ایران به فراتر از برجام تن نمیدهد
به گزارش اقتصادنیوز ، داو زَکهِیم (Dov S. Zakheim)، دستیار امور مالی وزیر دفاع ایالات متحده (از 2001 تا 2004) و معاون برنامهریزی و منابع وزارت دفاع (از 1985 تا 1987) در مطلبی با عنوان «چرا احیای توافق هستهای ایران برای جو بایدن احتمالاً چندان راحت نیست؟»، نوشت: احتمالاً ایران مقاومت خواهد کرد، دستکم تا به دست آوردن آن شرایط مطلوبی که در دوره پیش برایش مذاکره کرد.
وقتی ایرانیان در بهار به پای صندوقهای رای بروند بعید است یک عملگرا مثل حسن روحانی انتخاب شود. در آخرین انتخابات پارلمانی میزان مشارکت کم بود و تنها 43 درصد از رای دهندگان در انتخابات شرکت کردند و احتمالاً این بار هم بالا نیست. هرچه میزان مشارکت مردم کمتر باشد، احتمال برنده شدن یک تندرو که نزدیک به سپاه پاسداران است، بیشتر خواهد بود. و این برنامههای دولت بایدن را برای احیای مجدد و پیوستن دوباره به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ، معروف به توافق هستهای ایران ، پیچیده خواهد کرد.
دولت اوباما و به ویژه وزیر خارجه وقت جان کری خیلی مشتاق بودند که توافق اصلی را با ایران تکمیل کنند. ایرانیها توانستند در زمینه موضوعات توافق و نیز محدوده زمانی آن امتیاز بگیرند؛ در برجام هیچ اشارهای به فعالیتهای ایران در منطقه و برنامه موشکی تهران نشد.
در واقع ، این تصور که برجام به نوعی یک موفقیت بزرگ محسوب میشود زیرا باعث به تأخیر انداختن بازه زمانی لازم برای ساخت سلاح هستهای، از آنچه انتظار میرفت چند ماه باشد به یک سال شده است، در بهترین حالت، تصوری واهی بود. از یک طرف ، یک سال میتواند خیلی سریع سپری شود و با توجه به در نظر داشتن بازه اطمینان چندماهه به دلیل نااطمینانی در مورد اینکه تهران دقیقاً در چه وضعیتی است، و نیز عدم تمایل غرب برای جنگ، ممکن است تفاوت چندانی ایجاد نکرده باشد. از طرف دیگر، اگر غرب واقعاً قادر به شناسایی فعالیتهای ایران بود، میتوانست این کار را ظرف چند ماهی که ایران لازم داشت تا با تمرد از برجام یک بمب بسازد، انجام دهد.
با همه این تفاسیر و علی رغم همه ایرادات، پس از حصول توافق ، ایالات متحده موظف بود به آن پایبند باشد. هر بار که آمریکا از تعهدات خود عقبنشینی میکند، اعتبار خود به عنوان یک بازیگر قابل اعتماد را تنزل میدهد. به همین دلیل بود که حتی بسیاری از مخالفان این توافق، میگفتند آمریکا نباید از توافقی که امضاء کرده است، خارج شود.
پس از کنارگذاشتن برجام، بازگشت به آن یک موقعیت کاملاً متفاوت است. دقیقاً به این دلیل که احتمالاً ایران توسط یک دولت تندرو هدایت خواهد شد و قبلاً نیز نشان داده است که می تواند اورانیوم را تا 20 درصد غنی کند و اکنون تهران توانایی ساخت سلاح هستهای را طی حدود ۶ ماه دارد.[ایران بارها اعلام کردهاست که هیچ گونه برنامهای برای تولید سلاح هستهای ندارد] در نتیجه، انگیزه ایران برای محدود کردن فعالیتهای خود، تنها به دلیل تغییر دولت در واشنگتن، کمتر است. علاوه بر این، تهران نشان داده است که حتی در مقابل فشار شدیدترین تحریمهای اقتصادی که در معرض آنها قرار دارد، تسلیم نخواهد شد.
سرانجام ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آنچه را امنیت ملی میداند، بر مسائل اقتصادی ارجح می داند. به دلیل همه این مسائل، ایران احتمالاً حداقل تا دستیابی به همان شرایط مطلوبی که در سال 2015 برایشان حاضر به مذاکره شد، مقاومت خواهد کرد. یعنی این که هیچ اشارهای به موضوعات منطقهای و برنامه توسعه موشکی وجود نداشته باشد و بندهای غروب آفتاب توافق نیز سنگینتر از آنچه در توافق اصلی بود، نباشد.
دولت بایدن به نوبه خود باید در اعطای هر امتیازی به ایران محتاط عمل کند، مادامیکه تهران حاضر به اعطای امتیاز نشود. واشنگتن نباید هیچ تحریمی را از بین ببرد ، مگر اینکه ایران به روشی متقابل پاسخ دهد. تهران میتواند به عنوان مثال از ورق حوثیهای یمن که متحدش هستند استفاده کند.[...]
ایران همچنین می تواند حمایت خود از گروههای شبه نظامی عراقی را قطع کند. عراق هیچ تهدیدی برای ایران ایجاد نمیکند و جامعه شیعیانی که در دوره صدام سرکوب شده، اکنون به میزان قابل توجهی دولت را تحت سلطه خود دارد. برداشتن پشتیبانی از شبه نظامیان عراق به هیچ وجه امنیت تهران را به خطر نمیاندازد.
لیست تحریم های ایران یک لیست طولانی است. مقیاس پذیری مجدد این تحریم ها به صورت تدریجی، مادامی که تهران به نوبه خود متقابلاً پاسخ دهد، ممکن است در نهایت منجر به توافق طرفین و تصویب نسخه جدید و به روز شده برجام شود. این که آیا یک دولت تندرو در ایران مایل است تا این حد پیش برود، البته یک سوال بیپاسخ است، و بنابراین تیم مذاکره کننده بایدن در راستای رسیدن به درجاتی از همکاری با تهران، نباید تصورات واهی در اینباره داشته باشد.