درگیریهای دریایی ایران و اسرائیل اوج میگیرد!
در ادامه این مطلب آمده است: سپس، در تاریخ 6 ژوئیه، IntelliNews نوشت: تهران کشتی آرمان 114 را با پرچم ایران که حامل نفت خام است به لبنان فرستاده است. در این توئیت آمده است: حزب الله در حال انجام یک عملیات لجستیکی برای انتقال سوخت ایران به لبنان است.
به نظر می رسید این توییت ها گسترش جنگی بین اسرائیل و ایران را نشان می دهد که تاکنون بیشتر در سایه جریان داشت. مهم اینکه، سالهاست که ایران و اسرائیل به حملات تلافی جویانه علیه کشتی های یکدیگر در مدیترانه و فراتر از آن پرداخته اند. تا کنون بیشتر درگیری ها بر نفت کش هایی تمرکز داشتند که نفت را به مقصد سوریه حمل می کردند. اما حال به نظر می رسد که جنگ در حال گسترش به سمت لبنانی است که به طور فزاینده ای در آستانه سقوط اقتصادی به نظر می رسد.
آرمان 114 سرانجام در 13 ژوئن در بندر بانیاس در سوریه لنگر انداخت. «تانکر تِرَکرز» یک رسانه که محموله های نفت خام را ردیابی و گزارش می کند، گفت که آرمان 114 را به همراه دو کشتی دیگر حامل نفت خام ایران ردیابی کرده است. این منبع پهلوگیری آرمان 114 و دو کشتی دیگر را در بانیاس تأیید کرد، البته نه در بیروت که تصور می شد مقصد نهایی آنها است. این منبع در توییتی نوشت: آخرین تصاویر ماهواره ای تأیید می کند که هر سه نفتکش ایرانی طبق برنامه به بانیاس سوریه رفته اند.
بنابراین، به نظر می رسد که سفارت از عکس ارشیوی از کشتی استفاده کرده که در حقیقت کشتی آرمان 114 نبوده است.
نگرانی های فوری در مورد تشدید درگیری بین اسرائیل و ایران برطرف شد اما استراتژی اسرائیل برای هدف قرار دادن نفتکش های ایران هنوز فعال است. عزم ایران برای حمله به کشتی های تجاری اسرائیل یا متحدان آمریکا در خلیج فارس نیز ضعیف نشده است.
موضوع کشتی آرمان 114، سهولت سرپیچی ایران از تحریم های ایالات متحده را نشان داد. همچنین مشخص کرد که علی رغم آگاهی ایالات متحده و اسرائیل از نقل و انتقال تانکرهای نفتی ایران که نقض تحریم ها است، هیچ یک از دو دولت نمی توانند همه معاملات را متوقف کنند. ایالات متحده با قوانین بین المللی محدود شده است و مانند اسرائیل باید از انتقام جویی ایران بترسد. این موضوع مهم است که ایران تنگه هرمز، یک آبراه راهبردی با عرض 21 مایل را که 20 درصد از عرضه جهانی نفت از آن عبور می کند، تحت کنترل خودش دارد.
یک عضو اندیشکده «سیاست خاور نزدیک» و متخصص امور امنیتی و دفاعی ایران و منطقه خلیج فارس گفت: از نظر فنی، کشتی ها در آبهای بین المللی متوقف نمی شوند مگر اینکه به نقض قانون بین المللی دریایی پرداخته باشند یا دولت صاحب پرچم این اجازه را بدهد.
وی افزود: اگر مشخص شود که کشتی در حال حمل قاچاق مانند مواد مخدر یا سلاح های کشتار جمعی است، قوانین ایالات متحده اجازه توقف کشتی و جستجو در دریاهای آزاد را می دهد، یا در برخی شرایط چنین اقدامی حتی در چارچوب صلاحیت جهانی نیز قابل توجیه است. همچنین امکان تحریم تانکرهای شخصی توسط قوانینی که کنگره آمریکا تصویب می کند و یا صدور دستور اجرایی رئیس جمهور، وجود دارد. در این صورت، می توان از کشورهای دیگر خواست که به محض ورود این کشتی به آبهای سرزمینی خود، آن را متوقف کنند یا خودشان با تحریم روبرو شوند.
این تحلیلگر اضافه کرد: ایران دارای یکی از بزرگترین ناوگان های نفتکش و تجربه زیادی در نحوه پنهان کاری حرکت محموله های نفتی خود است. تهران به طور منظم پرچم کشتی های خود را تغییر می دهد، نام تانکرها را عوض می کند و سیستم های شناسایی خودکار آنها را خاموش می کند تا ردیابی نشود. علاوه بر این، طبق گزارش خزانه داری ایالات متحده، ایران طیف وسیعی از شرکت های جعلی را راه اندازی کرده است تا بتواند با وجود تحریم ها نفت خود را بفروشد.
این تحلیلگر تصریح کرد: حتی زمانی که ما می توانستیم تحرکات نفتکش های ایرانی را ردیابی کنیم در ایالات متحده تمایل زیادی برای متوقف کردن آنها وجود نداشت. نه تنها به دلیل محدودیت های قوانین بین المللی بلکه به این دلیل که واشنگتن نگران انتقام جویی ایران در خلیج فارس بود.
وی با اشاره به حملاتی که ادعا می شود از سوی ایران علیه کشتی های سعودی، اماراتی و دیگر کشورها صورت گرفته است، افزود: ایران ثابت کرده که می تواند کارهای ناخوشایندی انجام دهد. تهران حتی در ژوئیه 2019 یک کشتی نفتکش با پرچم انگلیس را به نام Stena Impero توقیف کرد. این کار به تلافی تصرف یک تانکر نفتی ایرانی به نام Grace 1 که در حال حمل سوخت به مقصد سوریه بود و در منطقه جبل الطارق دو هفته قبل توقیف شده بود، انجام شد.
کارشناسان می گویند در حالی که تحریم های ایالات متحده موفق به جلوگیری از نقل و انتقال پول از طریق کانال های بانکی شده، اما در جلوگیری از فروش نفت خام ایران با قیمت های نقدی کمتر به موفقیت کمی دست یافته است. مهم اینکه، تحلیلگران انرژی از اواخر سال گذشته شاهد افزایش مداوم صادرات نفت ایران بوده اند. به گفته سازمان اتحاد علیه ایران هسته ای که منتقد توافق هسته ای سال 2015 نیز به شمار می رود، سوریه از دسامبر سال 2020 دومین محموله ی بشکه های نفتی را از ایران دریافت کرده است. چندین برابر نیز به چین صادر شده است.
گفتنی است، در زمان نخست وزیری بنیامین نتانیاهو، اسرائیل به حمله به دوازده کشتی ایرانی متهم شد که بیشتر آنها در حال انتقال سوخت به سوریه بودند، اما هیچ یک به سمت چین حرکت نمی کردند. در آوریل سال جاری، اسرائیل به یک ناو ایرانی به نام MV Saviz حمله کرد که در دریای سرخ لنگر انداخته بود و گمان می رفت که حامل تسلیحات برای حوثی های مورد حمایت ایران در یمن است. از دیدگاه اسرائیل، این ناو یک ایستگاه نیروی دریایی ایران در دریای سرخ بود که ناوبری ایمن محموله های اسرائیلی را به خطر می انداخت.
نفتالی بنت، نخست وزیر جدید اسرائیل حتی نسبت به سلف خود دیدگاه های تندتری در قبال ایران دارد. وی معتقد است هر زمان که نمایندگان ایران شامل حزب الله یا حماس انفجاری را در داخل اسرائیل ترتیب دادند، تل آویو باید به ایران حمله کند.
گفتنی است، ایران کمتر از یک ماه پس از به قدرت رسیدن بنت، اسرائیل را به هدف قرار دادن تاسیسات هسته ای خود در کرج متهم کرد. گفته می شود ایران در این سایت در حال تولید سانتریفیوژهایی بود تا آنها را جایگزین مواردی کند که در حملات مخفی قبلی اسرائیل به تأسیسات هسته ای نطنز صدمه دیده بودند.
بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی بر این باورند که حملات پنهانی اسرائیل در داخل ایران و حملات هوایی آشکار به انبارهای اسلحه ایران در سوریه، منافع استراتژیک اسرائیل را بهتر از حملات دریایی تأمین می کند. به نظر می رسد که اجماع فزاینده میان کارشناسان این است که بنت در حالی که به عملیات خرابکارانه در زمین، هوا و امنیت سایبری برنامه هسته ای ایران ادامه می دهد باید فقط در زمینه های دریایی ریسک محاسبه شده را بپذیرد. آنها مطمئن نیستند که آیا بنت که نسبت به نتانیاهو در مقابل ایران سخت گیرتر است، این ایده را می پذیرد یا خیر.
برخی مانند شائول چورف، دریادار بازنشسته اسرائیلی که رئیس مرکز تحقیقات استراتژی و سیاست های دریایی در دانشگاه حیفا است و پیش از این کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل را رهبری می کرد، احتیاط را توصیه می کند. چورف گفت: حمله به نفتکشهای ایرانی، ایران را از غنی سازی اورانیوم و همکاری با حزب الله و سایر نیروهای نزدیک به خود منصرف نمی کند. درگیری دریایی برای ما نیز هزینه زیادی دارد، به ویژه در مناطقی از خلیج فارس و دریای عرب که خارج از محدوده نیروی دریایی اسرائیل هستند و توانایی تل آویو در محافظت از کشتی های متعلق به اسرائیل در این مناطق اندک است.