میدانِ مین بین ایران و آمریکا منفجر می شود یا پاکسازی؟
به گزارش اقتصادنیوز، در شرایطی که ایران و کشورهای عضو برجام نشستی را با هدف رفع تحریمهای ایران و بازگشت این کشور به محدودیت های اتمی روز سهشنبه در وین برگزار کردند، ادامه مذاکرات به دو نشست کارشناسی موازی میان اعضای کمیسیون مشترک برجام جهت انجام رایزنی های فنی در حوزه رفع تحریم و هسته ای در روز جمعه موکول شده است.
علیرغم امیدواریهایی که پیش از این نسبت به این نشست در جهت رفع گرهی از مذاکرات برجام وجود دارد، پیچیدگی تحریمهای آمریکا علیه ایران و موضع سخت جمهوری اسلامی در رد هر گونه پیشنهاد گام به گام و مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با ایالات متحده، همچنان مذاکرات را در پیچ و خم دشواری قرار داده است. تایلر کالیس و ترتیتا پارسی با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی رسپانسیبل استیتکرفت با عنوان «بایدن برای بازگشت مجدد به برجام چارهای جز فروریختن دیوار تحریمها ندارد» به معضلی که تحریمهای غیرهستهای ترامپ در این راه ایجاد کرده پرداختهاند و رفع این مسئله را در گرو اراده سیاسی بایدن و شجاعت در پرداخت هزینه آن دانستهاند.
بازگشت به برجام، مسئلهای فنی یا سیاسی؟
از همان ابتدا [آغاز به کار بایدن] هم روشن بود بازگشت به برجام مسئلهای فنی و یا نوعی مهارت دیپلماتیک نیست. این مسئله در درجه اول به اراده و سرمایه سیاسی مربوط میشود.
اگرچه همه نگاهها معطوف به مذاکرات رسمی در وین است، اما آزمون واقعی در واشنگتن دیسی برگزار میشود، جایی که پرزیدنت بایدن باید ارادهای سیاسی برای تخریب دیوار تحریمهایی که سلفاش به قصد جلوگیری از بازگشت آمریکا به توافق هستهای وضع کرده، از خود به نمایش بگذارد، تا مبادا مذاکرات در وین بیفایده باشد.
در حالی که تنها دو ماه تا انتخابات ایران باقی مانده، واشنگتن و تهران حداقل در زمینه یک موضوع به توافق رسیدهاند: زمان چندانی برای مذاکره بر سر نحوه بازگشت طرفین به انطباق کامل با برجام وجود ندارد. در نتیجه، مذاکرات این هفته در وین از هرگونه بحث پیرامون حسننیت طرفین صرفنظر خواهد کرد و به طور مستقیم به اصل مطلب میپردازد: تعیین بازی آخر، یعنی اقدامات مختلفی که هر یک از طرفها برای بازگشت به توافق باید انجام دهد.
سیاهه اقدامات طرفین
به دو لیست نیاز است که مورد توافق همه طرفها باشد. یکی از آنها باید ترسیمگر اقداماتی باشد که ایرانیان باید انجام دهند، و دیگری لیست اقدامات امریکا را بیان کند. اگر همه چیز خوب پیش برود، به گفته یک مقام ارشد اتحادیه اروپا، خطوط نهایی این برنامهها تا پایان این هفته آماده میشود.
چک لیست طرف ایرانی نسبتا ساده است. ایران باید تمام اقداماتی را که از ماه مه 2019 انجام داده و مغایر با برجام است، معکوس کند. تمامی این اقدامها -جز یکی از آنها- برگشتپذیر است: ایران به خلاف توافق، تحقیقات هستهای مربوط به تولید فلز اورانیوم را انجام داده است. اکنون کسب این دانش محو ناشدنی است. تهران متوجه چنین عارضهای هست، اما در حال حاضر مشخص نیست که چهطور میشود از پس آن برآمد.
اما سیاههی آمریکاییها بسیار پیچیدهتر است. روند تخفیف تحریمها از همان ابتدا هم با مشکلاتی روبرو بود، هرچند حداقل در ابتدا، بیشتر شکلی ناخواسته داشت. با این حال در ماجرای رفع تحریمها با موانع عمدهای مواجه است که کاملا به طور عمد شکل گرفتهاند: دونالد ترامپ، در دو سال آخر حضورش در مقام ریاستجمهوری «دیوار تحریمها» را به طور دقیق و صریحی طراحی کرد تا هرگونه تلاش برای بازگشت به برجام توسط روسای جمهور بعدی از نظر هزینههای سیاسیاش غیرممکن باشد.
کار سختتر طرف آمریکایی؛ نقض شرط اساسی برجام
مقامات دولت ترامپ به والاستریت ژورنال گفتند که حتی اگر تحریمهای هستهای در خطر قرار بگیرند، قرار دادن مجدد آنها ذیل لیست سیاه قدرتهای حامی تروریسم، لغو اقدامات تحریمی را دشوارتر میکند. حتی سازمانهای مدافع حامی سیاست ترامپ علیه ایران در این زمینه صریحتر بودند.
مارک دوبوویتز از بنیاد دفاع از دموکراسیها در والاستریت ژورنال نوشت ترامپ باید دیواری از تحریمهای اضافی بسازد تا جانشین طرفدار تهران نتواند به راحتی آن را از میان بردارد. دوبوویتز نوشته بود این تحریمها نباید علیه برنامه هستهای بلکه علیه حکومت به عنوان دولت حامی تروریسم باشد و برنامه موشکی و نقض حقوق بشر در ایران را هم شامل شود. هدف صریح چنین تحریمهایی مسدود کردن راههای بازگشت به برجام بود.
بدین ترتیب ترامپ بانک مرکزی، وزارت نفت و شرکت نفتی دولتی ایران آن را به بهانه ارتباطات مقامات با تروریسم تحریم کرد. ترامپ همچنین کل بخش مالی ایران و تقریبا سایر بخشهای غیرنفتی مولد اقتصاد ایران را به دلایل غیرهستهای تحریم کرد. این تحریمهای به اصطلاح «غیرهستهای» رژیمی از تحریمهای بینالمللی را علیه ایران تحمیل میکند که در تاریخ مدرن بیسابقه است.
پوچی لغو تحریمهای پیش از 2018
اما حتی اگر دولت ترامپ هم در مورد هدف این تحریمها شفاف نبود، واقعیت این است که اعمال مجدد تحریمهای غیرهستهای ناقض برجام است. برخلاف تصور عمومی، توافق هستهای ایالات متحده را موظف میکند تا «از هرگونه سیاست متناقض با برجام به خصوص به منظور تأثیر مستقیم و نامطلوب بر عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران» خودداری کند و از «مداخله در تحقق بهره کامل ایران از رفع تحریمهای مصرح در برجام» دوری کند. تردیدی نیست که تحریم های ترامپ این شرط اساسی برجام را نقض میکند.
تا زمانی که «دیوار تحریمها» ترامپ همچنان سرپاست، هیچ راه قابل قبولی وجود ندارد که ایالات متحده بتواند با کاستن از تحریمهای موثر به عنوان ضمانت از سرگیری محدودیت های هسته ای موجود در برجام توسط ایران استفاده کند. به بیانی روشنتر، همانطور که مقامات اروپایی به طور خصوصی ادعا میکنند، اگر دولت بایدن قصد دارد سیاستی موفقیتآمیز در قبال ایران داشته باشد، تحریمهای ترامپ باید لغو شود. در واقع صرفِ لغو تحریم های پیش از 2018، بدون کنار گذاردن تحریمهای موثر علیه ایران پوچ و بیمعنی خواهد بود.
تعیین بازی در واشنگتن نه وین
اینکه بایدن میدان مینی را که ترامپ بر جا گذاشته، پاکسازی خواهد کرد یا نه، در واشنگتن تعیین میشود نه در وین. مسئلهای که هم به اراده سیاسی احتیاج دارد هم به پرداخت هزینهاش. مسلما جمهوریخواهان کنگره و برخی دموکراتهای خلاف جریان ایجاد مانع خواهند کرد.
اما بایدن با انجام این کار و به جان خریدن چنین هزینهای، خطر جنگ با ایران یا افزایش مخاطرات نسبت به برنامه هستهای ایران را تسکین میبخشد – در غیر این صورت تنها خطرات سیاسی دوره ریاست جمهوری خود را به تأخیر میاندازد و چند برابر میکند. چنانچه بایدن با شجاعت سیاسیاش دیوار تحریمهای ترامپ را فرو ریزد و بدعهدی آمریکایی را کنار بگذارد، در این صورت محدودیتهای موجود در برنامه هستهای ایران احیا خواهد شد و زمینه را برای دور شدن آمریکا از باتلاق خاورمیانه از پسِ سالیان طولانی فراهم خواهد شد.