استراتژی جایگزین محمدبنسلمان در قبال ایران
به گزارش اقتصادنیوز، در شرایطی که مقامات ایرانی به طور تلویحی صحت مذاکرات با عربستان سعودی را که گفته می شود به ابتکار نخست وزیر عراق در بغداد برگزار شده تایید کرده اند، خبرگزاری رویترز به نقل از چند منبع و مقام خاورمیانه گزارش کرده که دور دوم مذاکرات ایران و عربستان در روزهای آینده برگزار خواهد شد. به گفته این منابع، این مذاکرات تا پایان ماه جاری میلادی (آوریل) برپا میشود اما تاریخ دقیق آن هنوز روشن نشده است.
این که کدام یک از طرفین نسبت به ادامه این گفت وگوها مشتاق ترند و آیا این مذاکرات منجر به تغییر در سیاست منطقه ای طرفین می شود از جمله مسائلی است که ذهن ناظران را به خود مشغول داشته است. به همین بهانه دیوید گاردنر، تحلیل گر فایننشال تایمز با انتشار یادداشتی با عنوان «حتی عربستان سعودی و ایران نیز ممکن است اکنون در فکر صلح باشند» به تحلیل این مسئله پرداخته است.
منطقه ای در شرف انفجار
حضور محتاطانه جو بایدن در کاخ سفید، که جایگزین دونالد ترامپِ آتش افروز ژئوپلیتیک شد، ممکن است اثری آرامبخش بر خاورمیانه داشته باشد، جایی که قابل انفجارترین منطقه در جهان است و مامن «جنگهای بی پایان» برای ایالات متحده برشمرده میشود.
هیئتی آمریکایی به سرپرستی رابرت مالی، نماینده ویژه در امور ایران، در تلاش است تا توافق هسته ای سال 2015 را احیا کند، توافقی که ترامپ در سال 2018 به طور یک جانبه از آن خارج شد. گفتگوهای غیر مستقیم در وین امیدهایی را نسبت به توافقی موقت را برانگیختهاند.
یک دیدار غیرمترقبه
به موازات آن، همانطور که فایننشال تایمز در روزهای گذشته فاش کرده، ایران و عربستان سعودی، در مقام رقبای اصلی در خلیج فارس و منطقه، مذاکراتی را در بغداد انجام دادهاند تا تلاش کنند شکافهای شیعی-سنی برآمده در جهان اسلام را ترمیم کنند. ممکن است این گفتگوها در سطحی مقدماتی باشد. اما در هر صورت این شکاف از حالتی مذهبی فراتر میرود و در حالی که بر بستری از جنگهای نیابتی ویرانگریست در نهایت به یکی از دو سر طیف برمیگردد:پادشاهی بنیادگرای سنی وهابی سعودی و جمهوری اسلامی شیعی ایران.
رویهمرفته، رقص آشتی و تنشزدایی ایالات متحده، عربستان سعودی و ایران تقریبا به صورت رقص باله خواهد بود -با این تفاوت که مشخص نیست یک استاد طراح رقص وجود دارد.
جنگ در سایه
چنین چیزی از تلاشهای مشهود اسرائیل برای خرابکاری در دیپلماسی هستهای بایدن آشکار است. کارزار حملات هوایی و هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیل علیه منافع و نیروهای تحت حمایت ایران در سوریه، لبنان و عراق -به علاوه ترور دانشمندان هستهای و حمله به تأسیسات هستهای در داخل ایران- در پی این است تا اطمینان حاصل کند که تهران دست از حمایت از نیروهای شبهنظامی وفادار و برنامههای موشکیاش نمیکشد.
«جنگ در سایه» اسرائیل این ماه با حمله خرابکارانه به نطنز، تأسیسات اصلی غنیسازی اورانیوم در ایران، به نقطه اوج رسید. این حمله در شرایطی صورت پذیرفت که مذاکرات در وین برای احیای برجام با جدیت دنبال میشد.
این توافق، تحت نظارت بینالمللی ، غنیسازی اورانیوم را برای ایران تا غلظت 3.67 درصد محدود میکرد. اما ایران در پاسخ به حرکت ترامپ سطح خلوص را به 20 درصد رساند و در انتقام از حمله نطنز، آن را تا سطح 60 درصد افزایش داد. این یک گام بزرگ به سمت خلوص 90 درصدی و موجب نگرانی است.
به دنبال رویکردی متفاوت
جو بایدن با توجه به سابقه آشناییاش نتانیاهو را با سوءنیت مینگرد. همچنین با محمد بن سلمان، ولیعهد و حاکم عملی عربستان سعودی هم رابطهای خصمانه دارد. اما باید توجه داشت که وارث جوان حکومت سعودی چیزی شبیه حمایت نتانیاهو در کنگره آمریکا را ندارد و شاید به همین دلیل است که او در حال بررسی رویکرد جایگزین برای رویارویی اسرائیل با ایران است.
در ماه ژانویه حسین موسویان و عبدالعزیز الصقر، که در ایران و سعودی چهرههای شناخته شدهاند، یادداشتی را در گاردین منتشر کردند که رهبران دو کشور را به گفت وگوی مستقیم دعوت میکردند. آنها استدلال کردند که رهبران دو کشور به دلیل نگرانیهای امنیتیشان ناگزیر از آغاز مذاکرات مستقیماند.
در سال 2017، بنسلمان در پاسخ به تحریکات ترامپ به مواجهه مستقیم با جنگهای نیابتی با ایران رفت. اما دو سال بعد ورق برگشت. در سپتامبر 2019، تاسیسات آرامکو مورد حمله ویرانگر موشکی و هواپیماهایی بدون سرنشین قرار گرفت و تهران آسیبپذیری پادشاهی سعودی را به نمایش گذاشت.
مقامات ارشد عرب معتقدند سعودیها میلیاردها میلیارد دلار صرف پدافند هوایی پاتریوت آمریکا کردهاند، اما به گفته مقامات سعودی، این حمله در دو موج با فاصله 34 دقیقه صورت گرفت، اما ریاض قادر به مهار آنها نبود. اما از آن بدتر اینکه این حادثه نشان داد سپر امنیتی ایالات متحده غیرقابل اعتماد است. ترامپ مباهات میکرد که ایالات متحده مصونیت ایجاد کرده، اما در نهایت این سعودی ها بودند که مورد حمله قرار گرفتند و نه آمریکاییها.
شاهزاده محمدبنسلمان از همان زمان با نتانیاهو و ایده عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل اختلافنظر داشته است. اکنون به نظر می رسد که وی تمرکز خود را بیشتر بر پیشنهادات بایدن، از جمله پایان دادن به محاصره سه ساله قطر، متحد مهم ایالات متحده گذاشته است.
تلاش بایدن برای بازسازی روابط با ایران بسیار دشوار است. اما هر اقدام سعودی برای جایگزینی رقابت ژئوپلیتیک با ایران به جای تقابل با آن، حتی قدمی کوتاه، شایسته و قابل توجه به نظر میرسد.