نشنالاینترست| تغییر معادلات استراتژیک خاورمیانه به نفع ایران
به گزارش اقتصادنیوز، وبگاه نشریه نشنالاینترست در مطلبی به قلم گرگ پریدی (Greg Priddy) کارشناس حوزه ریسکهای ژئوپلتیک جهانی نوشته است:
توانایی های نظامی ایران برای حفظ و نگهداری از تجهیزات حملونقل و فرآوری نفتی، آبشیرینکنها و سایر زیرساختهای مهمی که در معرض خطر هستند، در بستر عصر "آسیبپذیری متقابل (Mutual Vulnerability)" ایجاد شده که اجتناب ناپذیر است.
با توجه به اینکه رئیس جمهور منتخب جو بایدن، با اجتناب از پرداختن به موضوعاتی مانند برنامههای موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران، عالمانه تصمیم به بازگشت "تمیز" (بدون پیششرط) به برجام گرفته، شنیدن سخنرانی عمومی آیتالله خامنهای رهبر عالی ایران در ۱۶ دسامبر در تأیید و تکرار اظهارات پیشین رئیس جمهور حسن روحانی مبنی بر "باز بودن مسیر بازگشت ایران به تعهدات برجامی در صورت لغو برخی تحریمهای یکجانبه ایالات متحده مطابق با برجام"، دلگرم کننده بود. نکته مهم اینکه هیچ یک از خواستههای قبلی ایران در مورد جبران خسارت اقتصادی ناشی از تحریمها قبل از بازگشت به تعهدات، بازگو نشد.
زمان برای آمریکا به سرعت در حال سپریشدن است
برای حصول اطمینان خیلی زود است، چراکه هنوز موانع زیادی وجود دارد از جمله در مورد توالی گامهای بازگشت متقابل به تعهدات قانونی ذیل برجام که باید با مذاکره برطرف شود، اما مشخصاً برای آغاز بحث در مورد استراتژی مذاکراتی ایالات متحده برای رسیدن به توافق بعدی، چندان زود نیست. تیم جدید بایدن اعلام کرده است که پروسه توافق جدید باید بلافاصله پس از توافق درباره بازگشت به برجام آغاز شود، و باید شامل مواردی باشد که از توافق اصلی کنار گذاشته شدهاند، و باید چند شریک منطقهای ایالات متحده مانند اسرائیل، عربستان و امارات که به نوعی دشمنان ایران قلمداد میشوند را نیز شامل شود.
با توجه به اینکه برخی از محدودیتهای هستهای ایران (بندهای غروب) ذیل برجام از اوایل ۲۰۲۳ منقضی میشوند، زمان برای ایالات متحده که به دنبال تمدید انقضای این محدودیتهاست، به سرعت در حال گذشتن است.
جبرانِ نامتقارنِ تحریمِ هواییِ ایران
در واشنگتن بیشتر گفتمان پیرامون این موضوع مبتنی بر این فرض است که ایالات متحده باید بر محدودیت شدید برنامههای موشکی ایران اصرار ورزد. بسیاری از اظهارات اعضای کنگره درباره برنامههای موشکی ایران شامل درخواست برای "کنار گذاشتن" این برنامهها، بهجای پذیرش محدودیت در توسعه سیستمهای دوربُردتری است که شاید روزی ایالات متحده را تهدید کند.
همچنین تمرکز روشنی بر این گمانه است که توسعه موشکی در درجه اول برای حمل کلاهک هستهای مهم است (اگرچه با توجه به ارزیابی ادعایی آژانسهای اطلاعاتی آمریکا در سال 2007 مبنی بر اینکه "ایران دانش مورد نیاز برای طراحی کلاهک را پیش از توقف موقت فعالیتهای تسلیحاتی خود در سال 2003 بدست آورده است"، این نیز ممکن است بخشی از هدف برای بازدارندگی باشد). اما این تمرکز، یک نکته بسیار مهم را نادیده میگیرد؛ اینکه برنامه موشکی ایران بهنوعی یک جبران نامتقارنِ تحریم نیروی هوایی و پدافند هوایی ایران در مقابل تجهیزات گستردهای است که نه تنها برای اسرائیل بلکه برای همسایگان عرب ایران در حاشیه خلیج فارس -به ویژه عربستان و امارات- تأمین شده است.
پیشرفت ایران در توان و دقت موشکهای بومی
همین یک دهه پیش، اکثر تحلیلگران بهطور مستدل اطمینان داشتند که ایران، علیرغم داشتن موشکهای بالستیک با بُرد کافی، توانایی حمله دقیق به زیرساختهای ثابت در آنسوی خلیج فارس را ندارد. نیروی هوایی ایران بخش عمده این معادله نبوده و نیست، چراکه بیشتر به هواپیماهای آمریکایی ساخت دهه ۱۹۷۰ (بدون بهروزرسانیهایی که ایالات متحده در دسترس دیگر کاربران قرار داده)، و نیز تعداد انگشتشماری از میگ-۲۹هایی که تنها هواپیمای "نسل چهارم" واقعی است، تکیه دارد.
این در حالی است که قدرتهای بزرگ منطقهای حاشیه خلیج فارس -عربستان سعودی و امارات متحده عربی- تعداد زیادی هواپیمای پیشرفته "نسل چهارم" آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی دارند، همچنین اسرائیل مجهز به هواپیماهای F-35 با قابلیتهای "نسل پنجمی" نظیر اختفاء نیز هست، که امارات متحده عربی هم به دنبال خرید آنها است. علاوه بر این، در میان دشمنان ایران، سیستم پدافندی مقابله با جنگندههای مهاجم بسیار پیشرفتهتر است؛ نهتنها هواپیماهای پیشرفتهای دارند که در حالت آمادهباش نگهداشته میشوند، بلکه مجهز به پلتفرمهای هشدارِ فوری هوابُرد مانند آواکس و هاوکی آمریکایی، و رادارهای ضدهوایی هوشمند و موشکهای پاتریوت آمریکایی هستند. درحالیکه قبل از پیشرفتهای اخیر ایران در تواناییهای موشکی بومی، ارتش ایران توانایی چندانی در تلافی مستقیم با دقت کافی علیه اهدافی در عربستان سعودی، امارات یا اسرائیل را نداشت.
تغییر موازنه استراتژیک حاکم بر منطقه به نفع ایران
اتفاقات چند سال گذشته، معادلات استراتژیک متعارف و مرسوم را به نفع ایران تغییر داده است، اگرچه هنوز به سختی میتوان گفت ایران در موضع برتر یا حتی برابر قرار گرفته است؛ حمله موشکی به زیرساختهای حیاتی عربستان در سپتامبر ۲۰۱۹ که موشکهای کروز به تأسیسات نفتی آرامکو در بِقِیْق و خُرِیْص اصابت کردند، یک نقطه عطف تاریخی بود. حملهای که ایالات متحده [بدون ارائه مدارک، دلایل یا شواهد قابل ملاحظه و علیرغم اینکه جنبش انصارالله یمن مسئولیت حمله را بر عهده گرفت] آن را به ایران نسبت داد.
این موشکها به وضوح نشاندهنده توانایی آسیب به اهداف مشخص در آن سوی خلیج فارس با اوج دقت بودند. همچنین با توجه به اینکه تأسیسات بقیق بخاطر برخورداری از ظرفیتِ مازاد و امکان تغییر خط تولید در صورت خسارت احتمالی شناختهشده است، [متحدان ایران] با هدف اینکه به سعودیها اجازه دهند مانع اختلال گسترده در صادرات نفت شوند، تعداد نقاط هدف خود را محدود کردند؛ و بنابراین آنها همچنین توانستند عملیاتی را با موفقیت انجام دهند که از آستانه تحمل دونالد ترامپ برای پاسخ نظامی مستقیم، فراتر نرود.
سه موشکی که قبل از اهداف خود سقوط کردند، فناوری ساده و ارزان به کار رفته در آنها را نشان داد، از جمله یک طرح کوچک از موتورجت محصول چکسلواکی دهه ۱۹۶۰ که از پهپادهای مورد استفاده در دوران جنگ سرد کپیبرداری شده بود. با این وجود اکنون توانایی ایران در هدف قرار دادن دقیق زیرساختهای عربستان سعودی، امارات و دیگر نقاط حاشیه خلیج فارس به وضوح روشن شده است.
دو حمله موشکی مهم -یکی حمله موشکی ژانویه ۲۰۲۰ علیه پایگاههای ایالات متحده در عین الأسد و اربیل عراق در انتقام از حمله [تروریستی] پهپادهای آمریکایی که منجر به ترور ژنرال [شهید] قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران شد، و دیگری حمله موشکی اکتبر ۲۰۱۸ علیه مواضع داعش در سوریه- به تحلیلگران خارجی، بهبود قابلتوجه در میزان دقت سیستمهای موشکی ایران را اثبات کردند.
نیازی به گفتن نیست که این پیشرفت در قابلیتهای نظامی متعارف ایران، تحولی ناخواسته برای شرکای ایالات متحده در منطقه و نیز خود ایالات متحده است. اما این امر در نتیجه تلاشهای بومی تحقیق و توسعه در ترکیب با افزایش دسترسی تجاری به تکنولوژیهای موجود با کاربرد دوگانه* که چالشهای فنی اصلی در سیستم هدایت موشکهای کروز را کاهش داده، حاصل شده است. سیستم ماهوارهای جیپیاس تحت کنترل ایالات متحده اکنون با الحاق سیستم GLONASS روسی و سیستمهای مشابه اروپایی و چینی تکمیل شده است. هماکنون نرمافزارهای شناسایی تصویر که به راحتی در دسترس هستند به همراه دوربینهای دیجیتال، برای هدایت تصویری موشکها به اندازه کافی مناسب هستند. بنابراین بههیچوجه نمیتوان جن را به درون بطری برگرداند**.
* تکنولوژیهای دارای کاربرد دوگانه/ Dual-use Technologies: تکنولوژیهایی که در عین کاربردهای صلحآمیز، برای اهداف نظامی هم قابل استفاده هستند.
** نمیتوان جن را به درون بطری برگرداند/ There is no way to put the genie back in the bottle تقریباً معادل ضربالمثل فارسی "آب رفته به جوی برنمیگردد" است؛ به معنای تلاش [غالباً بیثمر] برای برگرداندن وضعیت به شرایط قبلاً موجود، یا تلاش برای دوباره تحت کنترل درآوردن یک فرآیند با محدودسازی آن است. در اینجا به بیفایدگی تلاشها برای سرکوب اطلاعات، ایدهها و پیشرفتها در برنامه موشکی ایران که به امر عادی یا دانش عمومی تبدیل شدهاند، اشاره دارد.
اقتضائاتِ عصرِ آسیبپذیریِ متقابل
شرکای منطقهای آمریکا تقریبا مطمئن هستند که باید سخت به آمریکا فشار آورند تا در هرگونه مذاکره بعدی رویکرد گستردهای نسبت به برنامه موشکی ایران در پیش بگیرد. مقامات اماراتی پیشتر درباره ایدههای مبهمی مبنیبر ایجاد "یک منطقه بدون موشک" در اطراف خلیج فارس علنا صحبت کردهاند؛ البته برای کسانیکه دارای نیروی هوایی قدرتمند هستند، این توافقی عالی است. با این حال، ایالات متحده باید روی منافع خود و هدف دستیافتنیتر که سوق دادن ایران به پذیرفتن محدودیتهایی در بُردِ موشکهای خود برای جلوگیری از حمله احتمالی به خارج از منطقه است، متمرکز شود. بسیار بعید است که هر دولتی در ایران موافقت کند که به وضعیت قبل بازگردد، جایی که آنها قادر به تلافیجویی نظامی علیه تحریکات اسرائیل یا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نباشند. به ویژه اگر این امر همراه با پذیرش تعهدات بلندمدتتر باشد که برنامه هستهای ایران را بطور قابل اطمینانی از کاربرد غیرصلحآمیز دور نگه دارد؛ امری که هدف اصلی ایالات متحده است.
نکته اصلی این است که قابلیتهای نظامی ایران در حفظ تجهیزات فرآوری نفت و امکانات حملونقل فرآوردههای نفتی، آبشیرینکنها و سایر زیرساختهای مهمی که در معرض آسیب هستند، اقتضای عصر آسیبپذیری متقابل است که از بین نخواهدرفت.
گرگ پریدی (Greg Priddy) کارشناس مستقل در حوزه ریسکهای ژئوپلیتیک جهانی است که در نزدیکی واشنگتن دیسی سکونت دارد. وی پیش از این سمتهایی در گروه اوراسیا و وزارت انرژی ایالات متحده داشته است.