این جو بایدنی نبود که انتظارش را داشتیم!
به گزارش اقتصادنیوز، علیرغم خوشبینیهای اولیه نسبت به ترمیم روابط میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا با به قدرت رسیدن جو بایدن، تحولات بالاخص یک ماه اخیر تردیدهایی را در این زمینه به وجود آورده است. با وجود آنکه پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری همراه با ابراز خرسندی آشکار مقامات اروپایی و امیدواری به احیای روابط ترانسآتلانتیک بود، اما قرارداد خرید زیردریاییهای پیشرفته توسط استرالیا که منجر به لغو قرارداد خرید از فرانسه شد و در پی آن رونمایی از پیمان دفاعی نوپدید آکوس، همگی با واکنش مقامات اروپایی روبرو شده است.
طی روزهای اخیر نیز اعلام شد مذاکرات تجاری بین استرالیا و اتحادیه اروپا در پی تشدید مشاجره آن کشور با فرانسه بر سر توافق امنیتی مشترک با آمریکا و بریتانیا موسوم به آکوس به تعویق افتاده است. علیرغم آنکه سخنگوی کمیسیون ضمن اعلام تعویق مذاکرات اظهار داشته که این اقدام به معنی آن نیست که اتحادیه اروپا «میخواهد کسی را مجازات کند» و افزوده تعویق مذاکرات تجاری موضوعی غیر معمول نیست، با این حال این مسئله دلالت بر تشدید تنشها در روابط فیمابین دارد.
در این شرایط، برگزاری نشست میان سران کشورهای عضو پیمان کواد در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دلالت بر تغییر در اولویتهای امنیتی و دیپلماتیک ایالات متحده داشت. به همین بهانه دیوید هرزنهورن و لارنس سریلس با انتشار یادداشتی در روزنامه پالیتیکو با عنوان «جو بایدنی که نمیشناسندش: اروپا روی فشارهای بایدن در آسیا حساب باز کرده است»، با بررسی این مسئله چشمانداز روابط میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا را تحللی کرده است.
فرو ریختن شمایل یک قهرمان فاتح
این جو بایدن نیست که اروپایی ها انتظارش را میکشیدند! پس از شکست دونالد ترامپ طی انتخابات اخیر، بسیاری از اروپاییها بایدن را در مقام یک قهرمان فاتح –که آرام و خونسردانه توانست بر رقیب قلدرش غلبه کند- مورد ستایش قرار دادند. آنچه رهبران اتحادیه اروپا انتظارش را میکشیدند بایدنی بود که طی سفرهای بیشمارش به خارج از کشور با او عکس گرفته بودند و به طور منظم در کنفرانس سالانه امنیتی مونیخ شرکت میکرد: بایدن ترانسآتلانتیکگرا؛ بایدن اروپاییگرا؛ و بایدن چندجانبهگرا!
زمانی که بایدن طی یک کنفرانس امنیتی اخیر مونیخ که به شکل مجازی و به مناسبت آغاز ریاستجمهوریاش تشکیل شد، اعلام کرد «آمریکا بازگشته است»، رهبران اروپایی فکرش را هم نمیکردند که منظور او بازگشت به استثناگرایی خودمحورانه است که اغلب رویکرد در رویکرد واشینگتن در قبال اتحادیه اروپا و ناتو مشهود است.
جایی بیرون از اتاق رهبران
با این حال در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد جو بایدن نشستی را با رهبران گروه کواد «Quad» -متشکل از استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده-در کاخ سفید برگزار کرد. بایدن با نشان دادن تمرکز بر آسیا و نادیده گرفتن اروپاییها به وضوح تصریح کرد که او قصد دارد به جای رهبری بازسازی یک اتحاد غربی بر مبنای شرکای اصلی در برلین، پاریس و بروکسل، رهبری اتحادهای کوچکتر منطقهای را که متمرکز بر منافع ایالات متحده است، بر عهده بگیرد.
رهبران کواد طی بیانیهای اعلام کردند: «نشست کواد فرصتی است برای تمرکز مجدد جهان بر هند-پاسیفیک و چشمانداز ما برای آنچه که امیدواریم به آن برسیم است». این بیانیه تنها در یک خط اشاره میکرد: «ما همچنین از استراتژی اتحادیه اروپا برای همکاری در هند و اقیانوس آرام در سپتامبر 2021 استقبال میکنیم». اما کاملاً واضح بود که کشورهای اتحادیه اروپا در میان دستهای بودند که «تمرکز مجدد» بر این مسئله داشتند، اما در اتاقی که این تلاش را رهبری میکرد جایی نداشتند.
شرکای ثابت قدم
برای مثال، در زمینه فناوری، شرکای ایالات متحده در کواد تمایل بیشتری برای مطابقت با موضع واشینگتن در مورد چین نشان دادهاند - دقیقاً در موضوعاتی که آمریکاییها برای متقاعد کردن همتایان اروپایی خود جهت موضعگیری مشکل داشتهاند. هند امسال برنامههای چینی تیک تاک، ویچت و موارد دیگری را ممنوع اعلام کرد، و این در حالی است که استرالیا و ژاپن اتحاد نزدیک خود با واشینگتن در فشار علیه علیه غول چینی هواوی و دیگر غولهای چینی در سالهای گذشته اثبات کردهاند.
کواد در حال پیش برد برنامه واشینگتن در راستای ایجاد زنجیره تامین جهانی فناوری با کشورهای همفکر و دموکراتیک-و بدون دخالت چین- است، و این در حالی است که پایتختهای اروپایی از ترس آسیب به روابط اقتصادی با پکن و برانگیختن رقابت فناوری آمریکا و چین در برابر این استراتژی ضد چین مقاومت کردهاند.
برای غرب خوب نیست
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، طی کنفرانسی خبری که به ارزیابی مجمع عمومی سازمان ملل میپرداخت، ضمن اشاره به لغو قرارداد فروش زیردریایی از فرانسه توسط استرالیا و تشکیل پیمان آکوس، اظهار داشت: «مسلما این پیمان تنها به قرارداد زیردریاییها محدود نمیشود و پیامدهای گستردهتری برای روابط ما با آمریکا دارد.
فقدان ارتباطات و تنش میان شرکای نزدیک مشکلات واقعی ایجاد کرده و این تصویر خوبی از هماهنگی میان متحدان قوی به نمایش نمیگذارد و... برای غرب خوب نیست». بورل با اشاره به تماس تلفنی میان بایدن و امانوئل مکرون برای حلوفصل اختلافات، گفت: «این روند به خوبی اداره نشد و میتوانست بهتر از این اداره شود و هر دو طرف تائید کردند که رایزنیهای قبل از تصمیم مفید خواهد بود».
با وجود آنکه در این مکالمه مکرون به طور قابل توجهی محق به نظر میرسید، اما در شرایطی که انتظار میرفت بایدن با حمایت از اتحادیه اروپا در صدد تقویت تواناییهای نظامی اروپاست، این ماجرا حکایت از آن داشت که رویای رهبران اروپایی سرابی بیش نبوده و بایدن رئیسجمهور یا شریکی نیست که آنها به او امید بسته بودند.
شارل میشل، رئیس شورای اروپا هم طی یک کنفرانس خبری در نیویورک بایدن را به عدم وفاداری و عدم شفافیت متهم کرد و در سخنرانی رسمی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر نیاز به استقلال استراتژیک بیشتر اتحادیه اروپا، به ویژه در هند و اقیانوس آرام تاکید کرد.
او گفت: «اتحادیه اروپا و کشورهای عضو از قدرتهای اصلی اقتصادی در جهان هستند. ما ارزشهایی برای ترویج، شهروندانی برای حفاظت و منافعی برای دفاع داریم و با این روحیه خودمختاری استراتژیک اتحادیه اروپا را توسعه میدهیم، از جمله در زمینه قابلیتهای امنیتی و دفاعی خود، تا وابستگی کمتری داشته باشیم. و تقویت اتحاد آتلانتیکی ما، که بر ارزشهای دموکراتیکمان متکی است و ستون تزلزلناپذیری از امنیت و ثبات ما در جهان است. متحدان قویتر ائتلافهای قویتری را تشکیل میدهند که بر اساس شفافیت و وفاداری است».
اتحاد انگلیسیزبانها
بسیاری از مقامات و دیپلماتهای اروپایی اختلاف دیپلماتیک بر سر مساله هند-پاسیفیک را در نتیجه تمرکز افراطی بایدن بر چین و نیز تلاش کاخ سفید برای احیای اعتبار خود به دنبال خروج شتابزده از افغانستان میپندارند. برای اروپاییها طبیعی است ایالات متحده برای اعاده حیثیت سریع از خود ابتدا به اتحاد انگلیسی «پنج چشم» -متشکل از استرالیا، کانادا، نیوزلند و بریتانیا- روی آورد.
میشل طی سخنرانی خود بر تلاش اتحادیه اروپا در هند و اقیانوس آرام تأکید کرد: «اتحادیه اروپا سرمایهگذار پیشرو در منطقه هند-پاسیفیک و یکی از بزرگترین شرکای تجاری این منطقه است: 40 درصد تجارت ما از طریق این منطقه انجام می شود. ما تصمیم گرفتهایم همکاری خود را در آنجا به میزان قابل توجهی افزایش دهیم». او در ادامه افزود اتحادیه اروپا به سهم خود برای تحت فشار قرار دادن چین در راستای رعایت قوانین بینالمللی و احترام به حقوق بشر متعهد است.
میشل همچنین ضمن تاکید بر ایجاد تضمین امنیت و آزادی ناوبری در دریای چین جنوبی و اقیانوس هند مطابق با قوانین بینالمللی ادعا کرد اتحادیه اروپا مسئولیت کامل خود را در این زمینه بر عهده خواهد گرفت. با این حال در این مورد که آیا اتحادیه اروپا واقعا میتواند به عنوان یک نیروی مستقل در اقیانوس هند و آرام ویا یا حتی نزدیک عمل کند، محل تردید است. بسیاری حتی در اروپا معتقدند که اتحادیه اروپا هنوز نمیتواند بدون کمک ایالات متحده از خودش، به ویژه در برابر قدرت نظامی مانند روسیه، محافظت کند.
اختلافنظر در میان رهبران
در حال حاضر برخی از رهبران اروپایی، از جمله مته فردریکسن، نخست وزیر دانمارک، معتقدند اختلافات بر سر هند-پاسیفیک بسیار زیاد شده و نباید کل اتحادیه اروپا را درگیر اختلافات فرانسه در مورد از دست دادن قرارداد ساخت زیردریایی برای استرالیا کرد. فردریکسن در پاسخ به این سئوال که آیا سرخوردگی فرانسه از واشینگتن را درک می کنید گفته: «نه من آن را درک نمیکنم. من اصلا آن را درک نمیکنم» و افزوده که بایدن را «بسیار وفادار» میداند. فردریکسن در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل هم به مسائل امنیتی هند-پاسیفیک اشاره نکرد.
این تقریبا در مورد دهها رهبر اتحادیه اروپا که در سازمان ملل سخنرانی کردند صادق بود. برخی بر نگرانیهای ملی یا منطقهای متمرکز شدند، مانند کیریاکوس میتسوتاکیس، نخستوزیر یونان، که ترکیه را به دلیل فعالیتهای تحریککننده در دریای مدیترانه به شدت مورد انتقاد قرار داد. برخی دیگر نیز بسیار عمومیتر سخن گفتند، مانند خاویر بتل، نخستوزیر لوکزامبورگ، که از تلاش در جهت صلح جهانی سخن گفت.
به سوی خودمختاری استراتژیک
علاوه بر مشکلات بین بروکسل و کاخ سفید، دولتهای ملی با این مسئله روبرو هستند که با چه کسی در اتحادیه اروپا روبرو هستند (از جمله غیبت ادامهدار مارک گیتنشتاین، نامزد بایدن برای سفارت آمریکا در اتحادیه اروپا به دلیل تأخیر در تأیید سنا از و نیز انتظار دنیس کمپبل بائر، نامزد بایدن برای سفارت فرانسه که همچنان در انتظار تایید سنا است).
پس از تماس بایدن-مکرون ، بورن زایبر ، رئیس دفتر اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا و فردریک برنارد، رئیس دفتر میشل، از نیویورک به واشنگتن سفر کردند تا شخصا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده را ملاقات کنند. نه سیبرت و نه برنارد لزوما همرده سالیوان نیستند، اما با توجه به محدودیت زیرساختهای امنیتی و دفاعی اتحادیه اروپا، هیچ مقام معادل و مستقیمی وجود ندارد.
در این شرایط، برخی از مقامات اتحادیه اروپا اظهار داشتهاند که امیدوارند فرانسه بتواند از حمایت بایدن برای یک موقعیت نظامی قویتر و مستقلتر اتحادیه اروپا استفاده کند و از حمایت واشینگتن برای ترغیب برخی از کشورهای اتحادیه اروپا، به ویژه در اروپای شرقی، که مدتهاست – به دلیل ترس از تضعیف ناتو و کاهش تعهدات آمریکا در هراسند-با «خودمختاری استراتژیک» مخالفت میکنند، استفاده کند.
همپیمانان قوی؟
مشخص نیست که بایدن چقدر از خودمختاری استراتژیک اروپا حمایت میکند. در بهترین حالت، به نظر میرسد بایدن مانعی نخواهد بود، اما مشخص نیست که او به طور فعال اهداف مکرون را تبلیغ کند. در همین حال، اکنون اظهارات بایدن در ماه فوریه برای بسیاری از اروپاییها توخالی به نظر می رسد که اظهار داشت: «این به این نتیجه میرسد...از نظر من مشارکت بین اروپا و ایالات متحده، سنگ بنای تمام کارهایی است که امیدواریم در قرن 21 انجام دهیم، درست همانطور که در قرن بیستم انجام دادیم». به نظر میرسد این مشارکت بیشتر به سنگریزهای مانند است که از سر عادت در طول جاده به آن لگد زده میشود و نه بستری برای طی مسیر.
او گفته بود: «اجازه دهید هرگونه تردیدی را که در طولانیمدت به وجود آمده را بزدائیم... ایالات متحده با شرکای اتحادیه اروپاییاش در پایتختهای سراسر قاره، از رم تا ریگا، همکاری نزدیکی خواهد داشت تا از عهده طیف وسیعی از چالشهای مشترکی که با آن روبرو هستیم، بر بیائیم.
با این حال بورل در سخنرانی اخیر خود در سازمان ملل با تکرار اظهارات دبیرکل سازمان ملل آنتونیو گوترش، گفت: «جهان در حال بینظمی بیشتر است. در گذشته جهان تک قطبی بود، بعد به جهانی دو قطبی تبدیل شد و اکنون چند قطبی شده است. بنابراین نوعی بینظمی وجود دارد، جایی که بازیگران جدید با قاطعیت بیشتری وارد می شوند و اروپا دیگر نمیتواند انتظار داشته باشد که آمریکا کنترل امور را به عهده بگیرد. ایالات متحده، آنچنان که به وضوح در اظهارات بایدن، ترامپ و اوباما منعکس شده، خواستار عقب کشیدن و عدم مبارزه مستمر و جنگ با دیگران است».
بورل گفت: «ما اروپاییها باید این را در نظر داشته باشیم و یک بازیگر ژئوپلیتیک باشیم... قدرت ما فقط میتواند از اتحاد ما ناشی شود، چرا که هر یک از اعضای اتحادیه اروپا به تنهایی این ظرفیت، ابعاد و قدرت را ندارند که واقعاً بر این جهان جدید تأثیر بگذارند. در نهایت، ما آن را داریم».