خط قرمزهای جدید بایدن در خاورمیانه
به گزارش اقتصادنیوز ، حملات هوایی غیرمنتظره و مداخلهجویانه ایالات متحده به مواضعی در خاک سوریه، توجه تحلیلگران مسائل خاورمیانه و امنیت بینالملل را به خود جلب کرده است. در شرایطی که نگاهها معطوف به سرنوشت توافقنامه هستهای و وعده دولت بایدن در مورد بازگشت به برجام است، حملات مذکور پیامی آشکار از سوی آمریکا به ایران تلقی میشود. همچنان که مقامات بلندپایه دولت ایالات متحده، از جمله شخص رئیسجمهور، به طور آشکاری این مسئله را تائید کردهاند. بدین سبب پایگاه اینترنتی شبکه سیانان با انتشار دو یادداشت به بررسی این مسئله و تاثیرات آن بر آینده مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا پرداخته است.
ارسال پیام قاطع
دیوید اندلمن ، تحلیلگر سیانان، در یادداشت خود با عنوان «ارسال پیام قاطع بایدن برای ایران» نوشته است که این حملات حاکی از آن است که جو بایدن برخلاف دو سلف خود، خط قرمز جدیدی را در خاورمیانه ترسیم کرده و با این حرکت نشان داد که آماده دفاع از آن است. او به سخنان جان کربی سخنگوی پنتاگون اشاره میکند که در پاسخ به خبرنگاران گفته بود این حملات امکانات این گروهها، به ویژه کتائب حزبالله و کتائب سیدالشهدا ، را هدف گرفته بود که نیروهای آمریکایی را مورد اصابت راکتهای خود قرار میدهند.
به ادعای او این سخنان پیامی هم خطاب به ایران داشت: اینکه کنترل نیروهای شبهنظامی هوادارش را که نیروهای غربی و بالاخص آمریکا را هدف قرار میدهند، در دست گیرد.
خط قرمزهای جدید
به باور اندلمن، این مسئله حکایت از آن دارد که بایدن آمادگی دارد هرگونه نقض این خط قرمز جدید را به سرعت پاسخ دهد. در واقع این اقدام بایدن نوعی فاصله گرفتن از الگوی پیشینیانش -دونالد ترامپ و باراک اوباما- است. دونالد ترامپ که در مورد قدرت نظامی آمریکا هیاهوی فراوانی به راه انداخته بود، به این بهانه از توافق هستهای دولت اوباما با ایران -که به دنبال محدود ساختن برنامه هستهای این کشور بود- خارج شد که هیچ محدودیتی برای حمایت ایران از شبه نظامیان شیعه ایجاد نکرده است. اما در مقابل، نیروهای آمریکایی در منطقه را به کمترین تعداد از زمان جنگ عراق کاهش داد. اوباما هم در سوریه خط قرمزش را استفاده از سلاحهای شیمیایی اعلام کرد، اما با وجود حملات شیمیایی در سوریه اقدامی انجام نداد.
اما بایدن با حمله پایگاه شبهنظامیان مستقر در سوریه، به جای عراق که این نیروها را تامین میکند، میزان حساسیت خود را نسبت به دولت شکننده مصطفی الکاظمی،که روز سه شنبه با او گفتوگو کرد، نشان داد. پس از آن هم کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد که هر دو توافق کردهاند «که مسئولین چنین حملاتی باید کاملاً پاسخگوی اعمال خود باشند».
از دید اندلمن، اولین اقدام نظامی بایدن قاطعانه و محاسبهشده بود. دولت او مدعیست همچنان به گفتوگو در مورد بازگشت به توافق هستهای و شاید گسترش این گفتوگوها متعهد است. اگر موضع دولت در منطقه همچنان به این سبک قاطعانه و حسابشده باشد، ممکن است رفتارهای تلافیجویانه تا حدی مهار شود. این مسئله ممکن است ارزش دیپلماسی و بازگشت به مذاکرات را برای طرف مقابل پررنگتر کند و از شدت حمایت از اقدامات تلافیجویانه بکاهد.
چاقوی کوچک به جای پتک
در یادداشتی دیگر با عنوان «بایدن با یک چاقوی کوچک و نه با پتک برای ایران پیام فرستاد» به قلم نیک پتن ولش سی انان به مسئله حملات موشکی به خاک سوریه پرداخته است. تاکید نویسنده بر این است که علیرغم غیرمنتظره بودن حملات مذکور، از آن جا که ایران و امریکا به شدت در پی احیای توافق هستهای هستند، این مسئله نمیتواند اختلالی در این ماجرا به وجود آورد، مگر آنکه اقدامات تلافیجویانه غیرقابل پیشبینی مسیر این روند را تغییر دهد.
به تعبیر ولش، در شرایطی که مدتهاست تهران و دولت بایدن انتظار میکشند تا بالاخره چه کسی چشمک اول را میزند [کنایه از اینکه چه کسی اول اقدام میکند]، حملات هوایی روز پنجشنبه در خاک سوریه تنها به مانند پرواز یک حشره کوچک در مقابل دیدگان هر دو طرف است. قرار نیست وضعیت تغییر زیادی کند، اما ممکن است یادآور این باشد که سرانجام هر دو طرف چشمهایشان را ببندند.
جهانی با یک برجام احیاشده
به عقیده ولش، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و رهبران ایران جهانی با یک برجام احیاشده را به جهانی فاقد آن ترجیح میدهند. اما مسئله این است که راه رسیدن به آن سخت و دشوار است. جهت حرکت واضح است، اما چراغهای راهنمایی به رنگ قرمز چشمک میزنند و اکنون نوک تیز یک بمبی در سر این راه راه قرار گرفته است.
حملات اخیر در حوالی بوکمال در سوریه نشانه کوچکی از این مسئله است که دولت بایدن در استفاده از گزینه نظامی پروایی ندارد و حمله به پرسنل آمریکایی پیامدهایی دارد. اما آنها تا حد ممکن کشنده بودند؛ هر چند که این تاکتیک می تواند ویران گر باشد.
سلباعتمادی نسبت به دیپلماسی آمریکایی
به نوشته ولش، متخصصان ایران جو بایدن خود را با احاطه کردهاند –از جمله وزیر امور خارجه، آنتونی بلینکن و نامزد ریاست سیا، بیل برنز. اما مسئله این جاست که به نظر میرسد آنها ضرباتی که در چهار سال گذشته ترامپ به اعتماد به دیپلماسی آمریکایی وارد کرده دستکم گرفتهاند. تیم بایدن نسبت به جدول زمانبندی و ضربالاجلی که مجلس ایران و تندروها برای بازگشت به برجام تعیین کردهاند هم بسیار خونسرد هستند. امر یکه باعث تهدید به افزایش غنیسازی ایران تا حد بالاتر از شصت درصد هم شده است. در حال حاضر، دسترسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم کاهش پیدا کرده و حتی ایران به شکل غیرمنتظرهای مبادرت به تولید اورانیوم فلزی کرده است. واضح است که ایران به دنبال تقویت دست خود است. اما در این میان باید بازی را جدی گرفت.
به عقیده او، حملات روز پنجشنبه در مرزهای عراق و سوریه تهدیدی اساسی برای در پیش گرفتن راه دیپلماسی با ایران نیست. در واقع توافق هستهای برای کنترل و ایجاد بر برنامه هستهای ایران طراحی شده است -و نه ایجاد محدودیت بر رقابت گسترده این کشور برای نفوذ در منطقه و سایر برنامههای تسلیحاتی و موشکی ایران.
با این وجود ولش تاکید دارد خصلت غیرقابل پیش بینی بودن منطقه را نباید دستکم گرفت. خصلتی که میتواند مسیرهای دیپلماسی را –که در ظاهز مطمئن و بدیهی به نظر میرسند- به خطر بیندازد و با اقدامی تلافیجویانه ورق ماجرا را برگرداند.