انتقاد ازچاپلوسی وزرا و مدیران ارشد/بایدن شغال خبیث است!
به گزارش اقتصادنیوز، انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده سوژه مشترک اکثر همه روزنامهها بوده است:
آرمانملی در تیتر نخست خود آورده است: ترامپ لطمه میزند و میرود!، آفتابیزد از این عنوان را برگزیده است: دنیای بدون ترامپ! ابتکاراین تیتر را برای صفحه اول خود انتخاب کرد:دگرگونی آبی در کاخ سفید
اطلاعات در تیتر نخست خود آورده است: بایدن: درآستانه پیروزی هستم، ایران ارگان دولت نیز تیتر زده است: نوامبر داغ
جامجم ارگان صدا و سیما در تیتر نخست خود آوره است: نفس آمریکا به شمارش افتاد
جوان هم این تیتر را برگزیده است: پایان انتخابات آغاز التهابات
دنیای اقتصاد هم نوشته است: ترامپ رفتنی شد؛ اینده ترامپیسم
رسالت هم این این تیتر را انتخاب کرده است: آقای خروج در آستانه اخراج
شرق این تیتر را برگزیده است: کاخ تنهایی ترامپ
همشهری هم نوشته است: آغاز شمارش معکوس
جمهوریاسلامی هم از این تیتر استفاده کرده است: قاتل سردار سلیمانی سرنگون شد؛ شکست سنگین ترامپ آمریکا در آستانه آشوب
اعتماد هم نوشته است: اخراج دموکراتیک
در ادامه گزیده ای از مهمترین مطالب امروز روزنامهها را مرور میکنیم:
دنیای اقتصاد؛ نسخه احیای اقتصاد ایران
دنیای اقتصاد در گزارش اصلی صفحه اول خود نوشته است: روند تشکیل سرمایه در دهه ۹۰ نزولی شده است؛ بهنحویکه رشد متوسط سالانه سرمایهگذاری در سالهای این دهه به منفی ۸/ ۶ درصد میرسد. کارشناسان این دهه را بدترین دوره سرمایهگذاری در اقتصاد ایران معرفی میکنند؛ دههای که بهنوعی تکرار الگوی سرمایهگذاری در دهه ۶۰ است. تخریب سرمایهگذاری در دهه جاری، موتور رشد اقتصادی را متوقف کرده و درآمد سرانه جامعه کاهش یافته است. اما چه اتفاقی موجب تخریب سرمایهگذاری شده است؟ از نگاه کارشناسان، زمانی که اقتصاد دچار عدم قطعیتهای فراوانی باشد و خانوارها نسبت به آینده انتظارات تورمی داشته باشند، سرمایه به جای تجمیع و تجهیز در جهت حمایتهای مالی، صرف خرید دارایی در جهت حفظ ارزش میشود تا از بلای تورم مصون باشد. در این شرایط پساندازها به جای رفتن در مسیر «سرمایهگذاری» در تله «سوداگری» قرار میگیرند. این روزنامه در گفتوگو با مسعود نیلی، با ارزیابی تحولات سرمایهگذاری در اقتصاد ایران، راهکار خروج از تله سوداگری را بررسی کرده است.
مسعود نیلی در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به نقش سرمایهگذاری در رشد اقتصادی، توضیح داد: «سرمایهگذاری بهدلیل آنکه برای اقتصاد ظرفیت ایجاد میکند، در همه اقتصادها بسیار مهم و حیاتی است. البته اثر سرمایهگذاری در اقتصادهای مختلف متفاوت است. بعضی برای بزرگ شدن همچنان متکی به عنصر سرمایه هستند؛ اما برخی از این مرحله عبور کردهاند و رشد اقتصادی آنها متکی به تکنولوژی است و به مفهم وسیعتر با موتور محرک بهرهوری رشد میکنند. ما جزو کشورهایی هستیم که از ۵۰ سال پیش به این طرف، اقتصادمان با تکیه بر سرمایهگذاری و میزان رشد موجودی سرمایه رشد کرده است. البته اگر بخواهیم در مورد اثر سرمایهگذاری بر رشد بهطور دقیق صحبت کنیم، بهتر است از واژه «موجودی سرمایه» سخن بگوییم.»
او در ادامه به مفهوم موجودی سرمایه در اقتصاد اشاره کرد و گفت: «به مجموع کالاهای سرمایهای فیزیکی کشور که قابل اندازهگیری بوده و در فرآیند تولید کالا و خدمات نقش دارند، موجودی سرمایه گفته میشود. در واقع، موجودی سرمایه را میتوان مجموع ارزش ساختمان و تاسیسات و ماشینآلات و تجهیزاتی دانست که در فرآیند تولید نقش داشته و مورد استفاده قرار میگیرند. برای انتقال بهتر پیام، میتوان استخری را در نظر گرفت که یک مجرا برای ورود و یک مجرا برای خروج آب دارد. آبی که وارد استخر میشود، شبیه سرمایهگذاری است و آبی که بیرون میرود همان استهلاک سرمایه است. هر زمان میزان آب ورودی به استخر کمتر از آبی که خارج میشود باشد، به تدریج موجودی آب استخر کم میشود. این مثال در اقتصاد یعنی اینکه هر زمان حجم سرمایهگذاری از استهلاک کمتر شود، رشد موجودی سرمایه منفی میشود.»
کیهان؛ برای ایران فرقی نمیکند چه کسی رئیسجمهور آمریکا شود
کیهان در سرمقاله خود اورده است: انتظار برای مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا برای صدها میلیون انسان روی زمین مانند آن است که بخواهید بدانید قرار است از سوی مار گزیده شوید یا عقرب! واقعیت ماجرا برای شهرونداهل تهران، بغداد، کابل، دمشق، اسلامآباد و صنعا چیزی جز این نیست و تمام آنچه درباره تفاوت ترامپ و بایدن گفته میشود، حقهبازی و شامورتیبازی عدهای است که یا متوهماند و یا نان راهانداختن چنین سیاهبازیهایی را میخورند. این روزنامه در ادامه نوشته است: برای ملت ایران چه فرقی میکند که جمهوریخواهان چهار سال دیگر مستاجر کاخ سفید باشند یا دموکراتها جای آنها را بگیرند؟ آنهایی که مدعی تفاوت این دو هستند کافی است چشم خود را باز کنند و نگاهی به طرحهای ضدایرانی کنگره و سنا و نتایج این طرحها بیندازند. تمامی این طرحها با آرای قاطع و اغلب آنها با چیزی حدود 100 درصد آرا تصویب شدهاند. در یکی از موارد در سنا که تنها یک سناتور به طرحی رای منفی داده بود درباره چرایی مخالفت خود با آن طرح ضدایرانی گفته بود به نظرم این طرحفضای سیاسی آمریکا در مورد ایران چنین ذهنیت و عملکردی دارد و در کشور ما روزنامهای تیتر میزند؛ ارزانی بایدنی یا گرانی ترامپی و فردی که هر روز در شبکههای ماهوارهای، سایتها، روزنامهها و شبکههای اجتماعی مشغول حرافی است از انتخابات آمریکا که تبدیل به افتضاحی تمامعیار و شرمآور شده نتیجه میگیرد که قدرت در آمریکا در دست قانون بوده و این واقعیتی تحسینبرانگیز است!این قلیلالفکرها و کثیرالکلامها علاقهای به دیدن واقعیتها ندارند. در انتخابات آمریکا شبکههای اجتماعی بهشدت کنترل میشوند و هر کسی حق ندارد درباره نتیجه انتخابات هرچه دلش خواست بگوید. برای نمونه توئیتر چند روز پیش اعلام کرد فقط هفت منبع رسمی حق اظهارنظر درباره نتیجه انتخابات را دارند و بقیه باید با استناد به این هفت منبع عمل کنند، در غیر این صورت توئیت آنها پاک یا با اعمال محدودیت مواجه خواهد شد. ظاهراً روی حساب و کتاب و با سند و مدرک حرف زدن فقط برای آمریکاییها خوب است و برای کشورهایی مانند ایران نشانه دیکتاتوری و نبود آزادی رسانه و بیان!
روحانی در این 8 ماه فکر مذاکره با آمریکا را از سرش بیرون کند! کیهان در خبر ویژه خود نیز اورده است: رئیسجمهور گفت: آن آقایی که در کاخ سفید بود، تحریم را تشدید کرد. روحانی همچنین میگوید: دولت بعدی آمریکا تسلیم ما میشود.این اظهارات در حالی است که اولا ترامپ تا میانه دیماه، سر کار است و سیاستهای خصمانه وی ادامه دارد و بنابراین در این سه ماه نمیشود به امید آمدن بایدن نشست. ثانیا طبق آمار و اسناد رسمی، دموکراتها بهویژه دولت اوباما، رکورددار وضع و اعمال شدیدترین و گستردهترین تحریمها علیه ملت ایران هستند چنان که پروژه به صفر رساندن تدریجی فروش نفت ایران در دولت اوباما اجرایی شد و حتی پس از انعقاد برجام هم ادامه یافت.ثالثا، قطعا تسلیم دولت آمریکا در برابر ملت ایران - چه ترامپ باشد و چه بایدن - امکانپذیر است، اما مشروط به این که برخی دولتمردان و ائتلاف سیاسی - رسانهای حامی آنها، به تلویح یا تصریح، راه گشایش اقتصادی را به مذاکره به هر نحو و به هر قیمت با آمریکا گره نزنند. که اگر این رویکرد غلط ادامه داشته باشد، قطعا دولت جدید آمریکا، صرف مذاکره را به قیمتی بسیار گزاف، به دولت رو به پایان روحانی خواهد فروخت و با استفاده از همین فضاسازی مسموم برخی محافل سیاسی ناکارآمد در داخل، توپ را به زمین ایران خواهد انداخت که حال آن که بدهکار مسلم توافق برجام است. البته مشاوران بایدن بارها تاکید کردهاند که دموکراتها در صورت پیروزی در انتخابات، به برجام برنمیگردند و بیآنکه وعده برداشتن تحریمی را بدهند، انتظار تمدید تعهدات برجامی ایران و افزایش آن با تعهدات فرابرجامی را دارند. از یاد نبریم که بایدن به سختگیری هوشمندانه علیه ایران تاکید کرده و همچنین گفته خانه امن ایران باید ناامن شود.اجمالا این که دولت محترم به هیچ وجه نباید هشت نه ماه باقیمانده از دوره خود را هم معطل رفتن این دولت در آمریکا پس از چند ماه و آمدن دولتی دیگر که فشارهای دولت ترامپ را ابزار فشار خود میداند، بکند.
خراسان؛ کام شیرین با آب های شور
خراسان در گزارشی به فاز نخست پروژه بزرگ انتقال آب خلیج فارس به داخل پرداخته است. این روزنامه نوشته است:با دستور رئیس جمهور، فاز اول طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران به بهره برداری رسید تا با شیرین سازی آب دریا، طولانی ترین مسیر انتقال آب شیرین در کشور طی شود و به استان یزد برسد. با اجرای این طرح علاوه بر تامین بخشی از آب شرب استان هرمزگان، آب مورد نیاز سه مجموعه صنعتی کشور هم تامین می شود: شرکت معدنی و صنعتی گل گهر سیرجان، مجتمع مس سرچشمه و همچنین مجتمع های فولادی در اردکان یزد. .طرح انتقال آب خلیج فارس برای مصارف بخشهای شرب و صنعت در استانهای هرمزگان، کرمان و یزد بهعنوان منبع پایدار به اجرا درآمده و در این طرح از آب دریا به دو شکل آب شور (بدون نمکزدایی) و آب شیرین (همراه با نمکزدایی) استفاده خواهد شد. با اجرای این طرح ۴۵۰ میلیون متر مکعب آب شور نمک زدایی و در نهایت ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب شیرین برای مصرف در استان های هرمزگان، کرمان و یزد آماده خواهد شد. در فاز نخست این طرح که با 16 هزار و 300 میلیارد تومان سرمایه گذاری و 1200 نفر اشتغال زایی به بهره برداری رسید، روزانه 200 هزار مترمکعب آب شیرین سازی می شود که برای تامین بخشی از آب شرب مورد نیاز بندر عباس، بندر خمیر و روستاهای اطراف(50هزار متر مکعب در فاز نخست) و همچنین آب مورد نیاز شرکت صنعتی گل گهر سیرجان استفاده خواهد شد. طبق برنامه ریزی، حجم آب شیرین شده در این پروژه با تکمیل فاز دوم (تا مس سرچشمه) و سوم (تا فولاد اردکان)، به روزانه یک و نیم میلیون متر مکعب خواهد رسید. آن طور که استاندار یزد اعلام کرده، فازهای دوم و سوم این پروژه نیز طی چهار ماه آینده تکمیل خواهد شد تا ابرپروژه آبی-خاکی کشور تا پایان امسال به سرانجام برسد.
درادامه این گزارش آمده است: اعضای کانون تفکر آب دانشگاه یزد، از جمله منتقدان این طرح هستند و بر این باورند که «بعد از انتقال این آب به صنایع، بخشی از آن تبدیل به پساب خواهد شد و مسلما آلودگیهایی به همراه خواهد داشت.» یکی دیگر از استدلال های مسئولان کشور برای اجرای این پروژه این است که «کشورهای حاشیه خلیج فارس از آب دریا استفاده می کنند و ایران از این حق خود بی بهره مانده است.» اما کارشناسان برای این استدلال هم پاسخی محیط زیستی دارند. «محمد اخوان»، عضو هیئت علمی دانشگاه یزد، در این باره می گوید: «کشورهای خلیج فارس در حال افزایش آلودگی آب دریا هستند، بهتر بود ما به جای شرکت در این مسابقه آلودگی زیست محیطی به صورت حقوقی، این عمل کشورهای حاشیه خلیج فارس را به چالش میکشیدیم.» انتقاد دیگر هم این است که می شود شرکت های صنعتی فلات مرکزی را به نزدیکی سواحل کشور منتقل کرد تا نیازی به سرمایه گذاری کلان برای انتقال آب دریا و تامین آب صنعت نباشد.برخی نیز پیگیری این طرح ها را به نفع آن چه مافیای آب و سدسازی می نامند منتسب می کنند که البته مخالفان تجربه استفاده جهانی از این شیوه را پاسخی به این ادعا می دانند.
وطن امروز؛ بایدن شغال خبیث است!
وطن امروز در یکی از گزارشهای صفحه اول خود به واکنش جو بایدن به ترور حاج قاسم پرداخته و مینویسد: ماجرای ترور شهید سلیمانی از جمله موضوعاتی است که چهرههای سرشناس جمهوریخواه و دموکرات درباره آن اتفاقنظر داشتند و از این اقدام ترامپ تقدیر کردند. در روزهای گذشته در جریان اعلام آرای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بیانیه جو بایدن در حمایت از ترور سردار سلیمانی در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت. جو بایدن، کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات 2020 ریاستجمهوری آمریکا که به احتمال زیاد رئیسجمهور بعدی آمریکا خواهد بود از جمله چهرههای سیاسی آمریکا به حساب میآمد که اقدام دولت این کشور در ترور سردار سلیمانی را ستود.
بایدن پس از اقدام تروریستی ارتش آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، با انتشار بیانیهای نوشته بود: «هیچ آمریکاییای در مرگ قاسم سلیمانی عزاداری نمیکند. او مستحق بود برای جنایاتش علیه نیروهای آمریکایی و هزاران بیگناه منطقه در برابر قانون بایستد». بایدن ضمن حمایت از اصل این ترور، سردار شهید سلیمانی را به ایجاد هرجومرج متهم کرده و گفته بود: «هیچ یک [از این موضوعات] این مساله را نفی نمیکند که کشتن او اقدامی بشدت تنشزا در یک منطقه خطرناک بود. بیانیه دولت [ترامپ] میگوید هدف از این اقدام جلوگیری از حملات آتی ایران است اما این اقدام یقینا اثر عکس خواهد داشت. رئیسجمهور ترامپ یک دینامیت را به یک قوطی کبریت انداخت و باید برای مردم آمریکا توضیح دهد راهبرد و برنامهاش برای ایمن نگاه داشتن نیروها و پرسنل دیپلماتیک آمریکا در منطقه، شهروندان و منافع ما، در داخل و خارج از کشور و نیز متحدان ما در منطقه و فراتر از این منطقه چیست. من اطلاعات محرمانهای از این موضوع در دست ندارم و بسیاری از آن نامعلوم است اما ایران حتما واکنش نشان خواهد داد. ما ممکن است در آستانه یک درگیری بزرگ در خاورمیانه باشیم».
13 دیماه سال گذشته ارتش آمریکا در اقدامی تروریستی به فرمان ترامپ، سردار قاسم سلیمانی و همراهانش را در یک حمله پهپادی در فرودگاه بغداد به شهادت رساند. این اقدام دولت آمریکا هر چند از سوی یک رئیسجمهور جمهوریخواه انجام شد اما چهرههای سیاسی و شاخص دموکرات نیز از این اقدام حمایت کردند. علاوه بر جو بایدن که با انتشار اطلاعیهای حمایت خود از این ترور را اعلام کرد، نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از حزب دموکرات هم که یکی از جدیترین منتقدان ترامپ به شمار میرود، ضمن تأیید اهمیت حفظ منافع آمریکاییها توسط رئیسجمهور، تنها به خطرات احتمالی ناشی از این حرکت اشاره کرد و گفت ترامپ باید پیش از حمله با نمایندگان مشورت میکرد. تحلیلگران سیاسی با یادآوری اینکه ترامپ حتی در اوج اختلاف و کشمکش بر سر استیضاح براحتی طرح خود برای ترور سردار سلیمانی را اجرا کرد و هرگز نیازی به مشورت با نمایندگان کنگره آمریکا ندید و بدون مشورت با آنها طرح خود را عملی کرد، آن را نشان نوعی اتحاد سیاسی در نظام آمریکا علیه اصول منشور ملل متحد برای سایر کشورهای جهان میدانند. سیاستمداران دموکرات آمریکا برای حمایت از اقدام تروریستی ترامپ که مصداق تروریسم دولتی است چنین توضیح میدادند که حملات پهپادی آمریکا در عراق امری استثنایی نبوده و به دلیل حضور ارتش تروریستی این کشور در منطقه، نیازی به کسب اجازه یا مشورت با نمایندگان برای انجام عملیات نیز وجود نداشته است، زیرا نیازی هم نبوده که آمریکا برای چنین عملیاتی به عراق لشکرکشی کند. انتقاد دموکراتها از ترامپ درباره ماجرای ترور شهید سلیمانی مربوط به اصل این ترور نیست و چنانکه گفته شد آنها حمایت صریح خود را از این اقدام اعلام کردند، بلکه این افراد از دولت آمریکا به علت محرمانه اعلام کردن گزارش ترور یا عدم انجام اقدامات محافظتی لازم برای سربازان آمریکایی در واکنش به اقدام تلافیجویانه ایران، انتقاد کردند.
جمهوریاسلامی؛ انتقاد ازچاپلوسی وزرا و مدیران ارشد
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به نقد مدیریتی کشور پرداخته است. در بخشی از این یادداشت آمده است: چاپلوسی، از آفتهای بزرگ تعامل اجتماعی بهویژه در عرصه مدیریت است. این آفت، معمولاً به جان افراد ضعیف، ناکارآمد، وابسته و فاقد برنامه روشن مدیریتی میافتد. کشور ما از گذشتههای دور به این آفت مبتلا بوده و با اینکه انتظار میرفت انقلاب اسلامی این قبیل آفتها را ریشهکن کند و در نظام جمهوری اسلامی هرگز چاپلوسی، تملق، بلهقربانگوئی و تعریف و تمجیدهای زیادهگویانه وجود نداشته باشد، متاسفانه این آفتها نهتنها ریشهکن نشدهاند بلکه در حال رشد و همهگیر شدن نیز هستند و در شکلهای مختلف ظاهر میشوند.از جمله عوارض آفت چاپلوسی اینست که بلافاصله بعد از آنکه رهبری درباره یکی از مشکلات سخن میگویند و خواستار حل آن میشوند، عدهای از مدیران اقدام به تشکیل جلسه فوری میکنند و درباره ضرورت حل همان مشکل داد سخن میدهند و عجیب اینست که خیلی فوری و حتی آنی به این نتیجه میرسند که این مشکل قابل حل است و وعده میدهند که سریعاً آن را برطرف خواهند کرد. عجیبتر اینکه همین حضرات باز هم در برابر مشکلات دیگر ناکارآمدی نشان میدهند و یا از کنار آنها تا زمانی که نهیبی زده نشود بیتفاوت عبور میکنند.رهبری در سخنان روز عید میلاد پیامبر گرامی اسلام و امام صادق صلواتاللهعلیهما روی اقلامی از قبیل گوشت قرمز، گوشت مرغ، گوجه فرنگی و پوشک انگشت گذاشته و گفتند گرانی اینها و بعضی چیزهای دیگر قابل توجیه نیست. این سخن، حدود یکساعت به ظهر روز سهشنبه گذشته از تلویزیون پخش شد و حدود ساعت 3 بعدازظهر دو تن از وزرا و چند تن از معاونان وزارتخانهها و روسای سازمانها و سایر دستگاهها در جلسهای فوری و اضطراری گردهم آمدند و اعلام کردند که این اقلام بهزودی ارزان میشوند و آنچه در گمرکات رسوب کرده سریعاً به بازار خواهند آمد و تمام مشکلات مربوط به آنها حل خواهد شد.
درباره این وضعیت، یک سوال وجود دارد، یک توصیه و یک پیوست.سوال اینست که مدیرانی که بلافاصله بعد از تذکر رهبری اقدام به تشکیل جلسه و مثلاً تلاش برای حل مشکل نمودند، آیا نمیدانستند این گرانیها وجود دارند و توجیهپذیر نیستند یا میدانستند؟ اگر نمیدانستند، باید بپذیرند که اهلیت تکیه زدن بر صندلیهائی که بر روی آنها نشستهاند را ندارند. و اگر میدانستند و در عین حال کاری برای حل مشکل نمیکردند، باید به این نتیجه رسید که این حضرات، ناکارآمد هستند و باید جای خود را به افراد کارآمد بدهند تا مردم از اینهمه مشکلات رهائی یابند.توصیه اینست که مسئولان نظام در بدنه دستگاههای مدیریتی کشور تجدیدنظر اساسی نمایند. واقعیت اینست که مجموعه این دستگاهها در بخشهای مختلف و در دستگاههای نظارتی دچار عناصر ناکارآمدی هستند که نه براساس شایستهسالاری بلکه با قوم و خویشسالاری و دوستسالاری و نان به همدیگر قرض دادن به مناصب کلیدی رسیدهاند. هرچند این واقعیت تلخ است ولی باید بپذیریم که بسیاری از مدیران ثابت کردهاند که یا دردها و رنجهای مردم را نمیفهمند و یا درد و رنج مردم برای آنها اهمیتی ندارد. وقتی خودشان میگویند یک میلیون تن کالا در گمرک رسوب کرده و همزمان میبینند گرانی استخوانهای مردم را درهم شکسته و در عین حال اقدامی نمیکنند، این یعنی بیگانه از مردمند. اینها باید کنار گذاشته شوند و افراد کارآمد و دلسوزی که درد مردم را درد خود بدانند جای آنها را بگیرند.پیوست هم اینست که حضرات مدیران و مسئولان با مردم صادق باشند. همه گفتند انتخابات آمریکا هیچ تاثیری در وضعیت کشور ما نخواهد داشت، ولی وقتی زمزمه اینکه ممکن است بایدن پیروز این انتخابات باشد در خبرها پیچید، قیمت ارز و سکه سقوط کرد و مردم نفس راحتی کشیدند. این وضعیت، خوشایند نیست ولی واقعیت است، واقعیتی که تمام کسانی که انکارش میکردند، آن را میدانستند ولی چیز دیگری را میگفتند. نتیجهای که از جمعبندی آن سوال و این توصیه و پیوست میگیرم اینست که در سطح مدیریت کلان کشورمان، صداقت گمشده امروز است.