چالشها و مانعهای بایدن در مسیر نجات برجام
به گزارش اقتصادنیوز؛ نشریه هفتگی اکونومیست در شماره جدید خود -۵ دسامبر ۲۰۲۰- دو مقاله اختصاصی درباره آینده تعامل میان ایران و آمریکا منتشر کرده است.
در مقاله نخست با عنوان «به سوی یک توافق هستهای بهتر» اکونومیست به بررسی مواجهه دولت جو بایدن با پرونده هستهای ایران پرداخته و مدعی شده است که با توجه به تأثیرات کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ بر اقتصاد ایران، اکنون جو بایدن اهرم فشار را در اختیار دارد و باید قبل از بازگشت به برجام از آن استفاده کند. (اینجا بخوانید؛ اقدامات فوری بایدن برای کاهش تنش با ایران)
این هفتهنامه معتبر در دومین مقاله خود نیز با تیتر «بازگشت به آینده؛ جو بایدن خواهان ورود دوباره به توافق هستهای ایران است» نوشت: ساده به نظر میرسد، اما موانع بسیاری سد راه او خواهد شد.
اکونومیست در ادامه با اشاره به ترور شهید محسن فخریزاده، دانشمند برجسته کشور، نوشته است:
قاتل [تروریست] یک آدم نبود. محسن فخری زاده، دانشمند برجسته و از طراحان برنامه هستهای ایران، در تاریخ 27 نوامبر توسط یک مسلسل کنترل از راه دور که سوار بر یک پیکاپ باری [نیسان وانت] در حال انفجار ترور شد (بر اساس گزارش فارس، یک خبرگزاری ایرانی است). علی شمخانی ، رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران گفت: "هیچ کس در صحنه حضور نداشت." گزارشهای دیگر حاکی از آن است که افراد مسلح در صحنه حاضر بوده ولی از آنجا گریختهاند. اما مطمئناً گلولهها واقعی بودهاند.
هدف اصلی اسرائیل از ترور دانشمند ایرانی
[شهید] فخری زاده، که از نظر علمی پروفسور فیزیک بود، مغز متفکر پروژه [ادعایی] آماد برای پیگیری برنامه محرمانه هستهای ایران از دهه 1980 تا سال 2003 بود. پس از توقف رسمی این برنامه ایران، آقای فخریزاده همچنان به تحقیق در این زمینه ادامه داد. اسنادی که موساد، آژانس اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل مدعی به سرقت بردن آنهاست ظاهراً حاکی از آن است که 70 درصد از کارمندان آقای فخریزاده تحت پروژه قبلی، در یک سازمان جدید همراه او ماندهاند.
همین باعث شد که او یک مرد نشانشده باشد. چندین نفر از افراد زیرمجموعه وی از سال 2007 تا 2012 در اقداماتی که مظنون اصلی آنها اسرائیل است، ترور شدند. در سال 2018 هنگامی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، با ادعای سرقت پروندههای یادشده، آنها را ارائه میداد ، نام آقای فخری زاده را جدا کرد.
انگیزه اسرائیل برای ترور او شاید عقب انداختن برنامه هستهای ایران با حذف مدیر باتجربه آن بوده باشد. اما هدف غایی این بود که دستهای جو بایدن را برای احیای توافق هستهای با ایران ببندد.
بر اساس این توافق ، برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) ، ایران موافقت کرد که برنامه هستهای خود را مهار کند و در ازای لغو تحریمهای بینالمللی، درهای خود را به روی بازرسیهای دقیق باز کند. رئیس جمهور دونالد ترامپ این توافق را "بدترین توافق تاریخ آمریکا" خواند و در سال 2018 واشنگتن را از این توافق خارج کرد و ایران را تحت تحریمهای شدید قرار داد. ایران نیز به تدریج مفاد توافق را نقض کرده است. ایران اکنون 12 برابر بیشتر از حد مجاز [در توافق] اورانیوم غنی شده ذخیره کرده است. همچنین بخشی از این میزان را با خلوص بالاتر از سطح مجاز غنیسازی کرده، تحقیقاتی را در مورد سانتریفیوژهای پیشرفته انجام داده و برخی از آنها را به یک مرکز زیرزمینی منتقل کرده است. اما ایران تاکنون در رابطه با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی -ناظر هستهای سازمان ملل، تداخل خاصی نداشته است.
موانع سخت در مسیر احیای برجام
از نظر تئوری، برگرداندن ساعت به عقب باید کار سادهای باشد. بایدن میگوید در صورت بازگشت ایران به الزامات توافق به برجام میپیوندد. جواد ظریف ، وزیر امور خارجه ایران ، گفته است که اگر آقای بایدن تحریم ها را لغو کند "ما نیز می توانیم بلافاصله به تعهدات کامل خود در توافق برگردیم."
ایلان گلدنبرگ از مرکز امنیت نوین آمریکایی، اتاق فکری در واشنگتن ، خاطرنشان میکند که بین آغاز به کار بایدن در 20 ژانویه و انتخابات ریاست جمهوری ایران در 18 ژوئن یک فرصت کوتاه وجود دارد. «تمیزترین، آسانترین و سادهترین گزینه بازگشت متقابل به برجام است.»
اما در عمل، همه چیز ممکن است پیچیدهتر باشد.
قدرت گرفتن تندروها در ایران
با ایران شروع کنیم که احتمالاً رهبرانش در ابتدا از پیروزی بایدن و چشمانداز تازهای از فروش نفت و تجارت، خوشحال شدند. در جلسات، ظریف از بازگشت جان کری به دولت با خرسندی سخن گفت. مردی که طرف مقابل ظریف در مذاکرات برجام بود و حالا به عنوان نماینده ویژه بایدن در امور تغییر اقلیم انتخاب شده است. با این حال آقای ظریف یکی از اعضای اردوگاه عملگرایان ایران است که جایگاه او بهدنبال شکست برجام در تأمین منافع اقتصادی تضعیف شده است.
تندروها در انتخابات پارلمانی فوریه (پس از رد صلاحیت نامزدهای معتدل دیگر) پیروزی چشمگیری کسب کردند. آنها میترسند که با احیای برجام، اعتبار و شانس عملگرایان احیا شود. برخی از آنها خواهان پرداخت غرامت برای جبران خسارتهای ناشی از تحریمهای آمریکا هستند. ترور [شهید] فخریزاده -که با محکومیت ملایم اروپا مواجه شد- مهمات بیشتری در اختیار آنها گذاشته تا با توپ پر به گروه مقابل حمله کنند.
در اول دسامبر، نمایندگان مجلس طرحی را تصویب کردند که از دولت میخواهد اورانیوم را تا نزدیکی سطح قابل استفاده برای اهداف نظامی غنیسازی کند. و چنانچه تحریمهای آمریکا به سرعت برداشته نشوند، بازرسان آژانس را اخراج میکند. وزیر دفاع ایران نیز گفته است که بودجه نهاد تحت هدایت [شهید] فخریزاده ۲ برابر خواهد شد.
۳ نقص برجام از نگاه منتقدان توافق
آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز با شکوتردید به برجام مینگرند. منتقدان برجام به ۳ مسئله اشاره می کنند.
اولین ایرادی که منتقدان برجام بر آن تأکید دارند، جدول زمانبندی یا بندهای غروب آفتاب است (اینفوگرافی بالا را ببینید). تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران در ماه اکتبر اخیر منقضی شد. محدودیتهای ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته و صادرات و واردات موشک نیز تا ۳سال دیگر منقضی میشود. اغلب محدودیتهای دیگر نیز در طول یک دهه برداشته خواهد شد (هر چند افزایش موشکافی آژانس برای همیشه طول خواهد کشید).
دومین گلایه، کمتوجهی به برنامه موشکی ایران است که پیچیدگی آن در ماه ژانویه به نمایش درآمد؛ زمانی که ایران ترور [سردار شهید] قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه را با حملات موشکی دقیق به پایگاه سربازان آمریکایی در عراق تلافی کرد.
سومین مسئله مورد ادعا نیز رفتار ایران در منطقه، به ویژه حمایت از گروههای متحدش مانند حزبالله لبنان است.
متحدان اسرائیلی و عرب آمریکا، همراه با بسیاری از جمهوری خواهان تندرو در واشنگتن، دوست دارند که بایدن قبل از پیوستن دوباره به برجام امتیازاتی را از ایران در این زمینهها بگیرد. آموس یدلین، رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل با اشاره به تحریمهای بیامان آمریکا و ترور [سردار] سلیمانی و سایر فاکتورها ادعا کرد که به زعم وی موازنه قدرت به نفع آمریکا تغییر کرده و ارزیابیهای اطلاعاتی اخیر اسرائیل مدعی است که فشار اقتصادی بیسابقه، ایران را در موقعیت عدم اطمینان قرار داده است.
اسفندیار باتمنقلیج (Batmanghelidj)، از وبسایت بورسوبازار که اقتصاد ایران را رصد میکند، معتقد است که اقتصاد ایران "کم خون" شده و با تورم "مزمن" مواجه است. تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران در سال 2018 حدود 5.4 درصد و در سال 2019 حدود 6.5 درصد کاهش یافت و امسال نیز مجدداً منقبض خواهد شد (که بخشی از آن به دلیل شیوع کرونا است).
این امر منجر به اعتراضهایی شده است، اما آنگونه که برخی در دولت ترامپ امیدوار بودند، باعث تغییر رژیم نشد. آقای باتمنقلیج میگوید: "ما از سناریوی سقوط که اغلب در مورد آن بحث میشود فاصله زیادی داریم." شرکت هایی که نفتکش ها را ردیابی می کنند حتی ادعا کردهاند که صادرات نفت ایران در ماه سپتامبر برخلاف روند تحریمهای آمریکا به شدت افزایش یافته است. یک چهره دانشگاهی ایرانی میگوید: "من هیچ خطری برای ثبات داخلی نمیبینم."
موافقت دولت بایدن با بازگشت بدون پیششرط به برجام
به هر حال بایدن ایده ایجاد پیش شرط برای بازگشت به برجام را رد میکند. او به توماس فریدمن از نیویورکتایمز گفت: ببینید، در مورد موشکهای هدایتدقیق و همه موارد دیگر که منطقه را بیثبات میکند بسیار صحبت میشود. اما "بهترین راه برای دستیابی به ثبات در منطقه" مقابله با "برنامه هستهای" است.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، میگوید در مذاکرات بعدی به سایر موارد رسیدگی میشود. زمان و محتوای چنین گفتگوهایی هنوز روی هواست، هرچند احتمالاً شامل امتیازات تازهای میان هر دو طرف دادوستد خواهد شد -آنچه دیپلماتها تعامل "بیشتر در ازای بیشتر" می نامند.
الی گرانمایه عضو اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا میگوید ایران احتمالاً به دنبال دسترسی به دلار، تخفیف در تحریمهای بخش انرژی و صنعتی، و دستیابی به یک توافقنامه قانونی است که به آن سادگی که ترامپ برجام را ملغی کرد، قابل لغو نباشد.
گری سامور از دانشگاه Brandeis که از سال 2009 تا 2013 به عنوان دستیار امور کنترل تسلیحات در دولت اوباما خدمت کرده، پیشنهاد میکند که اولویت آمریکا باید تمدید بندهای غروب آفتاب در مورد غنیسازی باشد.
آموس یدلین میگوید بندهای غروب باید به جای ۱۵ سال، تا ۳۰ سال تمدید شود و بازرسیهای آژانس باید "در همهجا و بدون محدودیت" باشد و ایران باید جزئیات کامل برنامههای هستهای خود را فاش کند. وی میافزاید: "اگر این ۳ مورد فراهم شود، من شبها آسودهتر میخوابم."
ایلان گلدنبرگ نیز میگوید از آنجایی که تا بند غروب اصلی یک دهه دیگر فاصله وجود دارد، بهتر است که آمریکا زمینه را برای یک مجموعه "گفتگوهای منطقهای" بین ایران و رقبایش فراهم کند، و از موضوعاتی که مناقشهبرانگیز نیستند مانند همکاری علیه شیوع کرونا به عنوان گامهایی برای گشایش باب گفتوگو و مذاکره استفاده کند.
خشم محور عبری-عربی از تصمیم بایدن درباره ایران
اگر بایدن به سادگی به برجام اولیه (بازسازی نشده) برگردد، یا اگر مذاکرات بعدی به جایی نرسد، باید منتظر مخالفت شدید متحدان منطقهای آمریکا باشد. یک مقام اسرائیلی میگوید: "اگر آنها یک توافقنامه الحاقی با کیفیتی مشابه برجام ارائه دهند، ما تمام تلاش خود را برای تغییر آن به کار خواهیم بست. در پایان روز آرام نخواهیم گرفت تا زمانی که راه حل بهتری نداشته باشیم."
راز زمت از انستیتوی مطالعات امنیت ملی در تلآویو، کارشناس کهنهکار امور ایران در سازمان اطلاعات اسرائیل، میگوید: تقابل نتانیاهو و بایدن "اجتناب ناپذیر است". منافع سیاسی نتانیاهو در این است که به موضع سختگیرانه درباره ایران ادامه دهد و در حال حاضر هیچ کسی در دولت یا نهاد امنیتی توان مخالفت علنی با او را ندارد."
ابزارهای اسرائیل و اعراب برای مانعتراشی
نتانیاهو ابزار کافی برای تأثیرگذاری در محاسبات آمریکا و ایران را دارد. در دوران اوباما تهدید دائمی حملات هوایی اسرائیل به برنامه هستهای ایران انگیزه بزرگی برای بهکار گرفتن تحریمها و دیپلماسی بود. این امر آمریکا را به همکاری با اسرائیل در یک حمله سایبری معروف به استاکسنت علیه سانتریفیوژهای ایران سوق داد. تصور بر این است که علوه بر ترور [شهید] فخری زاده، اسرائیل مسئول انفجاری است که تابستان در یک سایت هستهای در ایران رخ داد. همچنین به نظر میرسد اسرائیل متحدان ایران را در خارج از مرزهایش تحت فشار قرار داده است. یک مقام اسرائیلی مدعی شده است: "در سوریه اتفاقاتی میافتد که در گذشته اتفاق نیفتاده است."
رقبای عرب ایران نیز به همین نسبت نگران هستند، هرچند توانایی و احتیاط کمتری دارند. آنها گسترش نفوذ منطقه ای ایران در سالهای پس از امضای برجام را در سوریه، عراق و یمن مشاهده کردهاند. سال گذشته پس از پاسخ ضعیف ترامپ به حمله موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین علیه تأسیسات مهم نفتی عربستان از سوی متحدان ایران، تردیدهای آنها در مورد تکیه کردن به آمریکا عمیقتر شد. این نگرانیها به تدریج محور عبری-عربی را به سمت عادیسازی روابط سوق داد. در ماه اوت امارات متحده عربی روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل برقرار کرد. بحرین یک ماه بعد این اقدام را دنبال کرد. و تصور میشود محمدبنسلمان، ولیعهد و حاکم اصلی عربستان سعودی، در ماه نوامبر با نتانیاهو دیدار کرده باشد.
کشورهای عربی ابزارهای قدرت ناچیزی برای ارائه به اسرائیل دارند. در عوض آنها میتوانند به هواپیماهای جنگی اسرائیلی اجازه دهند بر فراز سرزمین خود در حوالی ایران پرواز کنند و ممکن است اطلاعاتی را که موساد قبلاً به دست نیاورده را به اشتراک بگذارند. همچنین یک لابی مشترک عبری-عربی علیه برجام در واشنگتن موثرتر خواهد بود. همه اینها کار را برای بایدن پیچیدهتر میکند. با گذشت زمان، ممکن است اعراب و اسرائیل دچار تضاد منافع شوند. بزرگترین نگرانی اسرائیل فعالیتهای هستهای ایران است، اما کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بیشتر از نفوذ منطقهای ایران هراس دارند.
ترس اعراب از انتقام ایران
اگر تحریمهای جدید یا اقدامات خرابکارانه اسرائیل منجر به تحریک ایران به واکنش نظامی شود، کشورهای عربی در برابر تنش آسیبپذیرتر هستند. ممکن است امارات بهترین ارتش جهان عرب را داشته باشد، اما با اقتصادی که متکی به گردشگری و تجارت است -و با توجه به اینکه تقریباً تمامی مایحتاج خود را وارد میکند- به راحتی شریانهای حیاتیاش مختل میشود. یک دیپلمات اماراتی میگوید: "ما اولین کشور در آنسوی آبهای ایران هستیم. ما همیشه باید اقدام به تنشزدایی کنیم." امارات بهطور قابل ملاحظهای سریعاً از ترور آقای فخری زاده ابراز تأسف کرد و خواستار "حداکثر خویشتنداری" شد.
در کوتاه مدت رهبران ایران باید تصمیم بگیرند که چگونه انتقام ترور [شهید] فخریزاده را بگیرند. آنها میدانند که حمله مستقیم به اسرائیل با واکنش جدی روبرو می شود - شاید حتی از طرف ترامپ، که میتواند تبعات اقدامات خود را به جانشین خود بسپارد. اما حمله به یکی از دوستان جدید اسرائیل در خلیج فارس ممکن است بدون ایجاد جنگ پیامی روشن ارسال کند.
هنوز برخی از مقامات ایرانی به امید صاف کردن مسیر بازگشت به برجام، صبر را توصیه میکنند. یک چهره دانشگاهی ایرانی معتقد است سرانجام ایران باید دوباره درآمد نفتی خود را بدست آورد و برای این کار به نوعی همسازی با آمریکا احتیاج دارد."
ولی نصر، یک مقام سابق وزارت امور خارجه آمریکا نیز میگوید ایران احتمالاً مخالفت چندانی با دو برابر شدن بازه زمانی بندهای غروب به عنوان بخشی از مصالحه گستردهتر نخواهد داشت. حتی ممکن است موافقت کند که از برخی منازعات منطقهای، به ویژه یمن دست بکشد. اما احتمالاً مایل است گامهای خود را به موازات و در انطباق با گامهای رقبای عرب خود ببیند. این میتواند سطحی از اعتمادسازی را نیز به دنبال داشته باشد که دستیابی به آن ممکن است دشوار باشد.