فریدون عباسی: حالا که فخری زاده شهید شد من باید رئیس جمهور شوم به همین سادگی/ ترور نمی شدم، انرژی اتمی را دست من نمی دادند

کدخبر: ۳۹۱۱۰۶
فریدون عباسی گفت: اگر من ترور نشده بودم و زنده نمانده بودم، محال بود انرژی اتمی را دست منی بدهند که ۲۵ سال در انرژی اتمی کار کرده بودم؛ محال بود
فریدون عباسی: حالا که فخری زاده شهید شد من باید رئیس جمهور شوم به همین سادگی/ ترور نمی شدم، انرژی اتمی را دست من نمی دادند

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، فریدون عباسی، نماینده مردم کازرون در مجلس در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی پیرامون طرح شفافیت آرا نمایندگان، انتخابات 1400، انتقاد از هئیت رئیسه مجلس و .... پرداخته است که در ادامه بخشی از آن را می خوانید. 

طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم

 رأی شما به طرح شفافیت آرا نمایندگان چه بود؟

طرح شفافیت رو من امضا کردم ولی کار را که دنبال کردم دیدم اینها می خواهند طرح را ببرند توی کمیته‌ای در کمیسیون و معلوم نیست که چه چیزی تویش در می آورند. چون من خودم شفافم و راحت حرف می زنم اگر بگویند مال ات را اعلام کن! می گویم: خب ما مالمان را باید به قوۀ قضائیه طبق اصل ۱۴۰ اعلام کنیم این دیگر اینقدر بحث ندارد. در [ایام] انتخابات هم من می گفتم که ما قانون برایش داریم و همۀ مسئولان باید اموالشان را به قوۀ قضائیه اعلام کنند ولی بوی سیاسی اش بیشتر از بوی دیگرش بود! یعنی آن چیزی که امروز در مجلس دیدید که رأی نیاورد دلیلش این بود که باید دو سوم نماینده ها رأی می دادند. من دیدم حرکت سیاسی اش غالب است.

از طرفی من یک اعتقاد دارم در سال ۹۴ و ۹۸ هم در انتخابات همین حرف را زدم؛ می گفتم: آیا جامعه ظرفیت شفافیت و شفاف شدن آرا را دارد یا ندارد؟! این سوال اول است. یعنی آنهایی که می خواهند به ما رأی بدهند، من باید با نظر کدامشان حرکت کنم؟ یعنی رأیم شفاف باشد؛ مثلاً به یک موضوع رأی بدهم نگاه کنید تهدید می کردند از طریق پیامک که شما اگر رأی ندادی و شفاف نبود، دورۀ بعد از رأی خبری نیست! ارعاب نماینده که دیگر نمی شود شفافیت؛ اینجوری که نمی شود به شفافیت رای داد با تهدید! پس من، نه! امروز [در مجلس] نشستم که همه چیز را گوش بدهم. یک خورده هم دیر [شد] قرار بود ساعت ده [به سمت قم] راه بیافتم؛ نشستم که به رأی گیری برسم؛ به نتیجه نرسیدم که اینجوری که می خواهند مثل بودجه ببرند جلو؛

وضعیت مجلس جدید

در موضوع بودجه هم گفتند به کلیات رای بدهید بعد در کمیسیون درستش می کنیم مثل [قانون] شرایط [انتخابات] ریاست جمهوری آن را هم گفتند به کلیات رأی بدهید تا ‌بریم در کمیسیون شوراها آنجا درستش می کنیم؛ ولی ما دیدیم که نظرات خاص داده می شود؛ یعنی اگر چند تا چیز را در مورد [قانون] ریاست جمهوری درست نکرده بودند به آن [قانون هم] رأی نمی دادم. مثلاً در بودجه نظر ما از اول به رد کلیات بود چون بودجه ای که دولت داده بود، درست نبود؛ دوباره این جریان سیاسی آمدند [و گفتند:] آقا! بیایید رأی بدهید بعد [آن را] می بریم درست می کنیم؛ قول دادند که دولت به شورای نگهبان گفته که من نظر مجلس رو تأمین می کنم؛ همۀ اینها بر باد رفت؛ چرا؟! دیروز که بودجه رد شد برای این بود که حرف هایی که اول گفته بودند فقط ما یک ماه وقت تلف کردیم! هی شب دیر خوابیدیم! از صبح تا شب نشستیم که سهم کازرون یا سهم انرژی در کشور چه می شود؟ این همه کارگروه کار کردند بعد یک عده ای در کمیسیون تلفیق نمی خواهند ۴۵ نفره تصمیم بگیرند [بلکه] می خواهند یه عدۀ خاصی تصمیم بگیرند.

واقعیت رد اعتبارنامه تاج گردون

این همان قضیه ای بود که تاجگردون را به خاطرش رد کردند؛ دقت کنید اعتبارنامۀ تاجگردون اینطوری رد شد که می گفتند هرچه دلش بخواهد را می رود در بودجه می نویسد! مثلاً همه اش برای گچساران کار می کند! حرف هایی که در مجلس زده شده نمی گویم اعتقاد بنده است خب اگر آن بد بود شما هم دارید بد می کنید. یعنی باید بودجه بیاید قشنگ در کمیسیون تلفیق بحث بشود؛ بعد بیاید در صحن؛ اجازه بدهید بقیه حرف بزنند؛ نه اینکه چند نفر بخواهند بودجه را ببندند.

این هیئت رئیسۀ مجلس مجدداً رأی نخواهد آورد

این الآن مشکل ایجاد کرده که دور بعد این هیئت رئیسه رأی نخواهد آورد یعنی با این شکل ادارۀ مجلس این زمزمه هست که اینها رأی شان را از دست داده اند؛ یعنی رئیس مجلس که ۲۳۰ یا ۲۴۰ رأی آورده بعید است که دفعۀ بعد ۱۴۰ یا ۱۵۰ رأی بیاورد؛ اگر بخواهد به همین روال حرکت کند.

بیشتر نماینده های تهران طرفدار شفافیت و بیشتر نمایندگان شهرستان ها مخالف شفافیتند

پس این بحث شفافیت آرا هم با اختلاف سه رأی، رأی نیاورد که بنده هم خدمتتان می گویم که اول با آن دید که واقعاً شفاف باشد، امضا کردم اما وقتی بخواهند سیاسی استفاده کنند من آدم بقیه نیستم؛ امروز من رأی مثبت ندادم؛ گفتم باید عوض بشود و دوباره بیاید که بحث کنیم! طولانی توضیح دادم که بدانید در مجلس چه خبر است. نماینده های تهران بیشتر طرفدار شفافیت اند اما نماینده شهرستان ها که من با آنها صحبت کردم موافق نیستند! می گویند که ما در شهرستانها با مشکل مواجه می شویم چون در شهرستان ها خیلی به همدیگر گیر می دهند.

فریدون عباسی

نماینده مجلس باید از جریان های حزبی باشد

حالا من این پیشنهاد خودم است که باید از قبل معلوم باشد که نماینده مال چه جریان فکری یا حزبی است. مرامنامه، اساسنامه [داشته باشند و معلوم باشد] راجع به اقتصاد، سیاست خارجه، حزب و گروهش چه فکر می کنند. مردم به آن رأی بدهند نه اینکه مردم بیایند و بگویند چون این فرد قوم مان است به او رأی می دهیم. آیا در کازرون غیر از این بود؟! یکی هفتۀ آخر می آید چون فامیل یک عده ای است به او رأی می‌دهند؛ این به نظر من درست نیست.

مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!

بهتر است از قبل مواضع طرف معلوم باشد و مردم به او رأی بدهند. مثلاً راجع به برجام که من منتقد بودم و مخالف برجام هستم بگویم: خوب یکی رفته بود به برجام رأی داده بود بعد در حوزۀ انتخابیه او را [کتک] زده اند! این چه شفافیت آراست؟! خوب من نسبت به برجام مخالفم ولی من دیگر اجازه نمی دهم که یک نماینده ای را در مراسم عزاداری امام حسین (ع) ضرب و جرح کنند که چرا رأی دادی! مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!

 با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر همکاری مجلس با دولت و رؤسای سه قوه (به ویژه رئیس جمهور) برخی از تعابیر از برخی از نمایندگان و حضرتعالی شنیده می شود که درست نیست.

این که از دولت حمایت کنیم خب من رابطۀ خیلی خوبی با وزیر نیرو و همۀ معاونینش، وزیر نفت و همۀ معاونینش، مدیرانش و مدیران مناطق دارم؛ آنها به بنده به عنوان یک آدمی که دارم کمکشان می کنم، نگاه می کنند. یعنی این که نگذارم الکی استیضاح شود یا سوال بی خود طرح بشود. بتوانم با نماینده ها صحبت بکنم که به سمت منطق و استدلال بیایند. معمولاً هم نمایندگان محترم همین طور هستند مسائل را سعی می‌کنیم با دولت حل کنیم. اگر شخص من مورد نظرتان هم من باشد، بله! من روی رئیس جمهور حرف دارم؛ من نظرم هم استیضاح ایشان بوده است. از چند سال پیش گفتم: ایشان اگر یک روز هم رئیس جمهور باشد به ضرر کشور است و دیدید هم که به ضرر کشور بوده است. چون ایشان تقابل می کند؛ دوقطبی سازی می کند؛ جلوی رهبری بعضاً می ایستد؛ صحبت از رفراندوم می کند و از این حرفها؛ دقیقاً در مقابل حرف آقا میگوید رفراندوم برگزار کنیم. یعنی این سیستم رهبری را در جامعه نپذیرفته است. ما شوخی نداریم من سفت می ایستم؛ بی احترامی که نمی کنیم. موافق بی احترامی به وزرا در مجلس نیستم. می گویم: باید حرفشان را گوش کرد. آقای ظریف که به مجلس آمده بود، من هم از این اتفاقی که افتاد، ناراحت شدم؛ ولی از آن طرف آنها هم نباید بی ادبی کنند. هم رئیس جمهور، هم وزرا باید درست حرف بزنند. چه معنا دارد که می گوید چهار عمل اصلی؟! من هم به او می گویم: تو اگر دکترای حقوق از انگلیس گرفتی بیا پنج دقیقه در مجلس انگلیسی صحبت کن. کسی که دکترای حقوق از انگلیس بگیرد، مگر می شود انگلیسی خوب بلد نباشد؟! چطوری دکترایت را گرفتی؟! تو که به همه میگی بی سواد! من یک بار گفته ام آخوند ما آمده مردم را به بهشت دعوت کند، چرا هی می گویی برید به جهنم؟! آیا همچین آدمی افتخار است برای جامعه روحانیت؟! پس بنده انتقاد می کنم سفت هم می ایستم.

حالا که فخری زاده شهید شد من باید برم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی

 آیا حضرتعالی قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را دارید؟

برای ریاست جمهوری به بنده پیشنهاد داده‌اند. نه این حزب ها و دستگاه هایی که هستند. اینها اصلاً متصور نیستند که ما آدمیم! همه می‌خواهند در ۵۰، ۶۰ نفر؛ میگویند: این، این و این؛ افراد را می سازند یا ممنوع التصویرت می کنند! یک عده ای آمده اند سراغ بنده و گفته اند که هستی؟ من هم گفتم: بله هستم! بعد از شهادت فخری زاده گفتم هستم! گفتند: چرا؟ گفتم چون شهریاری شهید شد من شدم رئیس انرژی اتمی؛ خرسند [امام جمعه کازرون] شهید شد، من شدم نمایندۀ کازرون! حالا فخری زاده شهید شد من باید بروم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی! چون من از نظر اعتقادی همانطور که در شفافیت آرا می گویم اول باید ظرفیت در جامعه ایجاد شود بعد صحبت از شفافیت بکنیم. من که چیز پنهانی ندارم؛ بحث ظرفیت در جامعه هم این است. چون ظرفیت را یک عده‌ای می‌خواهند بسازند که خودشان را قیم و متولی انقلاب و نظام می دانند میگویند ما یک نفر را بالا می آوریم خدا هم بعضا می تواند انتخاب کند! خدا شاهد است من به شما بگویم اگر من ترور نشده بودم و زنده نمانده بودم، محال بود انرژی اتمی را دست منی بدهند که  ۲۵ سال در انرژی اتمی کار کرده بودم؛ محال بود. ذهنشان همیشه دنبال این است که آقای  x، y، z بیایند؛ به ما نمی دادند.

قیم های اصولگرایان در کازرون

شاید اگر آقای خرسند هم شهید نمی شد و این طوری گردن ما نگذاشته بود که من بیایم و سفت بایستم، من نمایندۀ مجلس هم نمی شدم! چرا؟ چون در کازرون اینجوری بود که یک عده ای خودشان را متولی اصولگرایی می دانستند و می گفتند: اصولگراها چهار نفرند ما باید بنشینیم با اینها مصاحبه کنیم و انتخاب کنیم. من هم گفتم: آره ارواح عمه تون! همینجوری! الآن کی گفته اصولگراها چهار نفر هستند؟! پس شیخیان اصولگرا نیست؟! اسم او هم نبود! آقای سیروس نیست؟! دیگری نیست؟! اینها نیستند؟! شماها کی هستید؟! اینها همان قیم ها هستند. بعد وقتی من به آنها گفتم که من مستقل هستم و می روم از مردم رأی می گیرم؛ گفتند: نه! رأی شما در سبد اصولگرایی است! گفتم به شما چه مربوط است؟! رأی مال من است؛ شما می‌خواهید درباره اش تصمیم بگیرید؟! نترس! من ۲۰۰۰ تا بیشتر رأی ندارم! شما چه کار دارید؟! شمایی که ادعای وحدت می کنید، بروید ببینم می توانید بین آن چهارتای دیگر وحدت ایجاد کنید؟! آیا کردند؟! آیا آن ۳ نفر دیگر را یکی کردند؟! نتوانستند.

من مستقلم

آنهایی که دم از انقلاب و اینها می زنند میگویند جبهه انقلاب یا اصولگرایی یا هر چیزی؛ [مثل] همین ها هستند؛ می گویند: ما باید بگوییم که چه کسی باشد. می گویم خیلی خوب اگر شما می‌گویید، پس ما مستقلیم. این دفعه هم بنده گفتم: مستقلم تا شورای نگهبان؛ چون علنی که نمی‌شود این حرف‌ها را زد؛ الان می‌گویند تبلیغات پیش از موعد، ردت می کند شورا؛ اینجا در جمع خودمانی میگویم فرقی نمی کند.

هیچ هم اشکال ندارد که از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور

بنده یک کارهایی هم دارم می کنم؛ به افرادی هم که گفتیم، جوانان، این ها استقبال کرده اند؛ هیچ هم اشکال ندارد از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور؛ چرا باید خودمان را دست کم بگیریم؟ من برای ریاست مجلس هم با همین استدلال نامزد شدم. هی گفتند: کازرون قرمز است! نمی دانم اینها ضد انقلاب اند! و از این حرفها! گفتم: شما بی خود کردید! نمایندۀ کازرون می شود رئیس مجلس! ببینید! چون این ها ذهن ها را بسته بودند؛ یک تبلیغ نگذاشتند ما بکنیم! بستند رسانه‌ها را؛ چه اصلاح طلب ها چه اصولگراها؛ فرقی نمی کند. بستند که هیچ کس نفهمد. عده‌ای از نماینده‌ها بعد از رای گیری گفتند إ عباسی تو بودی؟! خیلی مسخره هستا! توی مجلس یعنی اینها نمی دانستند آنهایی که [اسمشان را] میخوانند کی هستند! و جالب است من از آقای میرسلیم بیشتر رای آوردم! آقای میرسلیم داوطلب ریاست جمهوری بود؛ چه از زمانی که آقا [مقام معظم رهبری] رئیس جمهور بوده و می خواسته نخست وزیر بشود و [عضو] حزب موتلفه و... خب چطور می شود او ۱۲ تا رأی می آورد و من ۱۷ تا رای می‌آورم؟! و آدم هایی که رای دادند آدم های شاخص مجلس به من رای دادند! و بقیه اصلاً فکر نمی‌کردند که می شود؛ می گفتند حالا ائتلاف گفته و از قبل بسته بودند که باید چه کار کنند! ولی من می گفتم: نه! ما باید بگوییم از جنوب هم می‌توانیم و کازرون می تواند نماینده در حد رئیس مجلس هم بدهد

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید