نسخه برخورد بهینه با ماجراجوییهای چین
به گزارش اقتصادنیوز جان ایزاکس، عضو ارشد مرکز کنترل تسلیحات و منع گسترش تسلیحات هستهای در مطلبی برای نشنال اینترست با عنوان «بازدارندگی، نه سلطه»، با طرح این پرسش که ایالات متحده چگونه باید با یک چین در حال رشد برخورد (تعامل/تقابل) کند، نوشته است: «ما باید با اجتناب ازکشیده شدن به رقابت نظامی یا ورود به جنگ سرد جدید، از رقابت ایدهها و پیشرفت اقتصادی استقبال کنیم.»
بسیاری از رهبران آمریکایی نسبت به رقابت قدرت بین ایالات متحده و چین ابراز نگرانی کردهاند، و اغلب اگرنه صریحاً، دست کم تلویحاً به امکان رویارویی نظامی اشاره داشتهاند. با این حال ، ایالات متحده باید بر بازدارندگی چین، و نه سلطه بر آن متمرکز شود، و در عین حالی که رقابت تکنولوژیک و اقتصادی را دنبال میکند باید هدف خود را مشارکت دادن چین در سیستم بینالمللی قرار دهد، و نه تضعیف آن.
چین سیستمی کاملاً استبدادی را به جهانیان پیشنهاد می کند که هیچ گونه مخالفتی را برنمیتابد و از فناوری پیشرفته برای نظارت بر افکار و اعمال مردم خود استفاده می کند. شهروندان چینی در کسب درآمد آزاد هستند اما از ابراز مخالفت یا گوش دادن به صداهای رسانهای که به رهبران آنها اعتراض دارند، منع شده اند. اقتصاد پررونق چین میلیونها نفر را از فقر نجات داده است اما در عین حال ازسرقت قابل توجه مالکیت معنوی از سایر کشورها و کسبوکارها ارتزاق کرده است.
دبیرکل حزب کمونیست حاکم بر چین، شی جین پینگ به آرامی تمام آثار دموکراسی در هنگ کنگ را از بین می برد. اردوگاه های اجباری سینکیانگ به عنوان بخشی از یک نسل کشی سیستماتیک مورد انتقاد گسترده قرار گرفته اند. چین با ادعای کنترل آبراههای بینالمللی و منابع موجود در آنها، قوانین بین المللی در مورد نحوه کنترل دریاها را نادیده گرفته است.
مطمئناً همه این انتقادها به این معنا نیست که ایالات متحده خودش مشکلاتی ندارد. همچنین تقریباً مهم نیست که در کدام طیف از کدام جناح سیاسی آمریکا جای دارید. چالشی که چین برای منافع ملی ایالات متحده ایجاد می کند بسیار واقعی است. حال این سوال مطرح است که چگونه با مسئله برخورد کنیم؟
پاسخ سیاسی راستگرایانه به این چالش ، طبق معمول ، تهدید به مقابله و واریز بودجه بیشتر به حساب پنتاگون است.
رهبر جمهوری خواهان سنا، میچ مککانل، از رئیس جمهور جو بایدن برای مقابله با چین خواستار اعطای هزینه بیشتر شد و به او هشدار داد که بودجه نظامی را کاهش ندهد. توماس اسپوئر، ستوان بازنشسته ارتش و مدیر مرکز دفاع ملی بنیاد هریتیج، نوشت: «بایدن باید بودجه نظامی 2022 را برای مقابله با چین افزایش دهد». سناتور تام کاتن که همیشه مشتاق سبقت گرفتن از سمت راست بوده است، هدف شوم خود را نابودی چینی ها عنوان کرد و گفت: «ما باید این امپراتوری شیطانی را از بین ببریم و کمونیستهای چینی را به تودههای خاکستر تاریخ تحویل دهیم».
با کمال تعجب، خود دولت بایدن نیز از پارانویای چین در امان نبوده است.
وزیر دفاع لوید آستین در جلسه استماع تاییدیه خود، صریحا اعلام کرد که «چین مهمترین تهدید پیش رو است زیرا در حال اوجگیری است». آستین افزود که پکن "تهدید اصلی" برای ارتش (آمریکا) است. اکنون ، پنتاگون در حال ترویج درخواست بودجه 4.7 میلیارد دلاری برای ایجاد ارتش ایالات متحده در منطقه هندوپاسیفیک است.
در اکوایران ببینید : فرمت دیجیتالی یوآن خطرناک است ؟
اما برخی از تمایزات مهم بین سیاست بایدن و یک پاسخ کاملا نظامی وجود دارد. کاتلین هیکس ، معاون وزیر دفاع، چند نکته ظریف به موضع آستین افزود؛ او در فروم آسپن گفت که «پکن از نظر اقتصادی ، نظامی و فنآوری، توانایی به چالش کشیدن سیستم بینالمللی و منافع آمریکا را در خود دارد». اما هیکس در ادامه خواستار کانالهای ارتباطی و دیپلماسی باز در روابط با چین شد. وی افزود: «ما پیش بینی میکنیم که ارتش آمریکا غالباً به عنوان یک بازیگر پشتیبان ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و سایر ابزارهای نرم عمل خواهد کرد».
این موضع به وضوح کاملاً متفاوت از "تحویل چین به تودههای خاکستر تاریخ" است.
و در واقع ، زمینه های امیدوارکننده زیادی برای همکاری بالقوه ایالات متحده و چین از جمله در زمینه تجاری (جایی که چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ما است) تغییر اقلیم، تبادل دانشجو و توافق هستهای با ایران، وجود دارد.
راه حل مناسب، سلاحهای هستهای بیشتر و تقویت نیروهای نظامی آمریکایی در [شرق] آسیا نیست. مطمئناً، ایالات متحده باید یک نیروی بازدارنده قوی در برابر ماجراجویی چین در تایوان و دریای جنوبی چین را حفظ کند. اما تقابل نظامی بین این دو ابرقدرت برای هر دو کشور و تمام جهان خطرناک است و می تواند به جنگ هستهای در ابعاد نامشخص منتهی شود.
چین همواره به دنبال سلطه نظامی بر سواحل نزدیک خود خواهد بود. این فقط یک واقعیت جغرافیایی است. افزوده شدن نیروهای نظامی آمریکا و تجمع عظیم نظامی در منطقه، برای پیروزی در جنگی غیرقابل پیروزی که اقتصاد جهانی را ویران میکند، نتیجه ای نخواهد داشت. بهتر است نیروهای کافی برای جلوگیری از ماجراجویی نظامی چین حفظ شود و در عین حال با تکیه بر ابزارهای قدرتمند اقتصاد، زیرساختها و سیاست خارجی برای حمایت از متحدان در منطقه و تثبیت روابط آمریکا با چین به روشی که متضمن سود متقابل باشد، عمل کنیم.
آدام اسمیت ، رئیس کمیته خدمات مسلح مجلس اظهار داشت که ایالات متحده باید به جای سلطه بر چین ، به دنبال راه هایی برای تغییر محاسباتی باشد تا چین را متوجه کند که منازعه به نفع آنها نیست. وی گفت: «بازدارندگی ، نه تسلط، چیزی است که من واقعاً فکر میکنم میتوانیم در این زمینه انجام دهیم».
جیمی دیمون، مدیر عامل و رئیس JP Morgan Chase که از ردهبالاترین شرکتهای دنیا است، نه در مورد پیشرفتهای نظامی چین، بلکه در عوض از نقاط ضعف سیاسی و اقتصادی آمریکا صحبت کرد؛ «چینیها، آمریکایی را میبینند که در آینده در زمینههای فناوری، زیرساختها و آموزش درگیر مشکلات است و به دلیل قطبش سیاسی، تبعیض و اختلافهای نژادی و نابرابری درآمدی فلج شده است، کشوری که دولتش قادر به هماهنگی سیاستهای بخشهای مختلف خود (مالی، پولی، صنعتی ، نظارتی) نیست ، از دست می دهد. به هر روش منسجمی برای دستیابی به اهداف ملی. متأسفانه ، اخیراً حقیقت زیادی در این مورد وجود دارد. "
همچنین رئیس سیآیای ویلیام برنز، در یک جلسه استماع کنگره، در مورد تهدیدات جهانی، به همین ترتیب، نه در مورد ارتقا نظامی چین، بلکه درباره پیشرفت اقتصادی آنها هشدار داد. وی خاطرنشان کرد که «تجارت و فناوری، در هسته اصلی رقابت ما با حزب متخاصم کمونیست چین قرار دارد و چالش آینده ما رهبری بینالمللی چین در سالهای آینده است».
راه حل؟
به یاد داشته باشید که نیروی نظامی تنها ابزار سیاست خارجی در جعبه ابزار آمریکا نیست. گزینه های دیگری نیز وجود دارد: آموزش نیروی کار ما، بهبود زیرساخت های ایالات متحده (به ویژه بنادر، جاده ها و ارتباطات از راه دور) جذب خوشذهنترین افراد جهان ، محافظت از مالکیت معنوی و قوانین تجارت جهانی و افزایش مداوم بودجه دولتی تحقیقات کارآفرینان آمریکایی تا بتوانند امیدوارکنندهترین ایدههای جدید را وراد کسبوکارهای نو کنند.
ریچارد هاس ، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا روشن کرد که این بهترین پاسخ به چین است: «ما باید خانه خودمان را مرتب کنیم. از برخی جهات ، مؤثرترین ابزار در برابر چین ممکن است این نباشد که چند کشتی جنگی را در دریای جنوبی چین مستقر کنید، بلکه ممکن است این باشد که ایالات متحده چقدر از نظر سیاسی متحد است و یا اینکه چقدر از نظر اقتصادی قابل رقابت است».
آیا ایالات متحده باید چالش چین را بپذیرد؟
ما باید در حالی که از کشیده شدن به رقابت نظامی یا جنگ سرد جدید اجتناب میکنیم، از رقابت ایده ها و پیشرفت اقتصادی استقبال کنیم. حتی با حفظ حضور نظامی مناسب در منطقه آسیا پاسیفیک، باید در صدد بازدارندگی از ایده یک جنگ محتمل و قابل پیروزی میان آمریکا و چین باشیم. ما باید ارزشها و اندیشههای دموکراتیک و اقتصادی آمریکا را برای بهبود وضعیت ملت خود و کاهش نابرابریها در جامعه خود در نظر بگیریم و نشان دهیم که دموکراسی، و نه خودکامگی، موج آینده است.