حرکت سریع آذربایجان به سمت تنش نظامی با ایران
به گزارش اقتصادنیوز، به رغم تلاش های دیپلماتیک اخیر برای کاستن از تنش در روابط میان تهران و باکو، دولت آذربایجان و شخص الهام علی اف هم چنان به اظهارات و فعالیت های تحریک آمیز خود علیه جمهوری اسلامی ادامه داده است. در همین رابطه الدار ممدف، کارشناس امور آسیای میانه و قفقاز با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیل رسپانسیبل استیتکرفت با عنوان «چگونه سیاست های علی اف پیامدهای معکوس دارد؟» استدلال کرده که به رغم تصور علی اف، رویه ایی که دولت او در قبال مناسباتش با ایران پیش گرفته احتمالا نتایجی خلاف انتظار او را به همراه داشته باشد.
امیدهای موقتی
امید به تنش زدایی در روابط ایران و آذربایجان، در پی تماس تلفنی هفته گذشته حسین امیرعبداللهیان و جیحون بایراموف، وزیران خارجه این دو کشور، همان گونه که تاکنون مشخص شده، موقتی بوده است.
چند روز پس از این تماس، طی نشست کشورهای مشترک المنافع، الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، بدون ارائه هیچ مدرکی، ایران را متهم کرد که از منطقه قره باغ برای قاچاق مواد مخدر به روسیه و اروپا استفاده می کند. وزارت امور خارجه ایران هم اعتراض خود را با آنچه «ادعاهای حیرت انگیز علی اف» می خواند، اعلام کرد.
حکومت باکو به مبارزات ضد تهران خود افزوده و شماری از افراد و روحانیون شیعه آذربایجان را که ادعا می شود طرفدار ایران هستند را بازداشت کرده است، از جمله امام جمعه سابق مسجد جامع باکو ایلگار ابراهیم اوغلو و همچنین سردار بابایف، سردبیر یک وبسایت مذهبی. ابراهیم اوغلو و بابایف هر دو در ایران تحصیل کرده اند. اما در حالی که اولی پس از بازجویی طولانی و مفصلی آزاد شد، دومی رسماً به خیانت متهم شده است - اتهامی که اگر مطابق با برخوردهای قبلی با فعالان مذهبی باشد، احتمالاً منجر به زندان و شکنجه طولانی خواهدشد. ضمن آن که احتمالا باکو از این پرونده برای افزایش اعتبار خود در ایالات متحده و اروپا -به عنوان حصاری در برابر آن چه «افراط گرایی اسلامی» تحت حمایت ایران می نامند- استفاده خواهد کرد.
عدم اراده به کاهش تنش ها
حوادث اخیر قویا حاکی از آن است که دستکم در حال حاضر، علی اف مایل به کاهش تنش ها با تهران نیست. موفقیت نظامی باکو در برابر ارمنستان به وضوح او را ترغیب کرده که آشکارا همسایه جنوبی خود را نیز به چالش بکشد. زمانی که ایران رزمایش های نظامی گسترده ای را در نزدیکی مرزهای آذربایجان انجام داد، وبسایت های حامی دولت او ادعا کردند زرادخانه متعارف این کشور به هیچ عنوان با ادوات و فناوری پیشرفته آذربایجان که توسط اسرائیل و ترکیه تجهیز شده، یارای رقابت ندارد. او بر ادامه حمایت نظامی و دیپلماتیک آنکارا و تل آویو به عنوان بازدارنده مکفی در برابر تهران حساب می کند.
در محاسبات علی اف، حمایت اسرائیل باید تبدیل به حمایت واشینگتن شود -به ویژه زمانی که چشم انداز احیای توافق هسته ای ایران تیره و تار است و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده برای هشدار نسبت به شکست دیپلماسی، در مورد «گزینه های دیگر» سخن می گوید.
ظهور میدانی جایگزین برای فعالیت های ضدایرانی
در این شرایط، در حالی که روابط ایران با رقبای سنتی خود در خلیج فارس-عربستان سعودی و امارات متحده عربی-به آرامی در حال ترمیم شدن است، آذربایجان به عنوان یک میدان جایگزین برای فعالیتهای ضدایرانی در حال ظهور است. در واقع، از زمان تجدید منازعات میان آذربایجان و ارمنستان در سال 2020، مجموعه ای دسته ای از اندیشکده های واشینگتن که به دنبال گسترش درگیری با ایران هستند، در این خیالند که آذربایجانی های ایرانی رویاهای قدیمی این شاهین ها (تندروها) را تحقق خواهند بخشید -یا آن گونه که مطلوب آن هاست به تجزیه کشور بر اساس گرایشات قومی می پردازند، و یا حداقل با تقویت جنبش های جدایی طلب مسلح تهران را مجبور به چرخش به داخل می کنند.
هر کدام از این سناریوها یک پیروزی بزرگ برای اسرائیل -اصلی ترین دشمن ایران- و یک انگیزه کلیدی برای این گروهها تلقی می شود. حال با افزایش تنش میان تهران و باکو، این شاهین ها این هدف را در دسترس خود می بینند. و به نظر می رسد علی اف در این تصور است که مزایای احتمالی دلبری از اسرائیل و ایالات متحده بیش از خطرات و هزینه های ناشی از خشم تهران است.
پیامدهای ناخواسته اعتمادبنفس کاذب علی اف
با این حال اعتماد بنفس علی اف بی مورد و حتی مضر به نظر می رسد. رزمایش های نظامی ایران در نزدیکی مرزهای آذربایجان به عنوان آمادگی برای حمله طراحی نشده، بلکه تنها به منظور جلب توجه باکو نسبت به نارضایتی تهران از سیاست های غیردوستانه سابق تدارک دیده شده بود. و این در حالی است که در بیشتر دهه گذشته ایران با چالش های موجود در خلیج فارس دست و پنجه نرم می کرد اما توجه نسبتاً کمی به قفقاز داشت. با این حال، ثابت شده که ایران یک بازیگر ماهر و سازگار در جنگ های نامتقارن است که از قضا بسیار کم هزینه است. یکی از پیامدهای قطعی جسارت علی اف این است که اکنون تهران بر تقویت بازدارندگی خود در برابر آذربایجان تمرکز خواهد کرد.
یکی از تاکتیک های نسبتاً مقرون به صرفه که به طور سنتی توسط تهران در این زمینه استفاده می شود، تشکیل نیروها و گروههای نیابتی است. در طول تنش های اخیر با باکو، گزارشاتی مبنی بر تاسیس گروه حسینیچلر یا حسینیون (جنبش مقاومت در آذربایجان) منتشر شد. با این حال ، به نظر می رسد در حال حاضر حسینچیلر بیشتر معطوف به تبلیغات رسانه ای است تا تدارک یک نیروی واقعی.
این مسئله بدین علت است که آذربایجان وضعیت متفاوتی نسبت به کشورهایی که تهران در آن ها از آزمون پرورش نیروهای نیابتی خود با موفقیت بیرون آمده، مانند لبنان یا عراق، دارد. در حالی که این کشور اکثریتی شیعه مذهب دارد، دهه ها لائیسیته اتحاد جماهیر شوروی و به دنبال آن تأکید زیاد بر ناسیونالیسم ترکی سکولار در سال های استقلال، ارتباط آذربایجان با ایدئولوژی تشیع را کمرنگ کرده است. در حقیقت ، دولتهای علی اف ها -هم الهام و هم پدرش و سلفش حیدر- از گسترش تسنن در این کشور به عنوان راهی برای فاصله گرفتن آذربایجان از ایران و نزدیک ساختن آن به ترکیه استقبال کردند. پس از پیروزی آذربایجان در جنگ علیه ارمنستان در سال گذشته، احساسات هوادار ترکیه بسیار تقویت و پرشورتر شده است.
سیاست های جدید
دولت همچنین رویکردی پیچیده تر در قبال شیعیان مومن اتخاذ کرده است. در حالی که در گذشته مواجهه با این مسئله به شدت به سرکوب متکی بود، اکنون دولت با رهبران مذهبی معتبر همکاری می کند تا نوعی شیعه ملی را ایجاد کند، یعنی نوعی از ایمان که از نظر سیاسی به دولت وفادار و مستقل از ایران باشد. یکی از این نمونه ها شیخ شاهین حسنلی است که در دهه 1990 به عنوان کسی که به ایران نزدیک بود، شروع به کار کرد و اکنون بخشی از نهاد رسمی مذهبی است. در بحبوحه بحران با ایران، حسنلی صراحتا خود و سایر شیعیان آذربایجان را در فاصله با تهران قرار داد. شایعات در باکو حاکی از آن است که او ممکن است جایگزین رئیس کنونی هیئت مدیره مسلمانان قفقاز -یک نهاد دولتی که مسئولیت «اسلام رسمی»- شود، که بسیار نزدیک به ایران است
با این همه، علی رغم فساد و نابرابری های اقتصادی و اجتماعی که در دوران علی اف ها بسیار آشکار شده، هنوز مردم معترض در کشور چشمگیر نیستند. در حالی که پیروزی در جنگ می تواند این نگرانی ها را برای مدتی تحت الشعاع قرار دهد، اما اثر آن برای همیشه دوام نخواهد داشت. با سرکوب مخالفان سکولار توسط علی اف، کاملاً قابل تصور است که حداقل تا حدی، نارضایتی شکل مذهبی-سیاسی به خود بگیرد و در درازمدت تا حدودی نگاه ها را معطوف به تهران کند.
پان ترکیسم؛ چاقویی دولبه
تأکید بیش از حد بر پان ترکیسم در مبارزه با تهران نیز می تواند نتایج معکوس برای باکو داشته باشد. تأکید بر منشأ ترکی برخی از سلسله های تاریخی ایران، مانند صفویان و قاجارها، همان گونه که برخی از ایدئلوگ های باکو ادعا می کنند- دلیل خوبی برای جدایی از ایران نیست، بلکه باعث تحکیم ارتباط آذری های ایرانی با ایران می شود.
در واقع ، شعله ور شدن اخیر روابط باکو-تهران، دیدگاه قدیمی و خفته در ایران را که قفقاز را یک استان جداشده توسط امپراتوری متجاوز روسیه در قرن نوزدهم می داند، دوباره زنده کرد. ظهور ناسیونالیسم ایرانی، در هر دو شکل دینی و سکولار، یکی دیگر از پیامدهای بلندمدتی است که علی اف و حامیانش نتوانستند آن را پیش بینی کنند. یکی از دلالت های این مسئله چرخش تهران به سوی ایروان است، بنابراین از قضا خود باکو باعث تحقق ادعاهایش پیرامون هواداری ایران از ارمنستان شد. به عنوان مثال، ایران تصمیم گرفت که از ارمنستان و نه آذربایجان به عنوان مسیر خود برای تجارت شمال و جنوب استفاده کند، پروژه ای که آذربایجان روی آن حساب ویژه ای برای سرمایه گذاری بزرگ پس از رونق نفتی خود باز کرده است.
در حالی که چنین پروژه هایی بیشتر ماهیت بلند مدت دارند، در حال حاضر ایران دارای بازدارنده متداول نهایی خود است: موشک هایی که برد آنها تمام قلمرو آذربایجان را پوشش می دهند. با وجود روابط امنیتی نزدیک ریاض با ایالات متحده، توانایی این موشک ها در حمله دقیق به میادین نفتی عربستان به رخ کشیده شده است. مسلماً چنین حملاتی به معنای تشدید گسترده منازعات و فراخوانی به حملات تلافی جویانه -احتمالاً با مشارکت ترکیه- است، و بنابراین احتمال وقوع آن بسیار کم خواهد بود. با این حال، مقامات ایران در گذشته به خوبی نشان داده اند که اگر به انزوا رانده شده و به مخاطره بیافتند، از حمله به دشمنان شناسایی شده خود دریغ نخواهند کرد. بنابراین، دشمنی و تحریکات جدید علی اف علیه ایران، امنیت بلند مدت آذربایجان را تضعیف کرده و به خطر می اندازد.