ترکیه سنگر دفاعی آمریکا در برابر ایران و روسیه؟
به گزارش اقتصادنیوز، با وجود گذشت زمان قابل توجه از روی کار آمدن دولت جدید در ایالات متحده، روابط میان این کشور با ترکیه شرایط عادی به خود نگرفته است. مایکل روبین، تحلیلگر مسائل حوزه اوراسیا با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی نشنال اینترست با عنوان «استفاده از ترکیه به عنوان سنگری در برابر روسیه و ایران خیال خامی بیش نیست» به بررسی این مسئله پرداخته که با وجود تیره شده این رابطه در سال های اخیر، چرا آمریکایی ها در مورد ترکیه نباید دچار توهم شوند.
دوست سالهای سختِ جنگ سرد
برای دههها، در طی دوران جنگ سرد، ترکیه متحد سرسخت جهان غرب به شمار میرفت. ترکیه به عنوان یکی از تنها دو عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که با اتحاد جماهیر شوروی هم مرز است، همکاری گستردهای با ایالات متحده داشت و حتی بیش از آلمان و فرانسه نیروهای مسلح عضو ناتو داشت. همزمان ترکیه به عضویت پیمان بغداد درآمد، در جنگ کره دوشادوش آمریکاییها جنگید و در پشت صحنه بسیار از عملیاتهای اطلاعاتی و ضدتروریستی، این کشور نقش مهمی را ایفا کرد.
الزامات استراتژیک گستردهتر
با پایان جنگ سرد، روابط دوجانبه آمریکا-ترکیه دستکم تا زمان ظهور رجب طیب اردوغان همچنان مستحکم بود. اما اردوغان به آرامی و البته آگاهانه از غرب فاصله گرفت. او با اطمینان از اینکه میتواند به سفیران، سیاستمداران و استراتژیست های آمریکایی دسترسی داشته باشد، همچون یک استاد تاکتیسین نبرد را انتخاب کرد. او در طول این سالها با مهارت هر چه تمامتر بازی کرده و به هر آن کس که نگران دلخوری ترکیه یا حفظ اتحاد با این کشور بود، پاداش داد. انتخاباتها و بر سر کار آمدن دولتهای جدید در ایالات متحده -حداقل در مقایسه با دو دهه گذشته در ترکیه- به این معنی بوده که اردوغان همیشه میتواند یک مقام آمریکایی پیدا کند که مشتاق تنظیم مجدد روابط است. عموما، کسانی که به دنبال ایجاد روابط نزدیک با ترکیهاند اعتقاد دارند ترمیم روابط با این کشور از این بابت ضرورت دارد که الزامات استراتژیک گستردهتری برای مقابله با منافع ژئوپلیتیکی روسیه و ایران وجود دارد.
خیال خام استانبولی
این ایده که ترکیه میتواند برای آمریکا همچون سنگری در برابر این دو کشور باشد، خیال خامی است. این دیدگاه تحت تاثیر یک ذهنیت پوچ استانبولی است که تفکر فراگیرتر ترکی را نمایندگی نمی کند. بر اساس این تصور، توصیف دقیق و ثابتی از ترکیه و دشمنانش و روایتی نهایی از تاریخ آن وجود دارد و به طور تجربی در طی دهههای اخیر ترکیه تغییر عمده ای نکرده است.
این ایده بر آن است که از ایدئولوژی و دستاندازیهای اردوغان در جامعه ترکیه چشمپوشی کند؛ کما اینکه به طور مشابه می توان چشم امید به اصلاحطلبان ایرانی داشت تا به نوعی از قدرت و نفوذ محافظهکاران در این کشور بکاهند. به همین ترتیب، این روایت تاکید دارد دو دهه اردوغانگرایی تغییری در جامعه ترکیه ایجاد نکرده، همانطور که چند دهه حکومت اسلامی به لحاظ اجتماعی تغییری در ایران به وجود نیاورده است. هر دوی این گزارهها توهماتی احمقانهاند.
قاعده به جای استثنا
به خاطر داشته باشید که ترکیه همیشه در حال بررسی و درنظرگرفتن منافع روسیه است. در ماه می 2010، روسیه و ترکیه توافقنامههای همکاری انرژی را امضا کردند تا بر اساس آن با کمک شرکتهای انرژی روسیه، اولین نیروگاه هستهای ترکیه راهاندازی شود. در اوایل سال جاری ولادیمیر پوتین و اردوغان به طور مشترک شروع ساخت نیروگاه جدید آککووی را جشن گرفتند.
همکاریهایی از این دست به جای استثنا به قاعده تبدیل شده است. در سالهای اخیر خرید سامانههای ضدموشکی اس400 روسی توسط ترکیه خبرساز و جنجالبرانگیز شده است، نه به این دلیل که این قراردادی سودآور برای روسهاست، بلکه به این سبب که مجهز شدن سیستم دفاع هوایی ترکیه به این سامانه نوعی تهدید برای کدهای الکترونیکی ناتو از سوی روسیه به شمار میآید. حتی اگر ترکیه اس400ها را در یک سیستم کاملا جداگانه هم راهاندازی کند، باز ممکن است از آنها برای ردیابی و جمعآوری دادههای روی سکوهای هوایی ناتو استفاده شود.
در سال 2016، دو کشور توافقنامهای در مورد خط لوله گاز ترکاستریم امضا کردند و در 8 ژانویه 2020، این خط لوله را راه اندازی کردند. آلمان ها به واسطه پیشبرد پروژه خط لوله گازی نورداستریم2 متهم به طرفداری از پوتین هستند، و به همین ترتیب چشمپوشی از پروژه ترکاستریم نوعی نقض غرض است.
جاهطلبی های اسلامگرایانه اردوغان
سوریه هم به محلی برای جاهطلبیهای اسلامگرایانه ترکیه تبدیل شده است. دلیل اینکه مقامات هر دو حزب آمریکا نسبت به شکایات ترکیه مبنی بر همکاری ایالات متحده با گروههای طرفدار پ.ک.ک چشمپوشی میکنند، به خاطر پیش برد منافع روسیه یا ایران نیست، بلکه مشارکت ترکیه با دولت اسلامی (داعش) در وهله اول آمریکا را به این همکاری سوق داده است.
با توجه به اینکه ترکیه و روسیه اغلب در درگیریهای سوریه در دو طرف مختلف جبهه حضور دارند، ممکن است گفته شود که درگیر شدن ترکیه در اینجا باعث تعدیل جاهطلبیهای روسیه میشود.
با این حال، مشکل وقتی سر بر میآورد که با رویکرد متناقض ترکیه نسبت به بشار اسد روبرو میشویم. در ماه می 2007، پکک کاروانی از تجهیزات را از مبدا ترکیه توقیف کرد که حامل موشکانداز، خمپاره و سلاح سبک به مقصد سوریه و احتمالا گروه حزبالله بود. در سالهای 2008 و 2009 اردوغان میزبان جلسات مشترک کابینهاش با اسد بود و تعطیلات را با رئیسجمهور سوریه در سواحل دریای مدیترانه گذراند.
با جنگ داخلی در سوریه اردوغان دیدگاههای خود را تغییر داد، اما در 24 ژانویه 2017، روسیه، ترکیه و ایران توافقنامهای را در راستای ایجاد مناطقی امن و کاستن از تنشها امضا کردند و اساساً برای ایجاد مناطق نفوذ در سوریه با یکدیگر همکاری میکنند. مسکو و آنکارا همان مدل را در لیبی و قره باغ نیز تکرار کردند. مقامات ارمنستان و قرهباغ بر این باورند که ترکیه در ازای موافقت کرملین با دخالت بیشتر ترکیه در قفقاز جنوبی، از نفوذ خود در ادلب به نفع روسیه کاسته است.
روابط پرنوسان، منافع متقابل
البته روابط ترکیه و روسیه همیشه بیتنش نبوده است. در اکتبر 2012، ترکیه یک هواپیمای مسافربری سوری را به اتهام حمل مهمات روسی مجبور به فرود کرد و مقامات روسی را متهم کرد که جان مسافران را به را به خطر میاندازد. سه سال بعد، ترکیه یک جت نظامی روسی را در نزدیکی مرز سوریه سرنگون کرد. پوتین این حرکت را «خنجری از پشت» خواند. روسیه قراردادهای نظامی را به حالت تعلیق درآورد، ممنوعیت سفر علیه ترکیه را وضع و در پاسخ تحریمهایی را علیه این کشور اعمال کرد. با این حال پس از عذرخواهی اردوغان، روابط روسیه و ترکیه از همان جایی که متوقف شده بود، از سر گرفته شد.
استفاده اردوغان از لولوی گولن برای رفع عواقب سوء ناشی از انتخابهای سیاسیاش، بالاخص در زمانهای بحرانی، از جمله وقتی که یک افسر پلیس ترکیه سفیر روسیه در آنکارا را ترور کرد، مفید واقع شده است. مسلما تنش همچنان وجود خواهد داشت و کرملین از گلاویز شدن وادامه یک بازی نفسگیر با اردوغان هراسی ندارد، اما خواه به دلیل همزیستی ایدئولوژیک و یا تجاری، نه اردوغان و نه پوتین حاضر به حذف دیگری نیستند. این دو رهبر از سال 2012 تاکنون نزدیک به دوازده بار در ترکیه یا روسیه دیدار کردهاند و این جدا از تماسهای مکرر تلفنی، کنفرانسهای ویدئویی و یا حضور همزمان در اجلاسهای چندجانبه در دیگر کشورها است. منافع دوجانبه در اینجا قابل توجه است. در سال 2019 ، صادرات ترکیه به روسیه بالغ بر 4.15 میلیارد دلار بود و صادرات روسیه به ترکیه پنج برابر این مقدار بوده است.
توهم سد نفوذ
به همین ترتیب، تصور اینکه ترکیه می تواند سنگری در برابر نفوذ ایران باشد، دیدگاهی ساده انگارانه است. هنگامی که در سال 2010 ، اردوغان هاکان فیدان را به عنوان رئیس دستگاه اطلاعاتی خود منصوب کرد، زنگ هشدار در پایتخت های غربی به صدا درآمد، چرا که از دید همتایان غربیش، او به عنوان یک چهره نزدیک به ایران برشمرده می شد.
امید به ایجاد یک اتحاد ترکی-اسرائیلی هم به نظر واهی به نظر می رسید. فیدان نه تنها شخصا بر تلاش ها در راستای از بین بردن روابط ترکیه و اسرائیل نظارت داشت ، بلکه به سازمان اطلاعات ترکیه نیز دستور می داد که به طور مستمر فعالیت یهودیان را تحت نظر داشته باشد. هنگامی که او ادعا کرد یک حلقه جاسوسی اسرائیلی را افشا کرده که در پی برنامه هسته ای ایران بودند و همچنین به اطلاعات حماس و چین را فاش کرد در واقع با یک تیر دو نشان را هدف گرفت. ضمن آن که در زمان فیدان، ترکیه با افشای محل استقرار نیروها و تجهیزات آمریکایی در سوریه، نیروهای آمریکایی را هم به خطر انداخت.
خاتمه ارزش های مشترک
ترکیه به سادگی، هر زمان که در معرض خطر قرار می گیرد، منافع خود را پی می گیرد.متحدان قوی نه تنها منافع کوتاه مدت مشترکی دارند، بلکه دارای پایگاه ایدئولوژیک گسترده تری هستند. این کلید اطمینان از ثبات نظم لیبرال پس از جنگ جهانی دوم بوده است. اما دولت ترکیه دیگر ارزشهای مشترکی با ایالات متحده یا غرب ندارد. بعد از دو دهه بمباران تبلیغات ضدغربی، ارزشهای پیشین نفوذ اندکی در مردم ترکیه -حداقل در آن سوی محله های مرکزی استانبول، برخی از مناطق محدود در آنکارا و سواحل مدیترانه- دارد. چهل درصد از جمعیت ترکیه تمام زندگی خود را تحت سلطه اردوغان گذرانده اند.
دلجویی از اردوغان به همان اندازه انتظار بده بستان با او عجیب است. در زمان بحران ها، متحدان به دنبال درگیر کردن هر دو طرف در جنگ به دست آوردن دل ترکیه نیستند، اما این در بهترین حالت همان کاری است که اردوغان اکنون سعی در انجام آن دارد.
ترکیه در دیپلماسی خاویار مهارت دارد (سیاست خاویار به سیاست دولت ها برای خریدن یا اثر گذاردن بر سیاستمداران، روزنامه نگاران و افراد ذینفوذ از طریق پرداخت پول یا اهدای هدایای ارزنده از جمله خاویار، نقره و طلا و دعوت از آنان برای سفر و پذیرایی گفته میشود). ترکیه کماکان به انداختن فرش قرمز زیر پای کسانی که روایتش را تقویت می کنند می پردازد و چتر طلایی خود را بر سر دیپلمات هایی که منافع ترکیه را تقویت می کنند ، می گسترد. برعکس، دسترسی به دانشگاهیان و تحلیل گرانی که خط او را تایید نمی کنند، د محدود می کند. با وجود چنین اغواگری، ترکیه به دنبال نسخه های سیاسی گزافه گویی است که این ایده را ترویج می کنند که امروز ترکیه می تواند سنگری علیه روسیه و ایران باشد.