاسی ایران و امریکا به قدرت میرسند، مهم و تاثیرگذار هستند. در میان جمهوریخواهان امریکا، شما امثال جان بولتون را دارید که به دنبال حمله نظامی و فروپاشی ایران است و امثال سناتور رند پال را هم دارید که طرفدار برجام و تعامل با ایران است. اینکه چه نوع شخصیتی با چه تیمی در واشنگتن زمام ریاستجمهوری را در دست داشته باشد، مهم است.
*همین مطلب در مورد ایران هم صدق میکند، اما نه به اهمیت امریکا، چون در امریکا رییسجمهور شخص اول و در ایران مقام رهبری شخص اول مملکت است. در دوره اول ریاستجمهوری اوباما، هیلاری کلینتون وزیر خارجه و دنیس راس مسوول خاورمیانه در شورای امنیت بودند که به صهیونیستها خیلی نزدیک بودند. در تهران هم محمود احمدینژاد رییسجمهور بود که در دور اول ریاستجمهوریاش خیلی تندرو بود. در چنین شرایطی شانس توافق کاهش یافت. اما در دور دوم ریاستجمهوری اوباما، جان کری وزیر خارجه و در شورای امنیت ملی امریکا هم راب مالی مسوول بود که هر دو نسبت به ایران و موضوع فلسطین معتدلتر بودند و در ایران هم حسن روحانی رییسجمهور و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه بود، لذا زمینه توافق فراهمتر بود.
*کیش شخصیت و غیرقابل پیشبینی بودن دونالد ترامپ از یک طرف و قدرتی که کوشنر داماد صهیونیست او در کاخ سفید در تعیین سیاستهای خاورمیانهای و ضد ایرانی امریکا دارد از طرف دیگر، از جمله خطرات بزرگ استمرار دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ است که ادامه این وضعیت میتواند به تقابل نظامی ختم شود. امروز هر دو جناح سیاسی ایران و جامعه بینالملل همه قبول دارند که امریکا وارد جنگ تمامعیار سیاسی، اقتصادی و امنیتی با ایران شده است. حمله نظامی امریکا به اتومبیل حامل سردار سلیمانی، حمله نظامی ایران به پایگاه نظامی امریکا و ساقط کردن پهپاد امریکایی از جمله نشانههای عملی درگیریهای مقطعی نظامی دو کشور است که در تاریخ چهل ساله روابط بیسابقه بوده است.
*من احتمال واکنش قهرآمیز تهران را کم میدانم. معمولا اقدامات عملی نظام با شعارهای تند در تهران متفاوت است. از نظر دونالد ترامپ، بنیامین نتانیاهو و محمد بن سلمان، با ادامه روند فعلی فشار حداکثری ظرف چند سال آینده، تئوری «فروپاشی از داخل در ایران» تحقق خواهد یافت. البته بنیامین نتانیاهو و اعراب تکفیری سعی خود را برای کشاندن امریکا به جنگ با ایران ادامه خواهند داد، در حالی که ترامپ خواهان معامله است و نه جنگ. اما لابی مثلث نئوکانهای امریکایی- صهیونیستها و اعراب تکفیری فشار به ترامپ برای کشاندن او به دام جنگ ادامه خواهد داد، چون حداقل دستاوردشان این است که هم روند فشار حداکثری را تشدید کنند و هم مانع یک توافق احتمالی با ایران شوند.
*طبیعتا مذاکره با ترامپ به عنوان قاتل سردار سلیمانی و اعمال وحشتناکترین تحریمها علیه ایران، سختتر خواهد بود.
*تیم جو بایدن خوب میفهمد که بازگشت باید به همین برجام فعلی باشد چون هر تغییری در این برجام، نیازمند بازگشت طرح به کنگره و سنا و نیز ورود مجدد به مذاکرات 1+5 است. لذا تیم بایدن درصدد است که با شعار «اجرای متقابل تعهدات» وارد عمل شود بدین معنی که ایران به اجرای کامل برجام و متقابلا امریکا هم به برجام برگردد. البته همه کشورها برای احقاق حق خود همواره پای میز مذاکره نشستهاند و بدهبستان میکنند. دیپلماسی یعنی همین. جنگ در صورتی رخ میدهد که دیپلماسی شکست بخورد یا کشوری غیرعادی و دیوانهوار عمل کند مثل صدام که هم به ایران و هم به کویت دیوانهوار حمله کرد.
آفتاب یزد؛ میدانی که روحانی به قالیباف داده است!
آفتابیزد در گزارش امروز خود به اقدامات اخیر محمدباقر قالیباف رئیس مجلس پرداخته و مینویسد: عرصه سیاسی در ایران را تقریبا نمیتوان با هیچ کشوری مقایسه کرد چرا که عجایبی دارد خاص این جغرافیای جهان! به نظر میرسد هرچه به جلو حرکت میکنیم این ویژگیهای خاص نیز بیشتر میشود. یکی از جدیدترین موارد آن را باید به جلساتی که محمدباقر قالیباف به عنوان رئیس مجلس با برخی وزرای دولت داشته مربوط بدانیم. جلساتی که قالیباف در توئیتر خود این چنین از آن یاد میکند:« در جلسه با پنج عضو اقتصادی دولت و روسای کمیسیونهای اقتصادی، چهار تصمیم مهم و عملیاتی برای کاهش ناکارآمدیهای اقتصادی اتخاذ شد: اول- تشکیل سندیکای صادرکنندگان خوشنام برای استفاده از ظرفیت اعتباری و تسهیل فعالیت بازرگانی آنها، دوم- تشکیل اتاق تهاتری مرکزی کالا با کالا در وزارت صمت برای نظارت دقیق بر اجرای مستقیم عملیات واردات در برابر صادرات بدون نیاز به تبادل ارز و صرفا برای کالاهای ضروری و مواد اولیه تولید، سوم- تشکیل پنجره واحد صادرات نفت در برابر واردات کالاهای اساسی که در دولت مسئولیت مستقیم آن با وزارت نفت است. چهارم- تامین کسری بودجه دولت از طرق کم هزینه مانند انتشار اوراق دولتی و بازارگردانی آن از سوی بانک مرکزی در قالب عملیات بازار باز.» توئیتی که با واکنش دو مشاور سابق و فعلی حسن روحانی مواجه شد. حسن ابوطالبی، مشاور سابق رئیس جمهور با بازنشر توئیت قالیباف در واکنش به آنچه بیان شده بود نوشت: «شگفتیها در حال رشد است: در اثر چالش مجلس انقلابی با دولت، نهاد دولت، کارچندانی با مجلس ندارد؛ مجلس، چون تعداد قوانین را فراوان میداند کاری با قانوننویسی ندارد و دنبال ادارهکردن وزارتخانهها است؛ نظارت میدانی و جلسات کاری با وزرا زیر تیغ استیضاح برقرار است؛.. امنیت کامل درحکمرانیِ خوب جاری است!» حسام الدین آشنا مشاور رسانهای روحانی نیز خطاب به قالیباف نوشت: «اشتباه نفهمید؛ وزرا در قبال مجلس پاسخگو هستند و نه رئیس مجلس. رئیس مجلس هم به وزرا ماموریت نمیدهد. وزرا به دعوت نمایندگان در کمیسیونها، فراکسیونها، جلسات علنی و غیر علنی حضور پیدا میکنند تا نمایندگان محترم را با واقعیات غیر شعاری کشور آشناتر کنند و به سوالات آنان پاسخ دهند.»در ایران مانند بسیاری از کشورها طبق قانون رئیس مجلس یک نماینده است مانند سایرین که تنها به منظور اداره جلسات مجلس از سوی نمایندگان انتخاب میشود. در واقع به همین دلیل است که نه در ایران بلکه در هیچ کجای جهان رئیس مجلس با رای مردم انتخاب نمیشود چرا که اساسا وظیفه او به طور مستقیم با مردم ارتباطی ندارد و باید هماهنگکننده و مدیر جلسات باشد. در واقع در سایر نقاط جهان حتی عنوانی به نام رئیس مجلس نیز وجود ندارد و واژه «speaker» برای آن استفاده میشود که به معنای سخنگو است و نه رئیس! با این حال در شرایط فعلی نوع مدیریتی که قالیباف به عنوان رئیس مجلس برگزیده است را میتوان ذیل دو موضوع مورد تحلیل قرار دارد.
آفتاب یزد در ادامه مینویسد: اینکه قالیباف دست به چنین اقدامی میزند به حسن روحانی مربوط است! درحالی که موج شدید کرونا و فشار تحریمها مصائب بسیاری را بر مردم تحمیل کرده است، حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور تمایلی به حضور حداکثری در مسائل مختلف، دیدارهای میدانی و... ندارد! او بسیاری از فعالیتها را پشت مانیتور خود و به شکل ویدیو کنفرانس دنبال میکند که طبیعتا نتیجه لازم را نخواهد داشت. در چنین فضایی قالیباف که همیشه رقیب روحانی بوده این فضا را یافته تا به مخاطب بگوید اگر روحانی حاضر نیست از لایه امن دفتر خود برای حل مشکلات خارج شود اما من به عنوان رئیس مجلس فراتر از حیطه معمول گام بر میدارم تا مشکلات حل شود! روحانی حتی جلسات سران قوا را نیز به دلیل نگرانی از ابتلا به کرونا تعطیل کرده است. بنابراین اگرچه مشاوران روحانی به رفتارهای قالیباف تذکر میدهند اما واقعیت این است که وقتی روحانی میدان را کامل رها کرده است نمیتوان انتظار دیگری داشت. در همین زمینه خبرگزاری اصولگرای فارس مطلبی را منتشر کرده که مضمون آن این است که درحالی که روحانی هیچ گامی برنمیدارد قالیباف مجبور است به دنبال جایگزینهایی باشد. این رسانه نوشته است: « جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا به دلیل غیبت رئیس جمهور نزدیک ۲ ماه است که برگزار نمیشود.