رمزگشایی از فروپاشی یک شبه ارتش افغانستان
به گزارش اقتصادنیوز، کارکنان سفارت ایالات متحده در کابل در شرایطی ساختمان سفارت را ترک کردند که دیپلماتها و مقامات امدادی پیشبینی میکنند که یک فاجعه انسانی جدید در راه است. دولت با فرار اشرف غنی از افغانستان عملا سقوط کرده و نیروهای طالبان عکسهای خود را در هنگام اشغال کاخ ریاستجمهوری منتشر کردهاند.
با وجود هزینه دو تریلیون دلاری ایالات متحده طی دو دهه، مقامات فعلی و سابق آمریکایی به فارین پالیسی گفتهاند سقوط خیره کننده دولت، رهبران برجسته دولت بایدن را تقریباً غافلگیر کرده است. این مقامات که بسیاری از آنها سفرهای متعددی به افغانستان داشتهاند، حال و هوای داخل وزارت خارجه را مستأصل و بیروحیه توصیف کردهاند. پیش از این گفته شده بود که به دیپلماتهای سفارت آمریکا در کابل دستور داده شده تا اسناد حساس را از بین ببرند و با هلیکوپتر و وسایل نقلیه زرهی راهی فرودگاه کابل شوند.
همین یک ماه پیش بود که جو بایدن ادعا کرد که هیچ شباهتی میان خروج از افغانستان و شکست آمریکا در ویتنام –که نهایتا ایالات متحده در سال 1975 پس از سالها درگیری در آنجا مجبور به فرار شد- وجود ندارد. بایدن در ماه جولای تاکید کرد: «اصلا در شرایطی قرار نداریم که بار دیگر شاهد باشیم پرسنل ما از پشتبام سفارت آمریکا از افغانستان خارج می شوند.اینها اصلا قابل مقایسه نیستند».
نقطه سیاه بزرگ در کارنامه بایدن
هوگو لورنز که به عنوان عالیترین دیپلمات آمریکایی در سفارت در کابل طی سالهای 17-2016 خدمت میکرد به فارن پالیسی گفته: «من تصور میکنم این تصمیم رئیسجمهور نقطه تاریک وحشتناکی در پرونده او خواهد بود. نیازی به تعجیل در این زمینه نبود. او میتوانست کمی صبر پیشه کند و دستکم پروسه خروج را شش ماه به تاخیر بیاندازد و با دقت بیشتری ماجرا را بررسی کند». لیزا کرتیس هم که در دولت ترامپ به عنوان دستیار عالی شورای امنیت ملی در امور آسیای جنوبی و مرکزی فعالیت میکرد، در گفتوگو با فارین پالیسی گفته: «ما انتظار بروز یک فاجعه انسانی احتمالی را میکشیم. طالبان زمانی که در سالهای 2015 و 2016 قندوز را به تصرف درآوردند، اولین کاری که انجام دادند این بود که به سراغ زنانی که با سازمانهای غیردولتی کار میکردند، رفتند و بسیاری از آنها را به قتل رساندند».
نگرانی از بابت اینکه افغانستان تحت کنترل طالبان بار دیگر به پناهگاه امنی برای گروههای تروریستی مانند القاعده تبدیل شود، در میان قانونگذاران آمریکایی هم شدت گرفته است. به گفته میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان در سنا: ما تصمیم گرفتهایم به وضعیت ماقبل 11 سپتامبر بازگردیم؛ آبستن پرورش تروریسم. همه تقصیر این ماجرا به گردن بایدن است. او باید برای این کار استراتژی داشته باشد. اما در عوض هیچ راهبردی جز مسابقه برای تخلیه و رساندن افراد بیشتری به فرودگاه وجود نداشت».
سقوط خیرهکننده کابل
پیشروی خیره کننده طالبان سئوالاتی را در مورد اینکه چگونه دولت بایدن سرعت سقوط دولت افغانستان را دست کم گرفته، به وجود آورده است. در ماه ژوئن بلینکن گفته بود: «من خروج نیروهایمان در ماههای جولای و آگوست و یا اوایل سپتامبر را معادل وخامت شدن فوری شرایط نمیدانم». با این حال در 10 اگوست واشینگتنپست گزارش داد که مقامات اطلاعاتی ایالات متحده، که قبلاً هشدار داده بودند که کابل ممکن است ظرف 6 تا 12 ماه پس از خروج آمریکا به تصرف طالبان درآید، در برآورد خود به میزان قابل توجهی تجدید نظر کرده و پیش بینی کردهاند که سقوط کابل در کمتر از 90 روز رخ می دهد.
فارن پالیسی در یادداشتی دیگر با عنوان «خطای نیروهای دفاعی افغانستان چیست؟» به قلم لین اُدانل سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که چگونه با وجود سرمایهگذاری فراوان روی نیروهای دفاعی و ارتش ملی افغانستان، طالبان به سرعت و با مواجهه با مقاومت قابل توجهی موفق به تصرف تقریبا سراسر افغانستان شده است. آنها تلاش کردهاند تا پاسخ دهند که چگونه در حالی که در ابتدای کار ایالات متحده مواضع شورشیان را بمباران میکرد تا از فروپاشی کشور جلوگیری کند، نیروهای دفاعی افغانستان با چه مشکلی روبرو بودند که چنین وضعیتی رقم خورد.
سرمایهگذاریهای بی فرجام
به نوشته ادانل، ایالات متحده و متحدانش میلیاردها دلار برای توسعه، تسلیح و آموزش ارتش، نیروی هوایی، کماندوهای نیروهای ویژه و پلیس افغانستان سرمایهگذاری کردهاست –آمریکا به تنهایی در حدود 83 میلیارد دلار در بخش دفاعی افغانستان هزینه کرده و ناتو در همین سال گذشته بیش از 70 میلیون دلار کمک برای نیروهای دفاعی افغانستان شامل تجهیزات پزشکی و زرهی ارسال کرده است. اما منابع امنیتی و منطقهای گزارش کردهاند که در بسیاری از برخوردهای اخیر با شورشیان، نیروهای ملی عملا از جنگیدن امتناع و میدان را به شورشیان واگذار کردند.
ماموریتهای رزمی نیروهای بینالمللی در افغانستان در سال 2014 به پایان رسید و پس از آن بسیاری از عملیاتها توسط افغانها رهبری شد. در واقع از آن زمان فرصت زیادی برای تدوین استراتژی دفاع از کشور با هدایت سیاسی و نظامی آمریکا وجود داشت. جو بایدن در ماه جولای گفته بود: «ما ارتش ۳۰۰ هزار نفری مجهز با یک نیروی هوایی قدرتمند مدرن برای أفغانستان ساختهایم که به خوبی قادرند بر ۷۵ هزار نیروی طالبان پیروز شوند. من به ارتش أفغانستان که کارآزموده تر، مجهزتر و شایسته تر در جنگ است اعتماد دارم. دولت و ارتش افغانستان فرو نخواهد پاشید. بسیار بعید است که طالبان بر افغانستان مسلط شود و دولت کنونی حفظ خواهد شد».
دلایل شکست بزرگ
اما همانطور که طالبان با سرعت و وحشیگری پیش رفتند، این اتفاق نیفتاد. نویسنده به نقل از کارشناسان مربوطه متذکر میشود که اشکال از آموزش یا تجهیزاتی که به افغانستان ارائه می شود نیست. همچنان که این مسئلهای بومی هم به شمار نمیرود، چرا که این کشور مدتهاست که مردان رزمنده خوبی تربیت تولید کرده و نیروهای ویژه نیز به خوبی نیروهای مشابه هستند. به گفته این کارشناسان، دلایل شکست بزرگ ریشه در دولت اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان [اکنون سابق] دارد. وزارتخانههای دفاع و کشور غرق در فساد هستند و بیکفایتی گسترده، فقدان رهبری و منافع شخصی از جمله موارد دیگری است که کارشناسان بدان اشاره میکنند.
به عنوان مثال، پلیس افغانستان ماههاست که از سوی وزارت کشور پولی دریافت نکرده و این امر در مورد وزارت دفاع نیز صادق است، و این با وجود سیستمهای پرداخت الکترونیکی که به منظور جلوگیری از فساد اداری طراحی شده بود. در بسیاری از مناطق، سربازان و پلیس از غذا، آب، مهمات و یا سلاح کافی برخوردار نیستند. محمولههای پشتیبانی به سرقت میرود، اسلحه، مهمات و سایر تجهیزات در بازار سیاه فروخته میشود و بیشتر آنها در نهایت به دست شورشیان میافتد. بسیاری از سربازان و نیروهای پلیس در فاصله زیادی از خانههای خود خدمت میکنند و در این شرایط با رها کردن محل خدمت خود، برای دفاع از خانواده و اموالشان به خانه بازگشتهاند.
یک مقام ارشد سابق در سرویس اطلاعاتی افغانستان، اداره امنیت ملی، گفته اخیر ماهانه به طور متوسط 5000 نفر دستگاههای امنیتی این کشور را ترک کردهاند و در مقابل 300 تا 500 نفر نیرو استخدام شده و این باعث ناپایداری این دستگاهها شده است.
مدیری فرومایه
منابع نزدیک به اشرف غنی او را مدیری فرومایه توصیف میکنند که دچار پارانویاییست که منجر به ضعف در تصمیمگیری با هدف تمرکز بیشتر و تقویت کنترل شخصیش بر امور شده است.
تحت رهبری او، مقاماتی در حد وزیر دفاع و کشور و فرمانداران و فرماندهان پلیس به راحتی و به سرعت برکنار می شوند و جایگزینان آنها عموما از افرادی غیرمحلی انتخاب میشوند که نسبت به مسائل بومی منطقه آگاهی و اشراف چندانی ندارند. مبالغ هنگفتی که باید در خدمات عمومی، بهداشت، آموزش و امنیت هزینه شوند، به واسطه اختلاس و پولشویی تلف میشود.
جمهوری سهنفره
غنی و معتمدترین مشاورانش - حمدالله محب، مشاور امنیت ملی و فضل محمود فضلی، رئیس دفتر رئیسجمهور- «جمهوری سهنفره» تشکیل داده بودند. همه آنها دورههای طولانی در خارج از کشور گذراندهاند و مانند بسیاری از بوروکراتهای بلندپایه، پاسپورت دوم دارند. حتی برخی از اطرافیان رئیسجمهور [سابق] به هیچ یک از دو زبان رسمی افغانستان، دری و پشتو، مسلط نیستند.
به گفته عنایت نجفی زاده، بنیانگذار موسسه مطالعات جنگ و صلح، موسسهای پژوهشی مستقر در کابل: «مسئله مشروعیت در این زمینه از اهمیت قابل توجهی برخوردار است». او خاطرنشان میکند که انتخابات در سال 2020 که طی آن غنی برای دومین بار به ریاستجمهوری رسید انتخاباتی آلوده به فساد بود و این نکتهای بود که مبلغین طالبان به خوبی روی آن مانور دادند. او باور دارد که «ارتباط میان دولت و مردم در افغانستان قطع شده و سیاستها و استراتژیهای بسیار تبعیضآمیز، تفرقهانگیز و تنگ نظرانه بر شدت آن افزوده است. غنی مدعی است که این کشور را به خوبی می شناسد. شاید در تئوری حق با او باشد، اما در عمل او یک شکست خورده است».
فقدان اراده برای نبرد
به عقیده کارشناسان، نیروهای افغانستان قابلیت رزمی خوبی برای جنگ دارند، اما ارادهای برای نبرد وجود ندارد. در سرتاسر کشور، سربازان، پلیس، مقامات شهری و روستایی و شهروندان گفتهاند که برای دفاع از دولت غنی نمیجنگند. کسانی که جنگیدند، از جمله شبهنظامیان محلی، گفته اند که از خانواده و دارایی خود دفاع و از آینده فرزندان خود محافظت میکنند، چرا که اعتمادی به دولت اعتماد ندارند. این دیدگاه -داشتن توانایی و فقدان اراده- در اظهارات اخیر جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، هم منعکس بود.
جاناتان شرودن، تحلیلگر عملیات نظامی، میگوید: «آنچه از بخشهای عادی ارتش ملی -و نه کماندوها- دیدهایم، عمدتا فقدان اراده و یا توانایی برای جنگ طولانی مدت است». به گفته شرودن، نکته اصلی این بود که «آنها در هنگام نبرد یا تمایلی بدان نداشته و یا اساسا اعتقادی به آن ندارند». او خاطرنشان میکند که بر خلاف ایالات متحده، هیچ گونه مجازاتی برای ترک جنگ در افغانستان وجود ندارد. شرودن گفت: «همه واحدهای ارتش یا پاسگاههای بازرسی ناپدید نشدهاند. بسیاری از آنها سعی کردهاند دفاع کنند اما مواد غذایی و مهمات آنها تمام شد. آنها خواستار تامین مجدد، تقویت و پشتیبانی توسط حملات هوایی بودند و در بسیاری موارد که کمکی دریافت نمیشد مجبور به فرار شدند».
ردپای آمریکایی
دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، در فوریه 2020 یک توافق دوجانبه با طالبان منعقد کرد که با متعهد ساختن این گروه به شروطی -از جمله عدم حمله به نیروهای آمریکایی ، قطع روابط با القاعده و سایر گروه های تروریستی و کاهش کلی خشونت- به 20 سال حضور آمریکا پایان داد. با وجود اینکه هیچ یک از این شروط حفظ نشد، جو بایدن، به این توافق پایبند بود و اعلام کرد که تمام نیروهای آمریکایی تا 31 اگوست از خاک افغانستان خارج خواهند شد.
به گفته ویدا مهران، متخصص جنگهای نظامی در دانشگاه اکستر، خروج نیروهای آمریکایی، به ویژه ناپدید شدن یک شبه آنها از پایگاه هوایی بگرام که مرکز عملیات آنها در افغانستان بود، ضربه بزرگی به روحیه نیروهای امنیتی وارد کرد. بدین ترتیب کابل در مورد نحوه مدیریت جنگ و دفع طالبان دچار سردرگمی شد. این سردرگمی همراه با فروپاشی سیاسی منجر به حدس و گمانهایی پیرامون عدم وجود اراده سیاسی برای مبارزه با شورش، به ویژه در شمال و غرب، در میان اکثریت غیرپشتو نشین شد. این مسئله به ناگزیر روایتی را که طالبان را به عنوان یک نیروی قدرتمند با امکان پیروزی قریبالوقوع در افغانستان تلقی میکرد، تقویت کرد.